در دو روایت از امام زین العابدین (ع) آمده است: ای مردم ما را دوست داشته باشید به دوستی اسلام و دوستی پیامبرتان . دوستی شما نسبت به ما چنان از مسیر تقوی خارج شده است که برای ما مایه ننگ است . … ای اهل عراق ما را به دوستی اسلام دوست بدارید و ما را چون بت ها دوست نداشته باشید . دوستی شما نسبت به ما چنان است که برای ما مایه ننگ شده است .
در دو روایت از امام زین العابدین (ع) آمده است: ای مردم ما را دوست داشته باشید به دوستی اسلام و دوستی پیامبرتان . دوستی شما نسبت به ما چنان از مسیر تقوی خارج شده است که برای ما مایه ننگ است . … ای اهل عراق ما را به دوستی اسلام دوست بدارید و ما را چون بت ها دوست نداشته باشید . دوستی شما نسبت به ما چنان است که برای ما مایه ننگ شده است .
– خشوع، خضوع و حضور قلب در عبادات:
ابن ابی الدنیا به اسنادش از عبدالرحمن بن حفص قرشی نقل کرده که می گوید : علی بن الحسین وقتی که وضو می گرفت رنگش زرد می شد . می پرسیدند : این چه حالتی است که در وقت وضو گرفتن بر شما عارض می شود؟ می فرمود : “آیا می دانید که من مقابل چه کسی می خواهم بایستم؟!” ابن سعد در طبقات نقل کرده که علی بن الحسین (ع) وقت راه رفتن دست هایش راتکان نمی داد و چون برای نماز می ایستاد بدنش می لرزید. می پرسیدند : شما را چه می شود؟ می فرمود :” چه می دانید که من با چه کسی می خواهم مناجات کنم ؟!”
– نا امید نشدن از رحمت خدا:
علی بن محمد مدائنی از یزید بن عیاض چنین نقل کرده است که ابن شهاب زهری مرتکب قتل غیر عمد شد خانه و خانواده خود را رها کرد و از مدینه بیرون رفت و خیمه ای زد و گفت :از این پس سقف خانه ای بر من سایه نخواهد افکند. علی بن الحسین از کنار او گذشت و فرمود : “ای ابن شهاب! نومیدی تو از رحمت خدا بزرگتر از گناه تو است. از خدا بترس و آمرزش خواه. خونبهای مقتول را برای خانواده اش بفرست و به خانه و پیش خانواده ات برگرد”. زهری می گفته است : “منت علی بن الحسین بر من از همگان بیشتر است”.
– پرهیزکاری لازمه ولایت اهل بیت علیهم السلام:
امام چهارم (ع) می فرماید: به شیعیان ما بگویید ما آنان را از خدا بی نیاز نمی کنیم و کسی به ولایت ما نمی رسد مگر با ورع (پرهیزکاری) .
– پرهیز از غلو در حب اهل بیت علیهم السلام:
در دو روایت از امام زین العابدین (ع) آمده است: ای مردم ما را دوست داشته باشید به دوستی اسلام و دوستی پیامبرتان . دوستی شما نسبت به ما چنان از مسیر تقوی خارج شده است که برای ما مایه ننگ است . … ای اهل عراق ما را به دوستی اسلام دوست بدارید و ما را چون بت ها دوست نداشته باشید . دوستی شما نسبت به ما چنان است که برای ما مایه ننگ شده است .
– فرو خوردن خشم:
امام سجاد (ع) می فرماید: پسرک من ! خشم خود را بر مردمان فرو خور ! که داشتن شتران سرخ مو پدرت را چنان شادمان نمی کند که خشم خود را بر مردمان فرو خورد و بردباری یاری بزرگ و یاوری نیرومند است .
– عفو و گذشت در عین توانایی بر انتقام:
ابن سعد می نویسد : “هشام بن اسماعیل مخزومی فرماندار مدینه علی بن الحسین (ع) را آزار می رساند و روی منبر به علی(بن ابی طالب ) (ع) ناسزا می گفت و به آن حضرت جسارت می کرد. همین که ولیدبن عبدالملک به خلافت رسید او را بر کنار کرد و دستور داد که او را نگاه دارند تا مردم اگر شکایتی از او دارند بازگو کنند هشام گفت به خدا سوگند که من جز از علی بن الحسین از کسی نمی ترسم زیرا که او مرد صالحی است و ولید حرف او را می پذیرد. پس علی بن الحسین به یاران و دوستانش سفارش کرد مبادا متعرض هشام بشوید سپس برای انجام کاری از کنارهشام گذر کرد ومتعرض او نشد. در حالی که هشام در حضور مردم ایستاده بود او را صدا زد و گفت : خدا بهتر می داند که رسالتش را در کجا قرار دهد ! “
نقل شده که مردی خدمت علی بن الحسین (ع) آمد و گفت : فلان کس از شما بدگویی می کند فرمود : “برخیز و مرا نزد او ببر” مرد برخاست و با وی نزد آن مرد رفتند در حالی که گمان می کرد که می خواهد از آن مرد انتقام بگیرد اما همین که به او رسید فرمود :”فلانی اگر آنچه را در حق من گفته ای درست باشد خداوند از من بگذرد و اگر نادرست است خداوند تو را بیامرزد” .
ابن حجر مکی در “الصواعق المحرقه” در مورد امام سجاد(ع) می گوید : “امام زین العابدین رضی الله عنه بسیار با گذشت و بخشایشگر بود”.
– پرهیز از غیبت:
امام سجاد (ع) می فرماید: از غیبت بپرهیز که آن خوراک آدمیان سگ صفت است .
– آشکارا صدقه دادن و توصیه به انفاق:
ابن سعد می نویسد عبدالله بن داود از شیخی به نام مستقیم ما را خبر داد که گفته است پیش علی بن الحسین بودیم هرگاه نیازمندی می آمد به تن خویش بر می خاست و به دست خود او را چیزی می داد و در حالی که اشاره به کف دست خود می کرد می فرمود :”صدقه پیش از آن که به دست قفیر برسد به دست خدا می رسد”.
– صدقه پنهانی:
ابو نعیم در کتاب” حلیة الأولیاء” به نقل از ابوبکر بن مالک و از عبدالله بن احمد بن حنبل از قول ابومعمر از شیبه بن نعامه نقل کرده که می گوید : ” علی بن الحسین انفاق می کرد وقتی که از دنیا رفت فهمیدند که صد خانوار را در مدینه اداره می کرده است” و به روایتی آنها نمی دانستند که چه کسی آذوقه برای آنها می آورد زیرا که شب هنگام برای آنها چیزی می برد؛ وقتی که او از دنیا رفت دیدند دیگر آن شخص شب ها نمی آید. و به روایتی او خود کیسه ی نان را شبانه به پشت می گرفت و به مستمندان می رساند و می گفت : “صدقه نهانی آتش خشم خدا را خاموش می کند” و در روایتی مردم مدینه می گفتند ما صدقه نهانی را از دست ندادیم مگر وقتی که علی بن الحسین از دنیا رفت .
جریر بن عبد المجید از عمرو بن ثابت نقل کرده که گفته است : “وقتی علی بن الحسین وفات کرد در پشتش اثری یافتند که از شبانه بردن آذوقه برای فقرا بر جای مانده بود” .
– کرم:
حاتم بن ابی صغیره از عمرو بن دینار نقل می کند که علی بن الحسین بر محمد بن اسامة بن زید ( در وقتی که مریض بود جهت عیادت ) وارد شد. محمد شروع به گریه کرد و نگران بود ، علی (بن الحسین) به وی گفت چرا ناراحتی؟ پاسخ داد: بدهکارم. فرمود: بدهی تو چقدر است ؟ گفت: 15 هزار دینار. فرمود: بر عهده ی من .
از امام باقر (ع) روایت شده است که پدرم دوبار مالش را در راه خدا تقسیم کرد .
– احترام به اهل علم:
– امام سجاد (ع) با آن که علم نزد وی و در خاندان او بود نزد آنان که از علم بهره ای داشتند می رفت و با آنان می نشست و آنان را حرمت می نهاد ولو این که این افراد از بندگان بودند.ایشان وقتی وارد مسجد می شد از میان مردم رد شده و نزد زید بن اسلم می نشست. نافع بن جبیر به ایشان گفت : خدایت بیامرزد ، تو سرور مردمی ! می آیی و نزد این بنده ( زید بن اسلم ) می نشینی ؟ امام سجاد (ع) به او فرمود : ” علم هر کجا باشد باید آن را دنبال کرد “.
این روایت به شکل دیگری نیز نقل شده است ، ابن حجر عسقلانی نقل می کند که روزی نافع بن جبیر در این مورد به امام سجاد (ع) گفت : ” شما با افراد پستی نشست و برخاست می کنید “. پس علی بن الحسین (ع) فرمود : ” همانا من با کسی نشست و برخاست می کنم که مجالست با او برای دینم سودمند باشد” .
– مناجات با خداوند کریم و اعتراف به گناهان:
ابوحمزه ثمالی از ابراهیم بن محمد آورده است که از علی بن الحسین شنیدم در مناجات شبانه اش می گفت : “خداوندا! ای آقا و مولای ما ! اگر به قدری گریه کنیم که پلک های ما بیفتد و آن قدر ناله کنیم که صدای ما قطع شود و به قدری سرپا بایستیم که پاهای ما بخشکد و آن قدر در رکوع بمانیم که بند از بندمان جدا شود و آن قدر ذکر تو را بگوییم که زبانمان از کاربماند با همه ی آن نخواهیم توانست گناهی از گناهانمان را محو کنیم !”
– پرهیز از همنشینی با بدان:
از امام باقر (ع) نقل است که فرمود : ” پدرم نصیحتم کرد و فرمود : ای پسرکم ! با پنج کس هم نشین و هم سخن وهم سفر مشو. پس گفتم : فدایت شوم آن پنج تن کیستند ؟ فرمود: هم نشین فاسق مشو که تو را به طعامی می فروشد و به کمتر از آن . گفتم : کمتر از آن چیست ؟ فرمود: طمع در آن لقمه و سپس نرسیدن به آن . گفتم : دومی کیست ؟ فرمود : بخیل ، او تو را از آن چه به آن احتیاج داری محروم می کند . گفتم : سومی کیست ؟ فرمود : دروغگو ، او مانند سراب است ، آن چه به تو نزدیک است از تو دور می کند و آن چه از تو دور است به تو نزدیک می نماید . گفتم : چهارمی کیست ؟ فرمود : احمق ، او می خواهد به تو سود رساند ولی ضرر می زند .
گفتم : پنجمی کیست ؟ فرمود : قطع کننده رحم که او را ملعون یافتم در 3 موضع از کتاب خداوند تعالی” .
سعید طاوسی مسرور کارشناس ارشد تاریخ تشیع از دانشگاه امام صادق (ع)
منابع :
1- شرح حال و فضایل خاندان نبوت ( ترجمه ی تذکرة الخواص ) ، علامه سبط بن جوزی ، ترجمه ی محمد رضا عطائی ، انتشارات آستان قدس رضوی ، مشهد 1379 ﻫ.ش
2- طبقات ، محمد بن سعد کاتب واقدی ، ترجمه ی دکتر محمود مهدوی دامغانی، جلد 5 انتشارات فرهنگ و اندیشه، تهران 1375 ﻫ.ش
3- الفصول المهمه فی معرفة أحوال الأئمه ، ابن صباغ مالکی، دارالاضواء، بیروت 1409 ﻫ.ق
4- تهذیب التهذیب ، ابن حجر عسقلانی ، جلد 7، دارالکتب العلمیه، بیروت 1415 ﻫ.ق
5- ینابیع المودة لذوی القربی ، قندوزی حنفی ، ج 2 و3 ، دارالاسوه، ایران 1416 ﻫ.ق
6- سیر اعلام النبلاء ، شمس الدین ذهبی ، الجزء الخامس، دارالفکر، بیروت 1417 ﻫق
7- زندگانی علی بن الحسین (ع) ، سید جعفر شهیدی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1365 ﻫ.ش
8- صحیفه سجادیه ، امام زین العابدین (ع) ، ترجمه جواد فاضل ، انتشارات بهزاد ، تهران 1382 ﻫ.ش