بخش دوم و پایانی
دوم. حوادث قبل از ندای آسمانی
1. اختلاف بنی عباس
دربارة این نشانه که از حیث سند، معتبر است و از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است، این گونه آمده: «ای جابر! ملازم زمین باش و دست و پایی حرکت نده )کنایه از حرکت نکردن برای یاری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف( تا علامت هایی که برایت میشمارم، ببینی. اولین آنها، اختلاف بنی عباس است و نمیبینم آن را درک کنی؛ ولی برای بعد از من، از طرف من آن را ذکر کن و منادی از آسمان ندا میدهد و…» (نعمانی، همان: ص288).
از اختلاف بنیعباس و انقراض آنها، سالها میگذرد؛ اما در آن زمان و در ابتدای به قدرت رسیدن آنان، اهلبیت علیه السلام با این پیشگویی، شیعیان را از دل بستن به حکومت آنان بر حذر میداشتند و آنان را به آینده، امیدوار نگاهمیداشتند. پس فاصله میان اختلاف بنی عباس و ندای آسمانی، زیاد است؛ ولی آن زمان، این مطلب علامت ظهور بوده است، مگر اینکه بگوییم دولت بنی عباس دوباره تشکیل میشود.
2. نشانهای در ماه رجب
در حدیثی از داوود بن سرحان از امام جعفر صادق علیه السلام به این نشانه اشاره شده است. در این روایت آمده است: «سالی که در آن صیحه واقعمیشود، قبل از آن در رجب نشانهای رخ میدهد». گفتم: «آن چیست؟» فرمود: «صورتی در ماه نمایان میشود و دست آشکاری» (نعمانی، همان: ص261).
البته این حدیث از حیث سند، به دلیل توثیق نشدن «عباس بن عبدالله» ضعیف است و از حیث دلالت، منفرد است و نمیتوان به آن اعتماد کرد؛ اما در روایات ندا، دو حدیث ندای آسمانی را در ماه رجب مطرح میکنند که یکی از آنها، راویانش از عامه میباشند و از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است (خزاز قمی، 1401: ص156) و دیگری روایت حسن بن محبوب از امام رضا علیه السلام است.
این روایت، گر چه از حیث سند معتبر است؛ اما نقلهای متفاوتی از آن به دست ما رسیده است و همین امر، باعث سلب اعتماد دربارة وقوع ندا در ماه رجب میشود. ترجمه یکی از متنها از این قرار است: گویی میبینم از وضعشان ناامید شدهاند که ندایی داده میشود و کسی که دور است، مانند کسی که نزدیک است، آن را میشنود. آن، رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران است.
پرسیدم: «پدر و مادرم فدای شما! آن نداء چیست؟» فرمود: «سه صوت در ماه رجب است؛ اولین آنها «الا لعنة الله علی الظالمین» و دومی:«أزفت الآزفه یا معشر المؤمنین» و سومی، دست آشکاری همراه خورشید میبینند که ندا میدهد: «آگاه باشید! همانا خداوند فلانی را برای نابودی ستمگران فرستاد و در آن وقت گشایش مؤمنانمیآید (نعمانی، همان: ص286؛ صدوق، همان، ج2، ص59؛ طوسی، همان: ص439؛ مسعودی، 1409: ص281؛ صدوق، 1378: ج2، ص6).
مهمترین تفاوت در نقلها با توجه به یکی بودن راوی از امام، تفاوتی است که نقل شیخ صدوق با نقل شیخ طوسی و نعمانی دارد و آن عدم ذکر محتوای سه ندا و نیز سه ندا بودن و این که ندا در ماه رجب است؛ در حالی که هر سه، از عبدالله بن جعفر حمیری از احمد بن هلال از حسن بن محبوب از امام رضا علیه السلام روایت را نقل میکنند. با توجه به اینکه مسعودی نیز بودن نداهای سه گانه را در ماه رجب نیاورده است و تنها محتوای نداها را میآورد، نمیتوان به این حدیث اعتماد کرد و با این حدیث، بودن ندا در ماه رجب ثابت نمیشود.[1]
3. سختی، ترس، مرگ
یکی از نشانههای عمومی قبل از ندای آسمانی، مرگ و میرها به دلیل بیماری و کشتار میان مردم است که این امر، باعث ترس همگانی و سلب آسایش و سختی برای همگان میشود. روایاتی، این مطلب را بیان میکنند (نعمانی، همان: 470 و 275 و288). اینک ترجمه یکی از این احادیث را بیان میکنیم: «مردم از آنچه بر سرشان میآید و نیز از ترس، دچار سختی شدیدی میشوند و آن حال پایان نمییابد، تا اینکه منادی از آسمان ندا میدهد». این حدیث از ابوبصیر از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است.
4. یأس و ناامیدی
از اموری که پیش از قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و ندای آسمانی رخ میدهد، یأس و ناامیدی است که بر جهانیان سایه میاندازد و آنان امید خود را از آمدن منجی از دست میدهند. در احادیث مربوط به نشانههای قیام، این مطلب به وضوح مشاهده میشود و عباراتی چون «فخروجه إذا خرج عند الیأس و القنوط من أن یروا فرجاً» (نعمانی، همان: ص262) و «إنما یجئ الفرج علی الیأس» (حمیری، بیتا: ص168) بر این مطلب دلالت میکنند.
در برخی روایات، این مطلب یکی از نشانههای قبل از ندای آسمانی معرفی شده است (صدوق، همان: ج2، ص59؛ همو، 1378: ج2، ص6). امام جعفر صادق علیه السلام میفرماید: «همانا برای محقق شدن این امر، مأیوستر و غمناکترمیشوید، تا اینکه منادی از آسمان به اسم قائم علیه السلام و نام پدرش ندامیدهد» (نعمانی، همان: ص186).
د. محتوای ندای آسمانی
مضمون ندای آسمانی را میتوان به دو قسمت اخباری و انشایی تقسیم کرد. مراد از محتوای اخباری، مطالبی است که قالب دستوری ندارد و برای آگاهی مخاطبان است و محتوای انشایی آن است که قالب دستوری دارد و شنونده را به انجام اموری فرا میخواند. اینک به توضیح این دو قسم میپردازیم:
محتوای اخباری
معرفی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به نام و نسب که دهها حدیث به آن اشاره دارند (نعمانی، همان: ص168و 262 و…؛ صدوق، 1380: ج1، ص597؛ کلینی، همان: ج8، ص178؛ طوسی، همان: ص452) و بیان امارت و حکومت برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که چندین روایت (نعمانی، همان: ص266؛ صدوق، همان: 2ج، ص555؛ خزاز قمی، همان: ص147) با عبارتهایی چون «ان ولیکم فلان بن فلان القائم بالحق»؛ «هذا المهدی خلیفة الله»؛ «فلان بن فلان هو الامام» بر این مطلب دلالت میکنند.
معرفی اهل حق و رهبر آنان به جهانیان که چندین روایت (صدوق، همان: ج1، ص603 و2، 60و 558؛ طوسی، همان: ص435 و454؛ کلینی، همان: ج8، ص258؛ نعمانی، همان: ص267 و272) با عبارتهای «الا ان الحق مع علی و شیعته»؛ «ان علیاً و شیعته هم الفائزون»؛ «الا ان حجة الله نقد ظهر… فان الحق معه و فیه» این مطلب را بیانمیکنند.
معرفی توصیفی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در چندین روایت (صدوق، همان: ج2، ص60؛ نعمانی، همان: ص301؛ حسینی، همان: ج2، ص732؛ مفید، 1413: ص208) با عبارتهای «خیرامة محمد»؛ «القائم بالحق» و…. و خبردادن از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با عبارتهای «الا ان حجة الله قد ظهر عند بیت الله» (صدوق، همان: ج2، ص60) و خبر دادن از پایان حکومت جباران، با عبارت «ایها الناس قطع عنکم مدة الجبارین» (مفید، همان: ص208) دلالت بر محتوای اخباری ندای آسمان میکنند.
محتوای انشایی
مطالب دستوری ندای آسمانی که توسط جبرئیل علیه السلام اعلان میشود، چیست؟ اینک به بیان آنچه از روایات ندای آسمانی در این باره استفاده میشود، میپردازیم.
1. دستور حرکت به سوی مکه
حدیثی که از حذیفه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است، این مطلب در محتوای ندا با عبارت «فالحقوا بمکة؛ به مکه ملحق شوید» (مفید، همان: ص208؛ اموی دانی، بیتا، ص61) بیان شده است؛ ولی حدیث از حیث سند، ضعیف است؛ زیرا از منابع عامه نقل شده است.
در روایت دیگری نیز این مطلب آمده است؛ ولی به عنوان محتوای ندا مطرح نشده است. طبق این روایت که از امام باقر علیه السلام نقل شده است، دستور به رفتن میدهد. در این حدیث آمده است: «وقتی ندا داده شد: کوچ کنید، کوچ کنید. به خدا قسم! گویی او را میان رکن و مقام مینگرم» (نعمانی، همان: ص270).
2. دستور به پیروی از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
احادیثی با عبارتهای «فاتبعوه» (صدوق، همان: 2، 60؛ خزاز قمی، همان: ص147) و «فاسمعوا له و أطیعوه» (نعمانی، همان: ص301) به بیان این مطلب در محتوای ندای آسمانی میپردازند که وظیفه مخاطبان را گوش دادن به سخنان ایشان و فرمانبری معرفی میکنند.
3. دستور قیام به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
در روایتی که از ابوبصیر از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است، محتوای ندا را متوجه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میداند، نه مردم. در این روایت، چنین آمده است: «ینادی باسم القائم یا فلان بن فلان قم؛ به اسم قائم علیه السلام ندا داده میشود که یا فلان بن فلان! قیام کن» (نعمانی، همان: ص287).
این ندا باید اشاره به دستور خداوند به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای قیام داشته باشد و با ندای آسمانی که مخاطب آن مردم هستند، فرق دارد؛ همانطور که در احادیثی ندای شمشیر و پرچم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به ایشان برای قیام مطرح شده است (صدوق، همان: ج1، ص498؛ خزاز قمی، همان: ص266).
4. باز داشتن از قتل و خونریزی
روایاتی با مضمون مشابه که از عبدالله بن سنان از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده و در کتاب نعمانی پشت سر هم آمدهاند، بازداشتن از قتل و خونریزی را به عنوان محتوای ندا آوردهاند. یکی از این روایات چنین است: «همانا منادی به اسم صاحبالامر، از آسمان ندا میدهد که: آگاه باشید امر برای فلان بن فلان است؛ پس برای چه میجنگید؟ » (نعمانی، همان: ص275). این احادیث علاوه بر این، نشانگر قتل و خونریزی هنگام وقوع ندا میباشند.
ه. مخاطبان ندای آسمانی
تمام اهل زمین، ندای آسمانی را میشنوند. این مطلب در احادیث اهلبیت علیه السلام باتعبیرهای شنیدن اهل مشرق و مغرب (طوسی، همان: ص177 و 454؛ نعمانی، همان: ص262). شنیدن تمام اهل زمین (صدوق، همان: ج2، ص60؛ نعمانی، همان: ص267؛ خصیبی، همان: ص364)، شنیدن تمامی جانداران (نعمانی، همان: ص301)، عام بودن ندای آسمانی (صدوق، همان: ج2، ص556) مطرح شده است.
ویژگی دیگر ندا برای مخاطبان، شنیدن هر قوم و گروه به زبان خودشان است؛ یعنی اگر کسی زبان مادری او عربی است یا فارسی یا هر زبان دیگر، ندا را به همان زبان میشنود. سه حدیث که از جهت سند، معتبر هستند با عبارتهای:«یسمعه کل قوم بألسنتهم»؛ «حتی یسمعه کل قوم بلسانهم»؛ «عام یسمع کل قوم بلسانهم» به بیان این مطلب میپردازند (طوسی، همان: ص435؛ صدوق، همان: ج2، ص556؛ نعمانی، همان: ص282).
ویژگی سوم ندا یکنواختی آن برای شنوندگان است و دوری یا نزدیکی، معنا ندارد. روایت معتبری از امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به این مطلب اشاره دارد: «قد نودوا نداء یسمع من بُعد کما یسمع من قرب؛ به تحقیق ندایی دادهمیشوند که از دور شنیده میشود؛ همانطور که از نزدیک شنیده میشود (صدوق، همان: ص556).
و. غیر منتظره بودن ندای آسمانی
حالاتی که مخاطبان ندای آسمانی، هنگام شنیدن آن از خود بروز میدهند، نشانگر غیر منتظره بودن آن برای آنان است. این حالتها، نوعی ترس همراه حیرت و تعجب را نشان میدهند. امام جعفر صادق علیه السلام میفرماید: «اذا سمعوا الصوت اصبحوا و کأنما علی رؤوسهم الطیر؛ وقتی صدا را میشنوند، مانند کسانی خواهند بود که پرندهای بر سرشان نشسته است» (نعمانی، همان: ص270).
این روایت، شدت حیرت و ترس مخاطبان را نشان میدهد و آنان را به فردی تشبیه میکند که پرندهای بر روی سرش نشسته و برای فرار نکردن آن پرنده، سر جایش بیحرکت میماند. اینک به صورت اجمالی به بیان تأثیرهای ندای آسمانی بر روی مخاطبان میپردازیم:
یکم. کرنش و ایمان ابتدایی
اولین تأثیر ندا بر مخاطبان، خضوع و تسلیم برابر آن است. احادیث ذیل آیه چهارم سوره شعراء به بیان آن میپردازند. یکی از روایات چنین است: «هنگام اعلان ندا، کسی روی زمین نمیماند، مگر اینکه گردنش درمقابل ندای آسمانی، افتاده میشود و اهل زمین، وقتی صدا را از آسمان میشنوند، به آن ایمان میآورند (نعمانی، همان: 267؛ کلینی، همان: ج8، ص258؛ قمی، همان: ج2، ص118).
دوم. بیرون آمدن دختران پرده نشین
در گذشته به صورت معمول دختران از خانهها کمتر بیرون میآمدند؛ ولی تأثیر آن ندا به قدری است که این دختران از خانه بیر ون میآیند و حالت عادی خود را کنارمیگذارند تا ببینند چه خبر است. این مطلب به یکی از دو وجه قابل تفسیر است:
1. در آن زمان، هنوز ـ هر چند به تعداد کم ـ دخترانی هستند که به ندرت از خانه بیرون میآیند و این اطلاق بر آنان صحیح است.
2. اهلبیت علیه السلام برای بیان شدت تأثیر ندا بر مخاطبان، این مطلب را آوردهاند که حتی کسانی که معمولاً در خانه هستند، به واسطة ندای آسمانی، از خانه بیرون میآیند. احادیثی با تعابیر «تخرج الفتاة من خدرها» و «تخرج العذراء من خدرها» (نعمانی، همان: ص360 و261 و266) به بیان این مطلب میپردازند.
سوم. بیدار شدن خفتگان
ندای آسمانی، برای همگان است و حتی افراد خواب را شامل میشود. آنان از شنیدن صدا، بیدار میشوند یا اینکه صدا به قدری هولناک است که افراد خواب، آن را میشنوند و وحشت زده بر میخیزند. احادیثی با عبارتهای: «توقظ النائم»(نعمانی، همان: ص26) «لایبقی راقد الا استیقظ» (نعمانی، همان: ص266)«فتوقظ النائم و یخرج الی صحن داره» (نعمانی، همان: ص301) «فلا یبقی راقد الا قام» (طوسی، همان: ص454) بر بیدار شدن افراد خواب دلالت میکنند.
چهارم. وحشت افراد بیدار
در روایاتی، وحشت افراد بیدار از ندای آسمانی، با عبارت «تفزع الیقظان» بیانشده است (نعمانی، همان: ص260 و 261 و 266).
پنجم. نشستن افراد ایستاده و ایستادن افراد نشسته
تأثیر ابتدایی ندای آسمانی بر افراد، به قدری است که ایستادگان مینشینند و نشستگان، از وحشت بر میخیزند. احادیثی بر این مطلب دلالت میکنند (طوسی، همان: ص454؛ نعمانی، همان: ص262). ترجمه یکی از روایات چنین است: «ایستادهای نیست، مگر اینکه مینشیند و نشستهای نیست، مگر اینکه به خاطر ترس از آن صدا میایستد».
محور دوم. پیامدهای ندای آسمانی
هنگامی که توسط جبرئیل امین علیه السلام ندا داده میشود، واکنش ابتدایی مخاطبان، خضوع و ایمان همراه تعجب توأم با ترس است که در فصل پیشین بیان شد؛ ولی بعد از ساعاتی، واکنش واقعی اهل ایمان و کفر روشن میشود. همچنین بعد از این ندا، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از پرده غیبت بیرون میآید. در این فصل به بیان پیامدهای ندا میپردازیم:
الف. خروج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
ندای آسمانی، اعلان ظهور و آمدن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ پس اولین پیامد آن، باید ظهور حضرت باشد. در روایتی از ابوبصیر از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است: «و یخرج القائم مما یسمع و هی صیحة جبرئیل علیه السلام؛ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وقتی ندا را میشنود، ظاهر میشود و آن، صدای جبرئیل امین علیه السلام است» (نعمانی، همان: ص301). احادیث دیگری نیز بر ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از صیحه آسمانی دلالت میکنند (نعمانی، همان: ص262؛ صدوق، همان: ج1، ص603؛ مفید، همان: ص208).
ب. واکنش اهل ایمان
ندای آسمانی، بشارتی برای مؤمنان است. پس از قرنها انتظار، حجت خداوند و نگین آفرینش از پرده غیبت بیرون آمده و با ظهورش، جهان را نورانی خواهد کرد؛ از اینرو چنین روزی برای مؤمنان، روز سرور و شادی خواهد بود. در حدیثیمیخوانیم: «الا ذلک یوم فیه سرور ولد علی و شیعته؛ آگاه باشید، آن روز )= روز اعلان ندای آسمانی( روز شادی فرزندان علی علیه السلام و شیعه او است (نعمانی، همان: ص144).
ج. واکنش کافران
کافران و معاندان، وقتی میشنوند به نام مبارک حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ندا داده میشود، میفهمند وقت نابودی حکومتهای ظالم آنان فرا رسیده است و برابر کسی هستند که قدرت آسمانی با اوست و توان مقابله با او را ندارند.
آنان ابتدا به ناتوانی خود اقرار میکنند؛ ولی ـ همچون ابلیس لعین کهمیدانست مقابل پروردگار متعال ایستادن، یعنی نابودی و با این حال به جای توبه، گردنکشی کرد و بر انحراف خود افزود ـ بر لجاجت خود میافزایند و مقابل حضرت، صف آرایی میکنند و نبردهای آن امام معصوم با چنین افرادی خواهد بود. در احادیث اهلبیت علیه السلام، روز اعلان ندا، روز سختی برای کافران شمرده شده است: «عذاباً علی الکافرین» (صدوق، همان: ج2، ص59؛ اربلی، 1381: ص524؛ حسینی، همان: ص708).
د. ندای ابلیس
اگر ندای آسمانی، فقط توسط جبرئیل امین علیه السلام داده میشد، همگان برابر آن سر تسلیم فرود میآوردند. در روایتی از زراره بن اعین میخوانیم: به امام جعفر صادق علیه السلام عرض کردم: «تعجب میکنم، خدا شما را سلامت بدارد! با وجود عجایبی چون خسف بیداء سپاه )سفیانی( و ندایی که از آسمان است، چگونه باز با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میجنگند؟» حضرت فرمود: «همانا شیطان آنان را رها نمیکند، تا اینکه ندا میدهد، همانطور که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز عقبه[2] ندا داد» (نعمانی، همان: ص273).
اکنون سؤال این است که آیا شیطان میتواند معجزهای بیاورد و با این عمل، به مقابله با حجتهای الهی بپردازد و مردم را گمراه کند؟ یکی از اندیشوران، با بیان دو مقدمه، ندای ابلیس را نمیپذیرد.
مقدمه اول: تعداد روایات دلالت کننده بر ندای باطل، نسبت به تعداد اخبار ندای حق، بسیار کم است. مقدمه دوم: اگر ما ظهور اولی این اخبار را بنا بر فهم تقلیدی بپذیریم، صادر شدن ندای باطل، به شکل اعجازی و متافیزیکی، معجزهای صادر شده از جانب باطل است.
ایشان در ادامه، معجزه از طرف باطل را به دلیل فریفتن انسانها و سوق دادن آنان به سوی انحراف و جهالت، بر خداوند محال میشمرد و سپس میگوید:
وقتی این دو مقدمه تام است، لازم است این اخبار را کنار بگذاریم؛ زیرا این روایات کم هستند و دلالت بر امر محالی میکنند؛ پس عمل کردن به آنها محال است (صدر، 1412: ص132).
در پاسخ این عالم میتوان گفت:
اولاً بیش از پانزده حدیث که تعدادی از آنها از حیث سند، معتبر هستند دربارة ندای ابلیس آمده است (صدوق، همان: ص555 و556 و558؛ نعمانی، همان: ص262 و267 و269 و272 و274؛ طوسی، همان: ص435 و461؛ کلینی، همان: ج8، ص177 و258؛ مفید، 1413، ص358).
به راحتی نمیتوان این روایات را کنار گذاشت. این اخبار، در مقایسه با اخبار ندای آسمانی و معرفی نام و نسب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کمتر است؛ ولی در صورت عدم تعارض، نمیتوان آنها را ترک کرد.
ثانیاً در اخبار ندای آسمانی، عبارتهایی دال بر همگانی بودن و شنیدن هر قومی با زبانشان وجود داشت؛ ولی در اخبار ندای ابلیس، عبارتی که همگانی بودن آن را برساند، وجود ندارد، مگر اینکه از روی تقابل با ندای آسمانی، قایل به فراگیر بودن آن شویم؛ از اینرو ندای ابلیس، مانند سحر جادوگران مقابل معجزه حضرت موسی علیه السلام است؛ یعنی به وضوح، حق از باطل مشخص است؛ ولی اهل باطل به دنبال بهانهای هستند، تا به حق نگروند و جبههای مقابل آن تشکیل دهند.
اگر نام «ابلیس» در بیشتر اخبار ندای شیطانی نیامده بود، قائل به ندای شیطانی انسی میشدیم و آن را به وسیله ابزار ساخت بشر معرفی میکردیم. همچنین در دو روایت، این ندا به ندای ابلیس در جمره عقبه بر ضد رسول خدا صلی الله علیه و آله تشبیه شده است (صدوق، همان: ج2، ص555؛ نعمانی، همان: ص273).
در روایتی از امام محمد باقر علیه السلام میخوانیم: همانا امر ما روشنتر از این خورشید است. سپس فرمود: منادی از آسمان ندا میدهد به نام فلان بن فلان که او امام است و ابلیس ـ لعنت خدا بر او باد ـ از زمین ندا میدهد، همانطور که شب عقبه بر ضد رسول خدا صلی الله علیه و آله ندا داد (صدوق، همان: ج2، ص555).
در این حدیث، امر اهلبیت علیه السلام در آخر الزمان «أبین من الشمس» معرفی شده است و این مطلب، نشانگر شناسایی راحت ندای آسمانی از ندای ابلیس است. اگر کسی خود مشکل نداشته باشد، دنباله روی از ندای حق، آسان خواهد بود.
اینک به معرفی اجمالی ندای ابلیس میپردازیم:
نخست. ویژگیهای ندای ابلیس
از میان احادیث مطرح کننده ندای شیطانی، بیشتر آنها منادی را «ابلیس» معرفی میکنند که نیمی از آنها، سندشان معتبر است[3]. مکان ندای ابلیس، زمین معرفی شده است. در روایتی که از عبدالله بن سنان از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است، صوت او از آسمان معرفیمیشود. در این حدیث چنین آمده است: «ابلیس لعین از زمین بالا میرود، تا اینکه ناپدید میشود و سپس ندا میدهد» (نعمانی، همان: ص269). روایت دیگری نیز به این مضمون وارد شده است.
به سبب روایات دیگر که دال بر زمینی بودن ندای ابلیس است، میتوان از این دو حدیث، صرف نظر کرد یا اینکه بگوییم به دلیل باطل بودن ندای ابلیس، این ندا ـ که از آسمان پخش میشود ـ زمینی معرفی شده است و در مقابل، ندای آسمانی، هم از آسمان است، هم به دلیل بر حق بودن آن، آسمانی معرفی شده است.
مؤید این مطلب روایتی است که از هشام بن سالم از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است. در این حدیث آمده است: «واحدة من السماء و واحدة من ابلیس» (نعمانی، همان: ص274). این روایت، به جای زمینی معرفی کردن ندای ابلیس، آن را از ابلیس معرفیمیکند. گویی مراد از آسمانی بودن ندای آسمانی، حقانیت آن است که این گونه یکی آسمانی و یکی از ابلیس در مقابل هم مطرح میشوند.
بیشتر احادیث، زمان ندای شیطانی را آخر روز میدانند (نعمانی، همان: ص262؛ صدوق، همان: ج2، ص558؛ طوسی، همان: ص435 و454). و احادیثی، زمان آن را فردای ندای آسمانی معرفی میکنند (نعمانی، همان: ص267 و269). بنابر تکرار ندای آسمانی در شب و اول روز بیست و سوم، ندای ابلیس به نسبت هر یک، زمان متفاوتی پیدا میکند و تفاوت مطرح شده در این احادیث میتواند از این جهت باشد؛ ولی نقطه اشتراک این روایات، متأخر بودن ندای ابلیس، در مقایسه با ندای آسمانی است؛ یعنی ندای آسمانی ـ چه یک بار باشد یا دو بار ـ قبل از ندای ابلیس واقع میشود و ندای ابلیس، واکنشی مقابل آن است.
محتوای ندای ابلیس بر مظلومیت خلیفه سوم و به ناحق ریخته شدن خون او و طلب خونخواهی برای او زیر پرچم سفیانی است که از دودمان بنی امیهمیباشد. بیش از ده حدیث، به محتوای ندای ابلیس اشاره دارند (نعمانی، همان: ص262 و267 و269 و272؛ طوسی، همان: ص435؛ صدوق، همان: ج2، ص558).
به نظر میرسد با توجه به کثرت مسلمانانی که عثمان بن عفان را به عنوان خلیفه سوم قبول دارند، مطرح کردن حقانیت وی به دلیل دستیابی به وجاهتی برای سفیانی میان مسلمانان باشد و آنان دنباله رو سفیانی شده یا حداقل دچار شک و تردید شوند و از همراهی با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کناره گیرند. میتوان گفت آن هنگام ابلیس دستمایهای بهتر از این برای تقویت جبهه باطل به فرماندهی سفیانی ندارد.
دوم. هدف از ندای ابلیس
ندای ابلیس، پایان روزی که ندای آسمانی در آن اتفاق میافتد یا فردای آن روز، نشان از واکنش سریع اهل باطل به سرکردگی ابلیس است و هدف آن جلوگیری از تأثیر ندای آسمانی و تردید در دل شنوندگان آن است. احادیثی با عبارتهای«لیشکک الناس و یفتنهم» و «یشکک الناس» به این مطلب اشاره دارند (نعمانی، همان: ص262؛ صدوق، همان: ج2، ص556).
سوم. تأثیر ندای ابلیس
ندای ابلیس، باعث شک و تردید در دل اهل باطل و بازگشتن آنان از پذیرش ندای آسمانی میشود. عبارت «فعند ذلک یرتاب المبطلون» در چند حدیث تکرار شده است که نشان از شک اهل باطل، بعد از شنیدن ندای ابلیس دارد (طوسی، همان: ص435 و454؛ صدوق، همان: ج2، ص558).
طبق برخی احادیث، اهل باطل، ندای آسمانی را سحری از جانب اهلبیت علیه السلام مطرح میکنند و از آن باز گشته و با ندای ابلیس دلگرم میشوند و به دنبال مقابله با ندای آسمانی و اهل حق میافتند؛ ولی اهل ایمان، ثابت قدممیمانند و ندای شیطان در آنان تأثیری نمیگذارد (نعمانی، همان: ص267).
خاتمه
ندای آسمانی را میتوان به وسیلة مقدم بودن بر ندای ابلیس و آگاهی قبلی از رخ دادن آن و نیز از روی محتوای آن شناخت؛ زیرا ندای آسمانی به معرفی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میپردازد؛ کسی که همة مسلمانان به آن عقیده دارند و او را از فرزندان حضرت فاطمه علیها السلام میدانند؛ در حالی که ندای ابلیس، مردم را به سوی فردی از بنی امیه فرا میخواند. برای شناخت ندا توسط مردم، وظیفه عالمان دین را نباید فراموش کرد که باید این آگاهیها را در آن زمان به مردم برسانند.
این مطالب در احادیث اهلبیت علیه السلام مطرح شده است (نعمانی، همان: ص262 و267 و 269 و 272 و273 و274؛ کلینی، همان: ج8، ص208). به دنبال اعلان ندای آسمانی، وظیفه ما گوش دادن به محتوای آن و دنباله روی از آن است که در احادیث، عبارتهایی چون: «فرحم الله من اعتبر بذلک الصوت فاجاب» (نعمانی، همان: ص262) یا «و اسمعوا و اطیعوا» (صدوق، همان: ج2، ص558) یا «فاتبعوا الصوت الاول» (نعمانی، همان: ص270) این مطلب رامیرساند.
نداهای دیگری در روایات اهلبیت علیه السلام با عنوان ندای بعد از بیعت جبرئیل علیه السلام با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در کنار کعبه (صدوق، همان: ج2، ص589؛ عیاشی؛ 1380: ج2، ص254) و ندای قبل از پایان دنیا (نعمانی، همان: ص335؛ عیاشی، همان: ج1، ص207) مطرح شدهاند که به دلیل کمی روایت دربارة آنها و نبود حوصله این نوشتار متذکرشان نمیشویم.
در پایان، این نکته قابل ذکر است که عامه نیز ندای آسمانی را مطرح کردهاند. آنان قایل به سه صوت هستند: اولین آنها، صوتی بدون محتوا در نیمه ماه مبارک رمضان (حاکم نیشابوری، 1411: 4، 563) و دومین آنها، ندای آسمانی با محتوا که به معرفی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میپردازد (اموی دانی، بیتا: 268) و سومی ندای بعد از خروج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که فرشتهای بالای سرش ندا میدهد (ابن عدی، 1409: ج5، ص296). بررسی و به تفصیل سخن گفتن از آنها، نوشتار دیگری میطلبد.
منابع
1. ابن عدی، عبدالله، الکامل، لبنان، دارالفکر، 1409 ق.
2. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، لبنان، دار صادر، بیتا.
3. ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویة، لبنان، دارالمعرفة، بی تا.
4. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، 1408ق.
5. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، 1381ق.
6. اموی دانی، عثمان بن سعید، السنن الواردة فی الفتن، اردن، بیت الافکار الدولیه، بیتا.
7. بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، 1416ق.
8. بحرانی، هاشم، المحجة فیما نزل فی القائم الحجة، قم، بیجا، بیتا.
9. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، لبنان، دارالکتب العلمیه، 1411 ق.
10. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، قم، العلمیه، بیتا.
11. حسینی، شرفالدین، تأویل الآیات الظاهره، قم، اسلامی، 1409ق.
12. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، تهران، کتابخانه نینوا، بی تا.
13. خراسانی، جواد، مهدی منتظر، تهران، لاهوت، 1384ش.
14. خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، قم، بیدار، 1401ق.
15. خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، لبنان، البلاغ،1419ق.
16. دمشقی، اسماعیل بن عمر بن کثیر، البدایة و النهایة، لبنان، دار الفکر، 1407 ق.
17. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت،دارالمعرفة، بیتا.
18. راوندی، قطب الدین، قصص الانبیاء، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، 1409 ق.
19. شیخ صدوق، محمد بن علی بابویه، عیون اخبار الرضا، بیجا، جهان، 1378ق.
20. شیخ صدوق، محمد بن علی بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، قم، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، 1380 ش.
21. شیخ صدوق، محمد بن علی بابویه، من لایحضره الفقیه، قم، اسلامی، 1413ق.
22. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، لبنان، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
23. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التهذیب، تهران، دارالکتب اسلامیه، 1365 ش.
24. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، قم، معارف الاسلامی، 1425 ق.
25. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اختصاص، قم،کنگره شیخ مفید، 1413 ق.
26. شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان، الارشاد، قم، کنگره شیخ مفید، 1413 ق.
27. صدر، محمد، تاریخ ما بعد الظهور، لبنان، دارالتعارف للمطبوعات، 1412ق.
28. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسلامی، 1417ق.
29. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، لبنان، دارالتراث، 1387 ق.
30. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، 1362ش.
31. عاملی، جعفر مرتضی، دراسة فی علامات الظهورو الجزیرة الخضراء، قم، جبل عامل الاسلامی،1412ق.
32. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تهران، چاپخانه علمیه، 1380 ق.
33.فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، بی جا، دارالهجرة، 1409 ق.
34. قزوینی، محمد کاظم، الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، من المهد الی الظهور، قم، محلاتی، 1380 ش.
35. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، 1404ق.
36. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، لبنان، دار الاضواء، 1405ق.
37. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، لبنان، مؤسسه الوفاء، 1404 ق.
38. مروزی، نعیم بن حماد، الفتن، لبنان، دارالکتب العلیمه، 1423ق.
39. مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیّه، لبنان، دارالأضواء، 1409ق.
40. معتزلی، عبدالمجید بن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1404 ق.
41. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه، 1374 ش.
42. موسوی اصفهانی، محمد، مکیال المکارم، قم، ایران نگین، 1381 ش.
43. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، قم، مدین، 1426.
پی نوشت:
[1]. اگر گفته شود در نقل احادیث، اصل عدم زیاده، بر اصل عدم نقیصه مقدم است و به دلیل ذکر نشدن نیمی از روایت در نقل شیخ صدوق، نقل شیخ طوسی و نعمانی بر آن مقدم است و با این بیان، ندای آسمانی درماه رجب توسط این حدیث ثابت می شود، می گوییم در مورد یک یا دو کلمه یا یک جمله احتمال غفلت و افتادگی از راوی یا نساخ پذیرفتنی است؛ ولی نمی توان پذیرفت که ذکر نکردن چندین سطر توسط شیخ صدوق از روی غفلت باشد، مگر اینکه بگوییم شیخ صدوق به دلیل عدم اعتماد به بقیه حدیث به دلیل اختلاف در نقلها از آوردنش صرف نظر کرده است.
[2] . وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله در جمره عقبه با اهل یثرب مشغول بستن پیمان بود، ابلیس با ندای خود اهل مکه را برای مقابله با پیامبر صلی الله علیه و آله با خبر کرد.
[3] . منبع این روایات در بحث ویژگیهای ندای ابلیس به تدریج ذکر میشود.
منبع: ماهنامه انتظار موعود – شماره 29
3 پاسخ
رحم الله والدیک.
ان شاءالله باقین مع المؤمنین و الشیعة العلي امیرالمؤمنین علیه السلام.
خدا بهتون سلامتي و طول عمر با عزت بده