الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

مؤلفه‌های مدیریت آرمانی دولت جهانی موعود – بخش 1

emam-mahdi 4عصر سرگشتگی امروز، با مدیریت اجرایی حکومت و مدیریت موعود نسبت به شفافیت صدور احکام، اجرای قوانین، اصلاحات عمومی و حل مشکلات شهری و شهروندی و دغدغه‌های انسان سرگردان، پایان خواهد یافت.

 

 

 

 
 

بخش اول

چکیده

مدیریت به عنوان یکی از ارکان نظام بشری، از یک طرف، دیرینگی موضوعی و تمدنی دارد و از طرف دیگر، در ادیان مطرح است. آخرالزمان و عصر ظهور، یکی از ابعاد ناشناخته در نظام ارزشی مدیریت است. حکومت و دولت موعود و مؤلفه‌های آن در آخرالزمان، از مباحث مهم نظام اسلامی به‌ویژه در مکتب تشیع به شمار می‌آید. در این مقاله، به الگوی مدیریتی عصر ظهور با استناد به آیات و روایات و استخراج یک مدل مفهومی از مدیریت حضرت امام مهدی(عج)  ناظر بر ابعاد تغییر و نیز ریشه‌دار در تحولات جهان امروز و آینده، پرداخته شده است.

همچنین سعی کرده‌ایم تا فتح بابی از بحث اصلاحات، عدالت، برنامه اقتصادی، آموزشی، قضاوت، مشارکت و مبحث مهم تغییر در حکومت موعود داشته باشیم. مدیریت اجرایی، رفتاری، قضایی، اقتصادی و اجتماعی، مؤلفه‌های اصلی این مقاله را شامل می‌گردد. در این مقاله، سعی بر آن شده تا با این نگاه نو، مؤلفه‌های موردنظر در حکومت حضرت مهدی(عج)  با استفاده از آیات و روایات تبیین و تفسیر شود تا با الگوگیری از آن، زمینه تحقق دولت کریمه حضرتش تسهیل گردد.

 

 

مقدمه

مهم‌ترین نقشی که اسلام در ابعاد تئوریک و همچنین در روش‌های علمی مدیریت ایفا می‏کند، از طریق تأثیر ارزش‌های اسلامی بر مدیریت است. (مصباح یزدی، 1379: 265) این مهم، در مطالعات تطبیقی بین تئوری‌های مدیریت و نگاه نظام ارزشی مشهود است.

مدیر در نظام توحیدی، در عین داشتن اختیارات فراوان و فرصت‌های خلاقانه، هیچ‌گاه نمی‏تواند از مدار تعیین شده عدول کند. هر کس در مسند مدیریت قرار می‏گیرد، باید بکوشد تا صفات الهی را هر چه بیش‌تر در خود متجلی نماید؛ زیرا مشارکت و حضور در زنجیرۀ مدیریت نظام اسلامی، شایستۀ کسانی است که عالم، عارف و عامل به حدود الهی هستند و در این میان، هر کس بیش‌تر از دیگران‏خود را به صفات الهی متصف نماید، از شایستگی بیش‌تری برای رهبری و مدیریت برخوردار خواهد بود.

اکنون این سؤال مطرح می‏شود که با شرایط ویژه‏ای که اسلام برای فرد مدیر تعیین می‏کند، چه کسی این شرایط را در حد اعلا دارد و در رعایت حدود الهی و اِعمال حکومت بر جامعه مسلمین شایسته‏ترین است؟ آیا جز امام معصوم(ع) کسی می‏تواند این مدیریت خطیر را در یک حکومت جهانی به عهده بگیرد؟ بی‌شک تنها امام معصوم(ع) چنین مسئولیت سنگینی را می‌تواند بر عهده گیرد که در عصر حکومت جهانی، حضرت مهدی(عج)  است. آن حضرت بهترین مدیر و شیوۀ مدیریتی‌اش _ که برگرفته از اصول و ارزش‌های اسلامی است _ کاراترین و اثربخش‏ترین‏سبک مدیریت است. امام صادق(ع) می‏فرماید:

هنگامی‌که امور به دست حضرت صاحب‌الامر(عج)  می‌رسد، خدای تبارک و تعالی، هر زمینِ پستی را برای او بالا می‏برد و هر زمین بلندی را پایین می‏آورد تا این‌که همۀ جهان همانند کف دست او برایش آشکار شود. (الکاظمی، 1410: 264)

همچنین در زیارت صاحب‌الامر(عج)  می‏خوانیم:

السَّلامُ عَلَی الْقائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ؛ (قمی، 1385: 1029)

سلام بر آن قیام‌کننده‌ای که همه در انتظار او هستند و کسی ‌که به عدالت شهرت دارد.

این نگرش، تعیین کننده نوع مدیریت و ادارۀ جهان در عصر ظهور است؛ زیرا قرار است در این نوع اداره جهانی، دو مؤلفه «عدالت‌محوری» و «قسط‌گرایی» ظهور یابند (تونه‌ای، 1383: 484).

بیان مسئله

پیشرفت جوامع، به کوشش‏های گروهی بستگی دارد. همچنان که گروه‌های سازمان‌یافته، گسترش می‏یابد، عملکرد مدیریت و مدیران از اهمیت بیش‌تری برخوردار می‏گردد (یارمحمدی و زارعی‌متین، 1381: 34). مطالعات و تحقیقات عمیق در امور اجتماعی، مفاهیم مدیریت از دیدگاه اسلام و فرهنگ اسلامی در محیط کار، در حد نیاز صورت نپذیرفته است (همو: 95 – 96).

برای شناخت مدیریت درست و اصول مدیریت متکامل و مترقی منطبق با نیازهای یک جامعه ایده‏آل اسلامی، باید تئوری‏های مدیریتی جهان را شناخت و از ضعف‏ها یا ویژگی‏های مثبت آ‌ن‌ها اطلاع کافی به ‌دست آورد؛ آن‌گاه از ره‏آورد تجربیات ارزشمند مدیریت‏های موجود بهره‏مند گردید (دشتی، 1380: 113)؛ سپس نگاه اصیل و فاخر را به سمت مدیریت مصلح جهانی معطوف نمود.

امروزه، مدیریت‏ها در جوامع _ پیشرفته و غیرپیشرفته _ در به نمایش گذاشتن خواسته‌های فطری و رشد انسان کمال‌جو، ناکارآمد هستند (صافی گلپایگانی، 1375: 20).

از سوی دیگر، یکی از مهم‌ترین دغدغه‏های امروز بشر که آرامش حیات و راحت ممات را از او سلب کرده، دنیا را برای او مبهم و آخرت را از وَهْم آکنده ساخته، شناختن شخصیتی است که بتواند آسایش و آرامش را برای انسان تأمین کند و او را به حق آشنا سازد و در مسیر آن پویا گرداند و ملاک انسانیت باشد. امروزه این ویژگی کمال و ملاک انسانیت _ که اعتدال فکری، عقیدتی، روحی و عملی انسان را تأمین و تضمین می‏کند _ در عرصۀ ظهور و دست‌رس جامعه کنونی نیست. از این‌رو بشر، همواره دنبال گمشده‏ای می‏گردد که وجود او را حتمی می‏داند اما به راه شناختش پی نبرده است (جوادی آملی، 1378: 8).

برای نجات و رهایی از این فضای اومانیستی که بشر را در خود گرفتار کرده است، باید ‌دنبال یک مدیریت برتر باشیم؛ مدیریتی که بر ارزش‌های الهی مبتنی بوده و بر عهده یک انسان کامل و امام معصوم(ع) باشد. این مهم ما را بر آن می‏دارد تا میراث دینی و بالاخص میراث شیعه را متأملانه بازنگری کنیم و به مؤلفه‏های مدیریت موعود بپردازیم که نوع آرمانی و جهانی است (رضوانی، 1384: 19 – 20).

بنابراین در این پژوهش،‌ دنبال بررسی مؤلفه‌های مدیریتی حکومت امام زمان(عج)  به عنوان اثربخش‏ترین و کاراترین الگوی مدیریتی هستیم تا بتوانیم از طریق ارائۀ آن به جامعه جهانی، گامی مؤثر در جهت آسایش، امنیت و رفاه بشر برداریم.

اهمیت و ضرورت بحث

تدوین و ارائۀ الگوهای مدیریتی یا فلسفۀ مدیریت و ادارۀ امور جامعه در هر کشور و نظامی، خواه ناخواه بر مکتب و نوع اعتقاد بشر و ارزیابی دربارۀ هستی و بر نوعی تفسیر و تحلیل از جهان، مبتنی است. اگر مدیریت را نوعی ایدئولوژی بدانیم، یعنی یک نوع بایدها و نبایدها فرض کنیم، بایدها همیشه از هستی‏ها یعنی جهان‏بینی سرچشمه می‏گیرد. اگر هستی‏ها را ندانیم، بایدها را نخواهیم دانست. لذا تمام نظام‌های اجتماعی، بر نوعی جهان‏بینی متکی هستند. هدف‏های یک مکتب و روش‌ها و بایدها و نبایدهای آن، همه بر طراحی و تدوین نظام‌های اجتماعی و اداره امور سازمان‏ها تأثیر می‏گذارد (زارعی‌متین و شهبازی، 1382: 62).

با توجه به مشکلات جوامع امروزی و صلاحیت نداشتن حاکمان آن‌ها در ادارۀ جامعه و رساندن بشر به سعادت و امنیت، ضروری است که یک شیوه اداره دولت و حکومت (شیوۀ مدیریتی) جدید و موفق عرضه شود. از سوی دیگر، خلاصه و حقیقت مهدویت، منتهی شدن سیر جوامع جهان به سوی جامعه واحد و سعادت عمومی، امنیت و رفاه، همکاری، همبستگی همگانی، حکومت حق و عدل جهانی، غلبه حق بر باطل (انفال: 7 – 8)، غلبه جنود «الله» بر جنود «شیطان»، نجات مستضعفان و نابودی مستکبران (قصص: 5)، و خلافت مؤمنان و شایستگان (انبیاء: 105)، به رهبری ابرمردی الهی است که موعود انبیا و ادیان و دوازدهمین وصی پیغمبر آخرالزمان است. این محتوا و این هدف و این پایان و عاقبت‏، مطلوب هر فطرت و خواسته وجدان هر انسان است (روم: 30).

در نتیجه، انجام دادن چنین تحقیقی در مورد مؤلفه‌های مدیریت در حکومت امام زمان(عج)  در حکومت جهانی اسلامی (آخرین دولت) در این اوضاع زمانی و مکانی، لازم به نظر می‏رسد، تا از این راه بتوانیم آینده خوبی را در پرتو احکام و قوانین الهی برای خود تضمین کنیم؛ زیرا وقتی بدانیم مدیریت اسلامی چگونه است و شیوۀ مدیریتی امام معصوم چیست، آن‌گاه می‏دانیم که چگونه باید باشیم و چگونه باید عمل کنیم تا مسیر رسیدن به چنین دولتی را کوتاه‌تر نماییم. دربارۀ حکومت موعود و آرمان‌های آن با عنایت به میراث دینی موجود در دین اسلام و ادیان مختلف، این مهم جای بررسی و تحلیل ویژه‌ای دارد که در این مقاله با عنایت به نیاز عصری و اقبال به مباحث موعودشناسی از ضرورت تامی برخوردار است.

اهداف پژوهش

هدف اصلی: بررسی و مطالعه مؤلفه‌های الگوی مدیریتی موعود (حکومت حضرت مهدی(عج) ) بر اساس احادیث و روایات معتبر:

_ فرعی 1: بررسی مؤلفه‌های اختصاصی در الگوی مدیریتی موعود بر اساس نصوص معتبر؛

_ فرعی 2: بررسی الگوی مدیریتی موعود از جهت رفتاری، اجرایی، قضایی و اقتصادی؛

_ فرعی 3: بررسی برنامه‌های مدیریت نظام موعود با استناد به آیات و روایات.

مروری بر مبانی نظری پژوهش

تبارشناسی واژۀ موعود

موعود یکی از لقب‏های بسیار معروف حضرت امام مهدی(عج)  است. این لقب از آن جهت به آن حضرت داده شده که انبیای الهی نوید ظهور ایشان را به تمام امت‏ها داده‌اند؛ لذا ظهور منجی بزرگ الهی در آخرالزمان که جهانیان را از یوغ ظلم و ستم رهایی خواهد بخشید، به عنوان عقیده‌ای عمومی و همگانی مطرح است و او را از آن جهت منتظَر می‏نامند که شیعیان در انتظار او به‌ سر می‏برند (تونه‏ای، 1383: 699 و 706)؛ چنان‌که در دعای افتتاح نیز کرامت دولت موعود و عزت اسلام و انسان در سایه آن، آرزویی است که دوست‌داران حق و عدل به آن دل سپرده‌اند:

اللّهُمَّ إنّا نَرْغَبُ إلَیکَ فی دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِّزُّ بِهَا الْإسْلامَ وَأهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَأهْلَهُ؛ (قمی، 1385: 368)

خدایا، ما به تو امید و اشتیاق داریم که دولت باکرامت آن امام زمان را به ظهور آوری و اسلام و اهلش را به آن عزت‌بخشی و نفاق و اهل نفاق را خوار گردانی.

مدیریت اسلامی

ادبیات اندکی به بررسی ارتباط بین فعالیت‌های اسلامی و اعمال و رفتار مدیریت پرداخته و پیشینه کمی در این زمینه وجود دارد، (Abuznaid: 2006, 126) اما تعبیر «مدیریت اسلامی»، حاکی از این است که مدیریت می‌تواند دارای دو وصف اسلامی و غیراسلامی باشد (مصباح یزدی، 1377: 19).

مدیریت اسلامی به معنای تأثیرگذاری اسلام از طریق نظام ارزشی در مدیریت خرد و کلان است (مصباح یزدی، 1379: 288)؛ در نتیجه می‌توان گفت: مدیریت اسلامی شیوه به‌کارگیری منابع انسانی و امکانات مادی، برگرفته از آموزه‌های اسلامی برای نیل به اهداف متأثر از نظام ارزشی اسلام است (آقاپیروز و دیگران، 1384: 11).

در تعریفی دیگر، مدیریت اسلامی، هنر و علم به‌کارگیری صحیح افراد و امکانات در جهت وصول اهداف سازمانی است، به‌طوری‌که با موازین شرع مغایرت نداشته باشد (نبوی، 1373: 33؛ مطهری، 1360: 67).

این منظومه ارزشی و آرمانی و جاویدان، می‌تواند برای همه عصرها و نسل‌ها قانون عرضه کند. فرآیند قانون‌سازی و مکتب‌آفرینی آن، این‌گونه است که مثلاً از علم اقتصاد که فرآورده بشری است، تغذیه می‌کند و آن را در چارچوب خویش به سنجش می‌گذارد و به تعدیل و ترمیم آن می‌پردازد و پارادایم اقتصادی یا مکتب و دکترین اقتصادی اسلام را عرصه می‌کند.

همچنین می‌تواند با علم مدیریت نیز چنین تعاملی داشته باشد و مکتب مدیریتی اسلام یا پارادایم مدیریت در اسلام را عرضه کند. بنابراین، فرآیند نظام‌سازی یا مکتب‌آفرینی یا پارادایم مدیریت، عبارت است از «نظام ارزشی ثابت که از آن مکتبی مدیریتی به دست می‌آید که در حقیقت، مجموعه‌ای از ارزش‌های مدیریتی آن نظام است» (قوامی، 1383: 56). این مطلب، هم‌افق و هم‌جهت با «مدیریت اقتضایی» است که از پیشرفته‌ترین نظریه‌ها در جهان مدیریت محسوب می‌شود.

بنابراین، مبانی مدیریت اسلامی، با نظریۀ مدیریت اقتضایی هماهنگ است که خود مکتب مدیریتی به شمار می‌آید؛ یعنی علم مدیریت که برخی آن را تجربی و بعضی انسانی می‌دانند، با اقتضائات فرهنگی و تمدنی مطابق است و دستگاه ارزشی ثابت آن، شکل می‌گیرد (همو: 57). این پارادایم، بر تفکر مستقل، نظامی مطابق با الگوی توسعۀ اسلام، مبتنی است و تقلیدی، غیر واقعی و نامتناسب نیست، بلکه پاسخ‌گوست و کم‌ترین عوارض منفی را به دنبال دارد؛ نه جامد است و نه رها و بی‌حساب (کوهن، 1373: 135). با توجه به این مطالب، مدیریت اسلامی را این‌گونه می‌توان تعریف کرد:

مدیریت اسلامی عبارت است از: تئوری‌های مبتنی بر مجموعۀ تعاملات میان کارکنان و مدیران سازمان در بستر فرهنگی، اجتماعی و اسلامی در زمینه مسائل سازمانی، با رویکرد علمی و معطوف به هدف که در چهارچوب قید احترازی فقه اسلامی و در جهت اهداف سازمانی و همگام با آن انسانی نمودن روابط افراد درون سازمان عمل می‌کند.

اصول مدیریت اسلامی عبارتند از:

1. حکومت و مدیریت اسلامی؛ 2. برنامه‌ریزی؛ 3. سازمان‌دهی؛ 4. انگیزش؛ 5. رهبری؛

6. سلوک مدیریت؛ 7. کنترل؛ 8. پی‌گیری؛ 9. تصمیم‌گیری.

مدیریت رفتار سازمانی در حکومت موعود

در ادامه، با عنایت به ضرورت تحلیل مؤلفه‌های مدیریت رفتار سازمانی موعود، آن را در قالب مدلی مفهومی بررسی می‌کنیم.

مؤلفۀ اول: تغییرات

واژۀ تغییر، ترجمۀ کلمه «Change» و مدیریت تغییر، تحت عنوان «Change Management» آمده است (زمردیان، 1379: 245). اهداف تغییر، شامل افزایش سازگاری بین ساختار، فرآیندها و استراتژی، افراد و فرهنگ سازمان و ایجاد و توسعه راه‌حل‌های نو و خلاقانه در سازمان و توسعه توانایی نوسازی خویشتن در سازمان است (وندال، سیسیل، 1379: 26 – 27). تغییر، به‌ویژه در سازمان‌های جدید اجتناب‌ناپذیر است. درست همان‌طور که چاره‌ای از تغییر نیست، مقاومت هم اجتناب‌ناپذیر است (McKay, 1983: 99).

حکومت مهدوی و تغییر: عناوین گوناگونی برای حکومت مهدوی دربارۀ مبحث تغییرات اجتماعی آمده که در همۀ آن‌ها صحبت از تغییرات گسترده در نحوۀ اداره جامعه است. چنین تغییرات وسیعی، مدیریت خاصی را در این زمینه می‌طلبد. حضرت مهدی(عج)  نیز این تغییرات را به صورت مستمر و همچنین متناسب با رشد عقلانی، سطح توانایی‌ها و ادراک مردم انجام می‌دهد.

عنوان تغییر مفهوم نظری تغییر تعابیر مختلف از مفهوم کاربردی تغییر

یأتی بسلطان جدید (مجلسی، 1361: ج52، 230، ح96) احیای حکومت‌داری و دولت الهی اسلوب و روش جدید در ادارۀ حکومت و شئون اجتماع که بشر نظیر آن را در هیچ نوع از حکومت‌ها و دولت‌ها ندیده است؛

سلطنتی که در مقایسه با سلطنت‌ها و حکومت‌های سابق بر خود جدید است، ولی تجدیدکننده حکومت و سلطنت رسول خدا(ص)  است.

یأتی بأمر جدید (همو) احیای اوامر جدید اسلام  امر جدید به معنای طلب جدید است که طلب فعل یا طلب ترک را شامل می‌شود؛ یعنی مجموعه‌ای از احکام جدید برای حکم به واقع؛

روش و برنامه فکری و عقیدتی جدید با روش‌‌های نو که در برخی از روایات به آن اشاره شده است؛

همان‌گونه که در آیه «اولی‌الأمر» اشاره گردیده، از آن‌جا که امارت و خلافت حضرت مهدی(عج)  با سایر خلافت‌ها متفاوت است، در مقایسه با آن‌ها جدید به حساب می‌آید.

یأتی بقضاء جدید (همو: 342، ح99) احیای سنت و قضاوت جدید خطوط جدید با برنامه‌های بسیار متنوع و پیشرفته برای بشر در عصر ظهور؛

داشتن اسلوب جدید در قضاوت و فصل خصومت بین مردم: همان‌گونه که در روایات به آن اشاره شده که حضرت به حکم داوود نبی(ع) عمل خواهد نمود و درخواست بینه و دو شاهد عادل نمی‌کند.

یأتی بسنّة جدیدة (همو: 230، ح96) احیای سنت و سیره جدید حکومتی روش حکومتی و اسلوب خاص حضرت در حکومت‌داری، به دلیل حکم به واقع، حکومت در سطح گسترده و عالمی، و رسیدن بشر به مستوای عالی فکری و پیشرفت عقلانی در عصر ظهور؛

سنت و روش حکومتی شبیه پیامبر(ص)  و متفاوت با روش‌های مردمی که قبل از حکومت حضرت بر مردم حاکم بوده است.

یأتی بکتاب جدید (همو: 294، ح42) احیای مفاهیم عمیق کتاب الهی آوردن قرآن جدید که قطعاً این احتمال باطل است؛ زیرا امت اسلامی اتفاق دارند بر این‌که در قرآن نقصان و زیادتی ایجاد نشده و

نخواهد شد؛

آوردن قرآن (با تقدیم و تأخیر در آیات) آن‌گونه که در عصر رسول خدا(ص)  بوده، که با قول به این‌که قرآن به امر رسول خدا(ص)  تدوین شده سازگاری ندارد.

آوردن قرآنی که امیرالمؤمنین(ع) تدوین کرده و متنش همین قرآن موجود است ولی با بیان شأن نزول، تفسیر برخی آیات، ذکر ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید و … . این احتمال به واقع نزدیک‌تر است.

معارف و مفاهیم والایی که امام(عج)  از آیات برداشت می‌فرماید و به مردم عرضه می‌کند؛ معانی‌ای که برای آنان تازگی دارد و گویا کتابی با مفاهیمی جدید آورده است.

مدیریت مقاومت در برابر تغییر: سازمان‌ها بیش‌تر با فشارهای مستمر برای تغییر مواجه هستند. همان‌طور که تغییر اجتناب‌ناپذیر است، وجود مقاومت در برابر آن نیز حتمی است. سازمان‌ها هم باعث ایجاد تغییر و هم باعث ایجاد مقاومت در برابر تغییر می‌شوند (مورهد، 1374: 517). مدیران به منظور مدیریت مقاومت در برابر تغییر، باید علل مقاومت در برابر تغییر را کاملاً درک کنند (Gattiker, 1990: 311).

از نظر دانشمندان، افراد به علل گوناگون در برابر تغییر، واکنش منفی نشان می‌دهند:

جدول شماره 2: علل گوناگون واکنش منفی در برابر تغییر

علت واکنش منفی در برابر تغییر مطرح‌کننده

_ نداشتن اطمینان در مورد علل و آثار تغییر؛

_ نداشتن تمایل برای از دست دادن مزایا و منافع فعلی؛

_ آگاهی از ضعف‌های تغییرات پیشنهادی. Lawrence (Lawrence, 2001: 133), 2001

Stoner & Wankel (Stoner, Wankel, 1986), 1986

_ عادت؛ _ امنیت؛ _ عوامل اقتصادی؛ _ نا‌آگاهی؛

_ ترس از ناشناخته؛ _ عوامل اجتماعی Moorhead & Griffin (Moorhead, Griffin, 1992), 1992

_ ناراحتی از کنترل؛ ـ_ منابع محدود؛ _ کهنگی دانش و مهارت؛

_ تهدید در برابر قدرت و نفوذ؛ _ ساختار سازمانی (اختلاف نظر) Gordon et al (Judith R., Monday, sharplin, Peremeaux, 1990), 1990

ولونن برگ و ارنستاین 1991

روش‌های زیر نیز به عنوان راهکارهای کاهش ایستادگی در برابر تغییر برشمرده شده است:

راهکارهای کاهش ایستادگی در برابر تغییر

آموزش و ارتباط: چنان‌چه نیاز به تغییر و دلایل واقعی تغییر توضیح داده شود، مسیر تغییر موفقیت‌آمیز، ممکن است هموارتر و زمینه آماده‌تر شود.

تسهیل و حمایت: با آسان کردن فرآیند تغییر و حمایت از افراد در مواجهه با مشکلات اجرای تغییر، مدیران می‌توانند با مقاومت افراد مقابله کنند.

مذاکره و توافق: اگر منافع از دست‌رفته افراد یا گروه‌ها در جریان تغییر یا قدرت و نفوذ آن‌ها چشم‌گیر باشد، مدیریت باید از مذاکره استفاده کند.

تدبیرسازی ماهرانه و جلب همکاری: مدیران و عوامل تغییر باید با جد و جهد خود، افراد یا گروه‌های کلیدی را تشویق و ترغیب نمایند.

ارائه پیشاپیش اطلاعات: مدیران در زمان مقتضی باید دلایل، ماهیت، زمان‌بندی، ارزش‌ها، نتایج و آثار تغییر را کاملاً توضیح دهند.

برنامه‌ریزی: تغییر باید پیشاپیش برنامه‌ریزی شود. تعیین سطح عملکردی پایین، باعث کاهش عملکرد می‌گردد و سطح عملکردی بالا، به ناکامی می‌انجامد.

حمایت مردم و جامعه از تغییر: مدیران باید در تصمیماتشان در مورد تغییرات از حمایت مردمی و جامعه برخوردار باشند.

پاداش: احتمال این‌که زیردستان در مقابل تغییر مقاومت کنند که از آن به طور مستقیم بهره می‌برند، به مراتب کم‌تر است.

اجبار (به‌طور آشکار و پنهان): چنان‌چه روش‌های دیگر مؤثر نبودند، مدیریت می‌تواند از اجبار برای غلبه مقاومت استفاده کند.

مطرح‌کننده

{مورسی و همکاران (1988)} و {Kotter&Schlesinger (Kotter, Leonard, 1979), 1979} و {لونن برگ و ارنشتاین (1991)} و {Moorhead (Moorhead, Griffin, 1992), 1992 & Griffin}

در احادیث به مخالفت با حکومت موعود، حتی از سوی افراد به ظاهر مسلمان و شیعه، اشاره شده است. امام باقر(ع) می‌فرماید:

إِذا قامَ قائِم آل مُحمّد ضرب فَساطِیط لمن یعلّم النّاس القُرآن علَی مَا أَنزَل الله عَزّوَجَلّ فَأصَعَب ما یکون عَلی مَن حَفَظَه الیوم، لِانّه یخالِف فِیه التألیف؛ (مفید، 1372: 386)

هنگامی که قائم آل‌محمد قیام کند، خیمه‌هایی برپا می‌شود و مردم قرآن را آن‌گونه که خداوند عزّوجلّ نازل کرده فرا می‌گیرند. این امر برای کسانی که قرآن امروز را حفظ کرده‌اند، بسیار دشوار خواهد بود؛ زیرا با آن‌چه که الفت داشته و از قرآن مأنوس بوده‌اند، مخالفت و مغایرت دارد.

در مدیریت موعود، مدیران به جای این‌که درصدد حذف و یا غلبه بر مقاومت برآیند، باید آن را به عنوان وسیله‌ای برای بررسی مجدد قابلیت تغییرات پیشنهادی تلقی کنند. اگر مقاومت، مدیران را به برقراری ارتباط بیش‌تر با کارکنان و ارزیابی مجدد تصمیمات مربوط به تغییر و جست‌وجو برای پیدا کردن راه‌های جدید رسیدن به هدف، وادار سازد، سازنده خواهد بود.در این‌جا به توضیح بیش‌تر بعضی از روش‌های مقاومت در برابر تغییر می‌پردازیم که در حکومت حضرت مهدی(عج)  نمود بیش‌تری دارند:

آموزش و ارتباطات: براساس یک تعریف علمی، ارتباطات «فرآیندی پویا، پیوسته، برگشت‌ناپذیر، تعاملی و زمینه‌ای است» (برکو و ولوین، 1380: 5). ارتباطات، برخی از مفاهیم، تفکرات و معانی را به دیگران انتقال و یا در میان عموم گسترش می‌دهد (عاشوری، 1387: 33). بهبود مهارت‌های ارتباطی، نیازی است که نسبت به گذشته بیش‌تر شده است.

فقدان مهارت ارتباطی، از دست رفتن فرصت‌ها و ایجاد تضاد و مشکلات را باعث خواهد شد Toad Ba, 2007)). بهترین ایده‌ها، استراتژی‌ها و دست‌آوردها، در موقعیت‌های مختلف بدون ارائه مؤثر، بی‌استفاده خواهد ماند و کارایی لازم را نخواهد داشت. در حقیقت کارایی روشی که برای ارائه ایده‌ها به کار می‌رود، به چگونگی استفاده از مهارت‌های ارتباطی بستگی دارد (دکر، 1379: 37 – 40).

اگر مقاومت به دلیل وجود اطلاعات نادرست و ناکافی به وجود آمده باشد، ممکن است اجرای یک برنامۀ ارتباطی دربارۀ تغییر مناسب باشد.

حضرت مهدی(عج)  با تبیین کامل دین اسلام، مردم را با همۀ جزییات دینی آشنا می‌سازد و آموزش همگانی را برای آن‌ها برقرار می‌کند.

اهداف حضرت مهدی(عج)  از جهاد: گسترش توحید، معنویت و عدالت است.

بی‌گمان، امام مهدی(عج)  بر اساس موازین فقهی و اسلامی، پیش از لشکرکشی و آغاز جهاد، اهل کتاب را به اسلام خوانده، اهداف خود از جهاد را به آنان اعلام خواهد فرمود. آن اهداف عبارتند از: گسترش توحید، معنویت و عدالت. رساندن این پیام به گوش جهانیان، با توجه به فن‌آوری موجود در امر اطلاع‌رسانی و ارتباطات، امری ساده خواهد بود.

مشارکت و مداخله: اگر کسانی که تحت تأثیر تغییر قرار می‌گیرند، خود طراح آن باشند، احتمالاً مقاومت در برابر آن کاهش خواهد یافت (مورهد، 1374: 523). از طرف دیگر، ایجاد اهداف مشترک، باعث بهبود روابط می‌گردد؛ زیرا با وجود اهداف مشترک، اعضای گروه با یکدیگر مشارکت می‌کنند (Chaturvedi, 2009: 175; Swan, M. M. A; 2007: 370).

مشارکت، بر جنبه‌های انسانی و روانی شخصیت انسان تأکید می‌کند. بنابراین علاوه بر بازده اقتصادی، بهره روان‌شناختی آن نیز زیاد است. مشارکت یک نوع درگیری ذهنی و عاطفی افراد در موقعیت‌های گروهی است که آنان را برمی‌انگیزد تا یکدیگر را برای دست‌یابی به اهداف گروهی یاری دهند (فقیهی، 1384).

شاید بتوان دلیل مشارکت حضرت مسیح(ع) در حکومت عدل جهانی را با نکته فوق مرتبط دانست. نزول پیامبر بزرگ خدا یعنی عیسی‌ بن ‌مریم(ع) از آسمان به هنگام قیام حضرت مهدی(عج)  از حقایق ثابت نزد تمام مسلمانان است و با همه اختلافاتی که در روش‌ها و مذاهب دارند، از اموری است که هرگز دربارۀ آن نمی‌توان شک و مجادله نمود. نزول حضرت مسیح(ع) به زمین، از بزرگ‌‌ترین عجایب، مهم‌ترین حوادث، عظیم‌ترین نشانه‌ها و بزرگ‌ترین دلایل محسوب می‌شود.

ترغیب و جلب همکاری مخالفان: هنگامی که سایر شیوه‌های فایق آمدن بر مقاومت کاربردی ندارند، مدیر می‌تواند اطلاعات، منابع و امکانات موجود را به حیطه اقتدار خود درآورد (مورهد، 1374: 524).

مشارکت حضرت مسیح(ع) در حکومت جهانی امام مهدی(عج)  حکمت‌هایی دارد: از آن‌جا که مسیحیان به حضرت عیسی(ع) اعتقاد دارند و جمعیت زیادی را در جهان تشکیل می‌دهند، لذا با مشاهدۀ حضرت مسیح و یقین پیدا کردن پاپ و کشیش‌ها به ایشان، همه به اتفاق حضرت مسیح(ع) ، به حضرت مهدی(عج)  می‌پیوندند و لذا مفسران آیه (وَ إِن مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ)  را به عصر نزول حضرت مسیح(ع) از آسمان در آخرالزمان مربوط می‌دانند (رضوانی، 1384: 638 – 639).

استفاده از زور (قدرت): یعنی مدیریت سازمان، گروه‌های مقاوم را مستقیماً تهدید می‌کند و آنان را مجبور می‌سازد تا از مقاومت دست بردارند (رابینز، 1377: 1134).

مؤلفۀ ‌دوم: مهارت‌های ارتباطی

رابرت کاتز (1955) مهارت‌های مورد نیاز مدیران را به سه دسته مهارت فنی، مهارت انسانی و مهارت ادراکی طبقه‌بندی کرده است. مهارت به توانایی‌های قابل پرورش شخص اشاره می‌کند که در عملکرد و ایفای وظایف، منعکس می‌شود. بنابراین، منظور از مهارت، توانایی به کار بردن مؤثر دانش و تجربه شخصی است. ضابطۀ اصلی مهارت داشتن، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر است (یارمحمدی و زارعی‌متین، 1381: 39 – 40).

مهارت انسانی تنها مهارتی است که مدیران در همه سطوح، باید به میزان یک‌سان و کافی از آن برخوردار باشند و مفهوم آن عبارت است از: داشتن توانایی و قدرت تشخیص در زمینۀ ایجاد محیط تفاهم و همکاری و انجام دادن کار به وسیله دیگران، فعالیت مؤثر به عنوان عضو گروه، درک انگیزه‌های افراد و تأثیرگذاری بر رفتار آنان (Bovee, Thill, Wood, M.B, Dovel, .1993: 22-23)

در حدیثی آمده است: «مؤمن با دیگران انس می‌گیرد و دیگران نیز با او انس و

الفت می‌گیرند و در کسی که انس نگیرد و دیگران با او مأنوس نشوند، چیزی نهفته نیست» (کلینی، 1365: 102). این حدیث نشان‌دهندۀ تأکید دین مبین اسلام و شارع مقدس بر یادگیری و آموزش مهارت‌های ارتباط با مردم است. سیرۀ عملی معصومان و بزرگان نیز بر این امر صحه می‌گذارد؛ زیرا آن‌ها الگوی عملی و اخلاقی و چراغ ما در این مسیر هستند. (مدرسی، 1386: 23)

همان‌طور که می‌دانیم، جامعه سازمانی بزرگ است و اداره‌کنندۀ جامعه، باید از مهارت‌های مدیریتی بالاتر و سطح درک وسیع‌تری از مسائل پیرامون خود برخوردار باشد و با هر فرد، گروه، حزب و یا دسته، با توجه به سطح فرهنگی‌شان برخورد کند.

امام باقر(ع) فرمود: صاحب امر، مهدی نامیده شده به جهت آن‌که تورات و سایر کتاب‌های آسمانی را از غاری که در انطاکیه واقع شده خارج می‌کند و بین اهل تورات، به تورات و بین اهل انجیل، به انجیل و بین اهل زبور، به زبور و بین اهل قرآن، به قرآن حکم خواهد کرد. (نعمانی، 1422: 243)

مؤلفۀ سوم: برابری و عدالت

شهید مطهری در کتاب عدل الهی، در توضیح مفهوم عدل در برابر ظلم، به مفاهیمی

چون موزون بودن، تساوی و نفی تبعیض، اعطای حق به هر ذی‌حق اشاره می‌کند

(رستمی، 1384: 124). در دیدگاه علامه طباطبایی، «عدالت عبارت است از این‌که

به هر صاحب حقی حق خودش داده شود و در جایی که شایسته آن است قرار گیرد.» شهید صدر نیز همین تعریف را برای عدالت ذکر کرده است (کلانتری و قبولی، 1387: 160). مدیران در این‌که بین افراد، احساس وجود انصاف و عدالت را به وجود آورند، نقش کلیدی دارند (Searle, 2004: 708-721).

گرچه برخی ادیان منحرف و آیین‌های شبه‌دینی، به برتری برخی عناصر و انسان‌ها، بر برخی دیگر معتقدند، مطابق ادله‌ای که به آن‌ها اشاره خواهیم کرد، نژادپرستی در حکومت و دولت حضرت مهدی(عج)  جایگاهی ندارد. دعوت حضرت بر اساس احکام اسلامی است. اسلام نژادپرستی را آشکارا نفی می‌کند. قرآن می‌فرماید:

(یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِن ذَکَرٍ وَ أُنثَى‏ وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاکُمْ)؛ (حجرات: 13)

اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملت‌ملت و قبیله‌قبیله گردانیدیم تا با یک‌دیگر شناسایى متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.

اسلام، دین عموم مردم در عصر ظهور است و به قوم و دستۀ خاصی اختصاص ندارد. خداوند می‌فرماید:

(وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ)؛ (سبأ: 28)

و ما تو را جز [به سِمَتِ] بشارت‌گر و هشداردهنده براى تمام مردم نفرستادیم؛ لیکن بیش‌تر مردم نمى‏دانند.

اسلام ملاک‌های جدیدی را برای برتری‌جویی قرار داده است که هیچ ارتباطی با

نژادپرستی ندارد:

الف) علم:

(قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبَابِ)؛ (زمر: 9)

بگو: «آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند؟» تنها خردمندان پندپذیرند.

ب) تقوا:

(إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاکُمْ)؛ (حجرات: 13)

در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.

ج) جهاد:

(لَا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً)؛ (نساء: 95)

مؤمنان خانه‏نشین که زیان‏دیده نیستند، با مجاهدانى که با مال و جان خود در راه خدا جهاد مى‏کنند یک‌سان نیستند. خداوند، کسانى را که با مال و جان خود جهاد مى‏کنند، به درجه‏اى بر خانه‏نشینان مزیت بخشیده است.

در نتیجه:

1. دعوت حضرت مهدی(عج)  و دولت او جهانی است و این نوع دعوت با نژادپرستی سازگاری ندارد.

2. مطابق برخی از روایات، دولت حضرت مهدی(عج)  دولتی متعادل و مخالف با

نژادپرستی است:

_ روایاتی وجود دارد که دلالت می‌کند، حکم حضرت بر همگان به‌طور یک‌سان شدید و قاطع است. اگر قرار بر حکومت نژادپرستی باشد، این روایات متواتر بی‌معنا خواهد بود.

_ روایاتی که دلالت می‌کند، اصحاب خالص حضرت از نژادهای مختلف و از کشورهای مختلف هستند.

شیخ طوسی از ابی‌بصیر از امام صادق(ع) نقل کرده که دربارۀ اصحاب قائم(عج)  به فضیل بن عمر فرمود:

گویا می‌نگرم قائم(عج)  را بر منبر کوفه که سیصد و سیزده نفر به عدد اهل

بدر، پیرامونش گرد آمده‌اند. آن‌ها مردان جنگاور و حاکمان خدا در زمین برای

خلق اویند. (صدوق، 1359: ج2، 672، ح54)

3. مطابق برخی از روایات، حضرت به سیرۀ رسول خدا(ص)  عمل خواهد نمود. سیرۀ رسول خدا(ص)  نفی هر گونه نژادپرستی بوده است (رضوانی، 1384: 613 – 616).

حضرت مهدی(عج)  ، نه مهدی مسلمانان، که مهدی همه امت‌هاست؛ او نه مخصوص مسلمانان که برای همگان است. او مظهر رحمت واسعۀ الهی محسوب می‌شود و رحمت الهی، همگان را فراگرفته و بهار مردمان و خرّمی روزگاران است و خرّمی و طراوتش را چونان بهار، به همگان هدیه می‌کند.

ابعاد عدالت مهدوی: از عدالت مهدوی در مورد معتقدان دیگر ادیان الهی در ابعاد مختلف می‌توان سخن گفت. عدالت در دعوت (تبیین، دادن فرصت فکر و تصمیم‌گیری)، عدالت قضایی و عدالت اقتصادی، از ابعاد مختلف برخوردهای عادلانه امام مهدی(عج)  است و این مواجهه، گاه از مرز عدالت خارج و به حوزۀ احسان وارد می‌شود. نزول عیسی(ع)  از آسمان و شرکت دادن آن بزرگوار در تشکیل حکومت عدل جهانی و نیز سپردن نقش محوری به ایشان در کشتن دجال و سفیانی _ به عنوان دو جبهه از مهم‌ترین جبهه‌های مخالف حکومت جهانی امام مهدی(عج)  _ و در نتیجه، شکل گرفتن احساس مشارکت و بلکه مالکیت نسبت به این حرکت جهانی در میان اهل کتاب، از اقدامات محسنانۀ امام مهدی(عج)  خواهد بود (entizar.ir).

منابع

آقاپیروز، علی و دیگران، مدیریت در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1384ش.

برکو، ریام و دیگران، مدیریت ارتباطات، ترجمه: سیدمحمد اعرابی و داوود ایزدی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1380ش.

بروجردی، محمدابراهیم، تفسیر جامع، تهران، انتشارات صدر، 1366ش.

تونه‌ای، مجتبی، موعود نامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، قم، نشر مشهور، 1383ش.

جوادی آملی، عبدالله، عصاره خلقت، قم، نشر اسراء، 1378ش.

خنیفر، حسین، کارآفرینی در نظام ارزشی، قم، انتشارات اکرام، 1385ش.

دژاکام، علی، مه عاشق‌کُش (حضرت مهدی(عج)  در آیینه پرسش و پاسخ)، تهران، معارف، 1383ش.

دشتی، محمد، امام علی(ع) و مدیریت، قم، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع) ، 1380ش.

رستمی، محمدزمان، «عدالت از دیدگاه اندیشمندان اسلامی و غربی»، دوفصل‌نامۀ جستارهای اقتصادی، سال دوم، ش4، 1384ش.

رضوانی، علی‌اصغر، موعودشناسی، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1384ش.

زارعی متین، حسن؛ شهبازی، مهدی، «فرهنگ سازمانی و نقش جهان‌بینی و ارزش‌ها در این فرهنگ (1)»، درس‌هایی از مکتب اسلام، سال چهل و سوم، ش507، خرداد 1382ش.

زمردیان، اصغر، مدیریت تحول (استراتژی‌ها، کاربرد و الگوهای نوین)، تهران، سازمان مدیریت صنعتی، 1379ش.

ساجدی‌نیا، محمدحسین، اصول و مبانی مدیریت اسلامی، نشر منصور، 1382ش.

صافی گلپایگانی، لطف الله، اصالت مهدویت، قم، انتشارات حضرت معصومه(س) ، 1375ش.

صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، قم، دارالکتب الاسلامیة، 1359ش.

عاشوری، محمد، «بررسی رابطۀ مهارت‌های ارتباطی کارکنان و رضایت مشتریان در ادارۀ کل تأمین اجتماعی استان قم»، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد، دانشگاه تهران _ پردیس قم، (چاپ‌نشده)، 1387ش.

عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، بی‌تا.

فقیهی، علی‌نقی، «تربیت در اسلام»، مجموعه مقالات همایش روان‌شناسی آرامش روان در اسلام، تهران، معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش، 1384ش.

قزوینی، سیدمحمدکاظم، امام مهدی(عج)  از ولادت تا ظهور، تهران، نشر آفاق، 1375ش.

قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ترجمه: مهدی الهی قمشه‌ای، قم، انتشارات ارم، 1385ش.

قوامی، صمصام‌الدین، مدیریت از منظر کتاب و سنت، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، 1383ش.

الکاظمی، مصطفی آل السیّدحیدر، بشارة الاسلام، تحقیق: داود المیر صابری، تهران، مؤسسة البعثة، قسم الدراسات الاسلامیة، 1410ق.

کلانتری، عباس؛ قبولی درافشان، محمدتقی، «پژوهشی دربارۀ ملاک تفحص از عدالت مجهول‌الحال»، مجله مطالعات اسلامی (ویژۀ فقه و اصول)، ش 1/81، پاییز و زمستان 1387ش.

کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، 1365ش.

کوهن، کارل، دموکراسی، ترجمه: فریبرز مجیدی، تهران، خوارزمی، 1373ش.

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1361ش.

مدرسی، هادی، دوستی دوستان (مجموعه معارف اسلامی در هنر رفتار با مردم)، ترجمه: حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، 1386ش.

مصباح یزدی، محمدتقی، پیش‌نیازهای مدیریت اسلامی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1379ش.

_________________________ ، «تبیین مفهوم مدیریت اسلامی»، مجموعه مقالات نگرشی بر مدیریت در اسلام، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ سوم، 1377ش.

مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، 1360ش.

مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد، بی‌جا، بی‌نا (چاپ سنگی)، 1372ق.

مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی(عج) ، قم، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب(ع) ، 1375ش.

مورهد، گریفین، رفتار سازمانی، ترجمه: سیدمهدی الوانی، غلام‌رضا معمارزاده، تهران، نشر مروارید، 1374ش.

موسوی اصفهانی، سیدمحمدتقی، مکیال المکارم، ترجمه: سیدمهدی حائری قزوینی، قم، ایران‌نگین، 1381ش.

میرجهانی طباطبایی، حسن، نوائب الدهور فی علائم الظهور، تهران، کتاب‌خانه صدر، چاپ سوم، 1379ش.

نبوی، محمدحسن، مدیریت اسلامی، قم، دفتر نشر تبلیغات اسلامی، چاپ نهم، 1373ش.

نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، تحقیق: فارس حسون کریم، قم، انوار الهدی، چاپ اول، 1422ق.

وندال، فرنچ؛ سیسیل، اچ.بل، مدیریت تحول در سازمان، ترجمه: سیدمهدی الوانی، حسن دانایی‌فرد، تهران، صفار، 1379ش.

یار محمدی، احمد؛ زارعی‌متین، حسن، مبانی مدیریت و فرهنگ‌سازی، قم، نشر روح، 1381ش.

Abuznaid, Samir, Islam & Management: What Can Be Learned?, Thunderbird International Business Review, 2006.

Bovee, C. L., Thill, J.V., Wood, M.B. & Dovel, G.P, Management, New York: McGraw-Hill, Inc., 1993.

Chaturvedi, S. & Gaur A, A Dynamic Model of Trust and Commitment Development in Strategic Alliances., IIMB Management Review, 2009.

entizar.ir

Gattiker , U. E, Technology management in organizations. Newbury Park, CA, 1990.

Judith R., Gordon; Monday, Wayne; Sharplin, Arthur; Peremeaux, Shane R., Management and Organizational Behavior, Allyn & Bacon, Mass, 1990.

Kotter, John p., and Leonard S. Schlesinger, “Choosing Strategies for Change”, Harvard Buainess Review, March April, 1979.

Lawrence, Paul R., How to deal with Resistance to Change, Harvard Business Review January – February, 2001.

McKay, Nobel; Sergei Lashutka,The Basics of Organizational Change: An Electic Model, Training and Development Journal, 1983.

Moorhead, Gregory; Griffin, Rickey W, Organizational Behavior, Boston: Houghton Mifflin Co., Third edition, 1992.

Searle, R, and Ball, KS ‘The development of trust and distrust in a merger’, Journal of Managerial Psychology, 2004.

Stoner, James, A. F.; Wankel, Charles, Management, Third edition, NewJersey: Prentice– hall, Inc. Englewood Cliffs, 1986.

Swan, W.; Khalfan, M. M. A.; McDermott, P, The application of social network analysis to identify trust-based networks in construction. International Journal of Networking and Virtual Organisations, 2007.

Toad Ba, Improving communication skill – a professional necessity [Online], Available at: http://www.associatedcontent.com/article/403804/improving_communication_skills_a_professional.html, 2007.

منبع: فصلنامه مشرق موعود – شماره 19

ادامه دارد …

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *