امکان دارد یکی از راه درس به خدا برسد و یکی بدون درس خواندن به خدا برسد، عرفای اسلامی این را میخواهند مطرح کنند و در عرفان اسلامی نگاه به دنیا بد نیست، ولی مسیحیت نگاهش به دنیا منفی است، عرفان یهودی نگاهش منفی است، دالایی لاما نگاهش به دنیا منفی است، اما ما نگاه منفی به دنیا نداریم
حجتالاسلام والمسلمین احمد عابدی، استاد درس خارج حوزه علمیه و رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در سلسله جلسات سخنرانی به نقد و بررسی عرفانهای نوظهور پرداخته است که بخش ششم آن در ادامه میآید:
*منبع درباره عرفانهای کاذب
درباره عرفانهای نوظهور متأسفانه کار عمیق و شاخص انجام نشده است، ولی کتابها و جزوههای کوچکی نوشته شده است، البته الحمدالله در مدیریت حوزه، 4 یا 5 پایان نامه سطح 4 خوبی درباره بعضی از این عرفانها نوشته شده است.
یک پایاننامه سطح 4 تازگی دفاع شد، درباره «کریشنا مورتی» که خیلی پایان نامه خوبی است.
درباره «اکنکاز» پایان نامه سطح 4 بسیار بسیار خوبی نوشته شده است.
«عشق در عرفان اسلامی» و «عشق در اشو» نیز پایان نامه خوبی است.
یک پایان نامه نیز با عنوان «قوای نفس از نظر دالایی لاما و عرفان اسلامی».
مرزبان نامه دفتر تبلیغات دو شمارهاش درباره عرفان کاذب بود، خوب است، کتابهای محمدتقی فعالی کتابهای خوبی در این باره است.
سازمان تبلیغات اسلامی 12 کتاب منتشر کرده است که هر کدام در مورد یک فرقه از عرفانهای نوظهور است که عرض کردم چیز خوبی است، ولی کار تحلیلی و عمیقی نیست.
*دنیا از نگاه عرفان اسلامی
در عرفان اسلامی، نگاه به دنیا، نگاه مثبت است، دنیا مظهر اسما خداست، عرفا نه با پول مخالفند و نه با خانه و نه با تجملات و … در اخلاق بحث دیگری است، ولی عرفان اسلامی این است که مثلاً فرض کنید که امام خمینی(ره) با آیتالله مرعشی همحجره و هممباحثه بودند، آیتالله مرعشی اهل شوخی بود، ولی امام خمینی شوخی هم میکردید نمیخندید، رفیق صمیمی نیز بودند.
عرفان اسلامی این گونه است که یکی طرفدار قشف است و یکی طرفدار لذت است، یکی مظهر بسط است و یکی مظهر قبض، با ظواهر نمیشود راجع به مردم نظر داد، یکی خانهاش خوب است یا یکی خانهاش بد است، نمیشود بگویید این عارفتر است یا آن!
همه اینها را مظاهر اسما خدا میگویند که خدا هم صفات جمال دارد و هم صفات جلال و مثل امیرالمؤمنین(ع) نیز پیدا نمیشود که مظهر تمام اسما خدا باشد، این در عرفان اسلامی است.
*دنیا از منظر عرفانهای نوظهور
ولی در عرفانهای کاذب و نوظهور عموماً (استثنا را کار نداریم) نگاه به دنیا نگاه منفی است و نگاه به زن، ثروت، درس خواندن و …. نگاه منفی است، در آینده خواهیم گفت که مثلاً عرفای ما با عقل مخالفت کردند و کریشنا نیز با عقل مخالف است، عرفای ما دم از ریاضت میزنند و آنها نیز دم از ریاضت ولی این عارف ما که با عقل مخالفت میکند با عقل مخالف نیست میخواهد بگوید عقل یک مظهر است و کنار گذاشتن عقل نیز یک مظهر است و میخواهد بگوید به افراد، طبیعت و به جامعه یک سویه نگاه نکنید.
در آینده خواهیم گفت که این عرفانهای نوظهور به جوانان میگوید درس نخوانید، مدرک نگیرید و… کارهای عاقلانه انجام ندهید و میآیند از عرفای اسلامی مواردی پیدا میکنند و میگویند اینها نیز همین را گفته اند. در عرفان اسلامی اینها به عنوان یک مظهر شناخته میشود و این یک مظهر نکوهشش همان انحصارش است، انحصار را نکوهش میکند یعنی میگوید شما اگر بگویید تنها راه رسیدن به خدا کنار گذاشتن درس است، این کار اشتباهی است.
امکان دارد یکی از راه درس به خدا برسد و یکی بدون درس خواندن به خدا برسد، عرفای اسلامی این را میخواهند مطرح کنند و در عرفان اسلامی نگاه به دنیا بد نیست، ولی مسیحیت نگاهش به دنیا منفی است، عرفان یهودی نگاهش منفی است، دالایی لاما نگاهش به دنیا منفی است، اما ما نگاه منفی به دنیا نداریم.
این آیه شریفه قرآن که میفرماید «وَأَثَارُوا الأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا» در مقام این است که آبادانی زمین خوب است و نه بد، این عرفان اسلامی است، عرفان اسلامی این نیست که به خیابان و ساختمان کار نداشته باشیم و این مسائل باید به جوان که هم دوست دارند دنیایشان آباد شود و هم معنویت داشته باشند گفته شود و نقطه قوت در عرفان اسلامی بسیار زیاد است.
فارس