کمپانی های فیلمسازی بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون دلار سرمایه گذاری روی یک فیلم می کنند یعنی بعضا هر دقیقه از یک فیلم ۲ میلیون دلار هزینه بر می دارد که هیچ عقلی صرفا برای سرگرمی چنین کاری نمی کند.
“وقتی دنیای سرمایه داری امروز را نگاه می کنیم که بر مبنای عرضه تقاضا است و برای اینکه این نظام بخواهد ادامه حیاتش را داشته باشد باید بتواند به نیازهای مردم پاسخ دهد، پس باید نیازهای کاذبی برای مردم بیافریند که بتواند به آن نیازهای کاذب پاسخ دهد و جوابی هم که می دهد شاید جواب دقیق و واقعی نباشد و طوری نیاز مردم را برآورده می کند که مردم به آن نیاز ضرورت پیدا می کنند. یعنی یک محصول سرسلسله محصولات دیگر می شود و مصرف کننده را به صورت خودکار وادار می کند که به سراغ این محصولات برود.”
این جملات بخشی از سخنان حجت الاسلام منصور امامی، مدرس حوزه در خصوص تاثیر رسانه ها روی سبک زندگی است که با شبستان در میان گذاشته و مشروح آن در ذیل می آید:
رسانه ها به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارهای سرگرمی چه تاثیراتی را بر سبک زندگی دارند؟
از آنجایی که تقریبا بیشترین حس ما در گرفتن اطلاعات از محیط بینایی است و ما حدود 80 درصد اطلاعاتمان را بعضا توسط قوه بینایی می گیریم، می بینیم که رسانه های دیداری در این زمینه از چه جایگاهی برخوردار هستند. بنابراین فیلم ها، بازی های رایانه ای، سریال ها و تیزرهای تبلیغاتی که از تلویزیون پخش می شود می توانند به صورت غیرمستقیم پیام های خود را به مخاطب القا کنند.
به عنوان مثال باید دید فیلم های سینمایی توسط چه کسانی تولید می شود؟ چه کمپانی هایی پشت صحنه آن هستند؟ چه هزینه هایی برای ساخت این فیلم ها صرف می شود ؟با یک حساب بدست می آید حدود 80 درصد از سینماهای دنیا توسط آمریکا اداره می شوند.
و اغلب کمپانی های فیلم سازی صهیونیستی هستند که بین 100تا 150 میلیون دلار سرمایه گذاری روی یک فیلم می کنند یعنی بعضا هر دقیقه از یک فیلم 2 میلیون دلار برای آنها هزینه بر می دارد و هیچ انسان عاقلی صرفا برای سرگرمی چنین هزینه هایی را متقبل نمی شود بنابراین حتما اهدافی پشت پرده وجود دارد و یکی از این هدف ها تغییر سبک زندگی است.
وقتی دنیای سرمایه داری امروز را نگاه می کنیم که بر مبنای عرضه تقاضا است و برای اینکه این نظام بخواهد ادامه حیاتش را داشته باشد باید بتواند به نیازهای مردم پاسخ دهد، پس باید نیازهای کاذبی برای مردم بیافریند که بتواند به آن نیازهای کاذب پاسخ دهد و جوابی هم که می دهد شاید جواب دقیق و واقعی نباشد و طوری نیاز مردم را برآورده می کند که مردم به آن نیاز ضرورت پیدا می کنند. یعنی یک محصول سرسلسله محصولات دیگر می شود و مصرف کننده را به صورت خودکار وادار می کند که به سراغ این محصولات برود.
می توانید به مواردی از این دست اشاره کنید؟
اگر صنعت اسباب بازی سازی و عرسک های باربی را مبنا قرار دهیم نوعی رواج مصرف گرایی است. آنها با این عروسک ها درصدند سبک زندگی بچه ها را از همان دوران بچگی رقم بزنند وقتی یک بچه ای با عروسک باربی بزرگ می شود بالطبع دوست دارد مثل او باشد و مانند او لباس بپوشد و بعدها هم کارتون او را می بیند وب ازی آن را می بیند و این باربی برای او الگو می شود.
در فیلم و سینما هم اینگونه است و روی موضوعات خاصی تاکید می شود اکثر پسرها و دختران هم جدیدا اگر هم سیگار نکشند دوست دارند ، سیگار بکشند و یکی از دلایلش هم این فیلم های سینمایی است که می بینند زیرا در اکثر فیلم هایی که می بینند قهرمان داستان معمولا سیگاری است.
مثلا نمایش” ترومن” که سلطه رسانه را در زندگی انسان می خواهد نشان دهد و این فیلم محصول کشور آمریکا است. یا فیلم” پسر کابلی” که نشان می دهد چطور تعاملات و روابط انسان ها اسیر دست رسانه ها شده است و این رسانه ها هستند که به زندگی مردم سمت و سو می دهند.
بازی های رایانه ای چطور؟ آیا آنها نیز بر تغییر سبک زندگی اثر دارند؟ چگونه؟
بازی های رایانه ای در این مقوله جایگاه ویژه ای دارند به خاطر اینکه بچه ها دارند یک کار تعاملی انجام می دهند و مانند فیلم دیدن نیست که ادامه فیلم دست خودشان نباشد ولی دربازی های رایانه ای اینگونه نیست و کودکان در آن درگیر هستند بعلاوه یک فیلم شاید دو ساعت طول بکشد تمام شود و یک فیلم را چند بار بیشتر نبینند ولی گاهی یک کودک 70تا 100 ساعت، وقت خود را مصرف می کند تا یک بازی را انجام دهد و آن را به انتها برساند.
بعد داخل این بازی ها می بینیم که بعضا بازتابی از زندگی واقعی مردم است و بعضا زندگی است که آن کمپانی سازنده دوست دارد این زندگی را القا کند به دیگران.
سبک زندگی فردی و خانوادگی، الگوهای رفتاری، الگوهای کسب و کار، زندگی شهری، رفتار اجتماعی و مانند اینها در لابلای همین برنامه های رسانه ای به طور مستقیم و یا غیر مستقیم شکل می گیرد و به شیوه های گوناگون سبک زندگی غربی ترویج می شود.
آنها در فیام هایشان خیلی وقت بود که خانواده های تک والدی را تبلیغ می کردند اما متاسفانه هم اکنون بحث چند شوهری و خیانت کردن و فروپاشی خانواده و اینکه هر کسی حق دارد دنبال لذت ها و هوسهایش برود و نیز ترویج نوع خاصی از تفریحات را نشان می دهند.
مخصوصا در فیلم های آمریکایی قهرمان کسی است که قانون شکن و آنارشیست است و می خواهد فراتر از قانون عمل کند و خودش مستقیما وارد ماجرا می شود و پیروز هم می شود. در بازی هایی که با نام “مافیا”و فرد به جای یکی از شخصیت های این بازی باید کارهای مافیایی و غیرقانونی را انجام دهد.
در این فیلم ها مصرف گرایی و تجمل را بیش از اندازه نشان می دهند مثلا می بینیم هنرپیشه سوار ماشین چندصد میلیونی می شود و خانه های آنچنانی و در هر تصویری که از هنرپیشه ها می بینیم لباس های شان هر دفعه عوض می شود و با لباس جدید جلوی دوربین می آیند.
یا در بحث های اخلاق اجتماعی پرخاشگر بودن؛ انضباط اجتماعی نداشتن را نشان می دهند، به عنوان مثال در یک بازی رایانه ای “نت ورک سیزن” در برخی قسمت های آن فرد باید پلیس را بزند و ماشینش را بدزدد و در شهر بچرخد و تقریبا همه کارهای خلاف را انجام می دهد.
آیا می توان با فضاسازی مذهبی در فرصت هایی همچون ماه مبارک رمضان جلوی آسیب های اینچنینی بر سبک زندگی را گرفت؟
سبک زندگی نتیجه خیلی از چیزهای دیگر است و برای اصلاح آن باید روی مبادیش کار کنیم البته فضاهای مذهبی و نگرش مذهبی می تواند مهمترین عامل و عنصر بر شکل دهی و بهینه کردن سبک زندگی باشد. هر آنچه که برای زندگی انسان ها نیاز است به صورت معقول در دین آمده است و به همین خاطر عالمان دینی باید جستجویی در متون و منابع اسلامی داشته و مبانی سبک زندگی را استخراج کنند و آنها را برای مصرف دیگران آماده کنند و آن را به صورت انبوه در اختیار مردم قرار دهند.
خبرگزاری شبستان