به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، پونه نیکوی از بانوان شاعر تازه‌ترین سروده خود به مناسبت روزهای پایانی ماه صفر و سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) در اختیار این رسانه قرار داد.

تطمئن القلوب یعنی تو، تو که بودی و هم چنان هستی

یا محمد وجیها عندالله، در اجابت تو مهربان هستی

هر نگارنده ای به هر سبکی متوسل به توست در تفسیر

تو که تفسیر جامع عشقی، مرجع مجمع البیان هستی

کاتبی خواست از تو بنویسد جوهرش زعفران شد و پاشید

پیش رفت و شکست نستعلیق، به قلم گفت ناتوان هستی

ای پیام آور شگفتی ها، یار می خواست برگزیده شوی

گفت بشنو حکایتی ازعشق که تو بسیار نکته دان هستی

نقطه‌ی روشن سیاهی ها، مطلع الفجر لیله القدرم

ماه نورانی لیال عشر، نور والفجر آسمان هستی

عملوا الصالحات من شعر است عطر نام تو بر لبم جاری ست

نه فقط بر لبان من که مدام، بر لبان گلابدان هستی

تربت حیدریه را چیدند، گل خون علی شکوفا شد

خون تو در رگ علی جاری ست تو خودت باغ زعفران هستی

عشق با هر زبان نوشت تو را، سرخ با زعفران نوشت تو را

لازمان لامکان نوشت تو را، تو که تا آخر الزمان هستی

طور سینین میان سینه‌ی توست، ای نگار نرفته تا مکتب

اقراء بسم خدای عزوجل، تو بخوان تو که خوش بیان هستی

جنگ و والعادیات ضبحا بود، جنگ و وفالموریات قدحا بود

و اذا جاء فتح و نصرالله…صف شکن باش در امان هستی

والنهار اذا تجلی شد روشنی با تو در جهان رویید

والضحی! آفتاب بام جهان، ماه و خورشید توأمان هستی

و خدا گفت نور در راه است، خواند یعطیک ربک با عشق

آیه نازل شد انا اعطیناک تو ناجی دختران هستی

واژه به واژه منتظر بودی، فبای…رسید، آلاءِ

بعد جبریل گفت ربکما، تو حریف تکذبان هستی!

ای محمد رسالتت این است مهربانی و عشق ورزیدن

هم تو در قلب عارفانی و هم خار در چشم کافران هستی

اشهد ان یا رسوالله ای فرستاده ی خدای غزل

یا محمد، وجیها عندالله تو منادی هر اذان هستی

به هزاران زبان سروده شدی، عشق اما زبان اصلی ماست

تو در این شعر میهمان من شاعر پارسی زبان هستی