الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش بیست و سوم

بسم الله الرحمن الرحیم

تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش بیست و سوم

در بخش قبل، به توصیف برخی از ویژگی های « سفیانی » و متحدان و مستشاران و فرماندهانش از قبیله « بنی کلب » پرداختیم. در این بخش به برخی دیگر از ویژگی های « سفیانی » می پردازیم.

در خصوص ویژگی های ظاهری سفیانی، مطالب مختلفی بیان شده است و بعضاً ظاهر هیولاوارانه ای! به وی نسبت داده شده است. در حالی که مهم ترین روایت مربوط به چهره سفیانی، که روایت معتبری نیز می باشد، روایت زیر است:

امام صادق (ع) فرمودند: « اگر سفیانی را ببینی، او پلیدترین مردمان است. بور و سرخ آبی است. »

کمال الدین، شیخ صدوق، ص 610.

نکته جالب این که از فردی که از تبار « بنی امیه » است و در نسل های متمادی، اجداد وی با اعراب حجاز وصلت داشته اند، رنگ « بور » و « سرخ آبی » کمی عجیب به نظر می رسد و این موضوع می تواند تا حدی به هیبرید یا دورگه بودن « سفیانی » و بحث هایی که در بخش قبلی پیرامون، « داییان سفیانی »، « بنی کلب » و « رومیان » داشتیم، مرتبط باشد و این ویژگی « بور » و « سرخ آبی » به بخشی از ژن اروپایی وی از طایفه مادری اش ارتباط داشته باشد!

اما روایات دیگری که تعاریف اغراق آمیز از سفیانی داشته اند، به لحاظ سندی معتبر نیستند.

در خصوص نام سفیانی نیز اقوال گوناگونی مطرح است و « عثمان بن عنبسه » و « عبدالله »، مهم ترین نام های ذکر شده برای وی هستند. اما همه نام های ذکر شده در روایات پیرامون سفیانی، از روایات ضعیف برداشته شده اند و روایات معتبر، به نام وی اشاره نداشته اند.

مخاطبان محترم جهت بررسی سندی روایات مربوط به « چهره » و « نام » سفیانی، می توانند به کتاب « سفیانی و نشانه های ظهور »، نگارش یافته توسط « محمد فقیه » از نشر موعود مراجعه نمایند. در کل این کتاب برای بررسی سندی روایات مربوط به سفیانی، قویاً توصیه می گردد.

در خصوص مرام اعتقادی « سفیانی »، مطالب مختلفی بیان شده است.

یکی از مباحث، مساله « نصرانی » بودن « سفیانی است که در روایت زیر آمده است:

« سفیانی از سرزمین روم در حالی که نصرانی و در گردنش علامت صلیب است خروج می‌کند و او فرمانده گروهی است »

این روایت، از معصوم نقل نشده است و نهایتاً به فردی به نام « بشر بن غالب » می رسد و به همین دلیل در زمره روایات قوی نمی باشد.

ضمن این که استفاده از « صلیب » در عصر حاضر الزاماً به معنای « مسیحی بودن » نیست! چرا که اعضا برخی از گروه های ایلومیناتی و ماسونی همچون « شوالیه های مالتا » و « Order of the Bath »، و … نیز با این که عضو فرقه ای غیر دینی و حتی ضد دینی هستند، از صلیب استفاده می کنند. افرادی همچون « ملک فهد عربستان »، « ملک عبدالله عربستان »، « ملک حسین اردن »، « ملک عبدالله اردن »، « عبدالله گل رییس جمهور سابق ترکیه » و بسیاری از سران سرسپرده منطقه خاورمیانه، عضو گروه ماسونی « Order of the Bath » بوده و از « صلیب مالتا » استفاده می نمایند و جالب این که « ملکه سابق بریتانیا »، از سردمداران این گروه بوده است!

لازم به ذکر است که تصاویر و فیلم هایی از افرادی همچون « ملک فهد » با «صلیب بر گردن »، ثبت شده است و باالطبع «سفیانی » نیز به عنوان یک سرسپرده منطقه ای،ممکن است استفاده نماید که این مساله لزوماً به معنای « مسیحی بودن »نیست، بلکه نشانه سرسپردگی به تعالیم الحادی ایلومیناتی و فراماسونری نیز می تواند باشد
البته روایت دیگری نیز وجود دارد که در خصوص عقاید سفیانی به آن استناد می شود:
«أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الصَّبَّاحِ بْنِ الضَّحَّاكِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ السُّفْيَانِيُّ أَحْمَرُ أَشْقَرُ أَزْرَقُ لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَطُّ يَقُولُ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّارَ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّار »

« از امام باقر (ع) روايت شده كه فرمودند: «سفيانى سرخ‏روئى سفيد پوست و زاغ چشم است، هرگز خدا را پرستش ننموده و هرگز نه مكّه را ديده و نه مدينه را، مىگويد:خدايا انتقام خويش را (از مردم)مى ‏طلبم هر چند با رفتن در آتش باشد،خدايا انتقام خويش را مى ‏طلبم هرچند با رفتن در آتش باشد»
الغيبة، نعمانی، ص 253

گرچه بخشی از روایت اخیر، شبیه روایت معتبر « کمال الدین صدوق » نقل شده در پست اول این بخش می باشد، اما روایت نقل شده از کتاب « الغیبة نعمانی »، به دلیل وجود افراد مجهول احتمالاً واقفی همچون « علی بن الصباح بن الضحاک »، اعتبار کافی ندارد. فلذا ماجرای « ندیدن » مکه و مدینه در این روایت، با توجه به مجهول بودن و توثیق نشدن برخی از راویان این روایت، محل سوال بوده و قابل اتکا نیست. همچنین عبارت « هرگز خدا را پرستش ننموده » با دیالوگ و گفتگوی انتهای روایت بین « سفیان » و « خداوند »، چندان سازگار نیست. بنابراین به نظر مولف این سلسله مقالات، این روایت با توجه به ضعف سندی و نیز عدم وجود قرینه ای برای برخی توصیفات این روایت همچون ندیدن « مکه » و « مدینه » در روایات معتبر و صحیح السند، چندان قابل اعتنا نیست.

اما آن چه مسلم است، « سفیانی » نسبت به « شیعیان » و محبان « اهل بیت (ع) » کینه شدیدی دارد. بجز انبوهی از روایت های ضغیف السند، در روایات دارای سند قوی همچون « موثقه جابر » نیز می توان ردپای این کینه توزی را دید. به نحوی که « سفیانی »، جنایات بسیاری را در شهرهای شیعه نشین عراق همچون کوفه انجام می دهد. در روایت « موثقه جابر » چنین آمده است:

« .. و سفيانى سپاهى به كوفه گسيل دارد كه هفتاد هزار نفر شمار ايشان باشد پس ايشان مردم كوفه را بكشند و به دار آويزند و اسير كنند … »

بنابر این سفیانی، یک سفاک بی رحم و دشمن شیعیان می باشد
اما به لحاظ ژئوپلتیک، به نظر می رسد که بعد از فتنه بزرگ « داعش »، چهره کریه گروه هایی همچون « طالبان افغانستان » و بدنامی « القاعده » و تجربه بسیار تلخ مهره های « اخوان المسلمین » همچون « محمد مرسی » در مصر، عملاً منطقه خاورمیانه، گرایش خود را به اسلام « سلفی » و « تکفیری » از دست داده است

متاسفانه در کشورهای تحت نفوذ اهل سنت، به دلیل نبود الگوی حکمرانی مناسب و مطلوب، و افتضاحات « سلفی گری » و « وهابیت »، تعداد زیادی از جوانان این سرزمین ها، به سمت سبک زندگی سکولار تمایل پیدا کرده اند.

به همین علت به نظر می رسد که « سفیانی » که حمایت جمع کثیری از مردم خاورمیانه را در ابتدای تحرکات خود، خواهد داشت، نه یک چهره « سلفی » و « سنتی »، بلکه احتمالاً حاکمی « سکولار »، اما با حفظ ظواهر عربی و اسلامی خواهد بود. به نحوی که از یک سو، شیوخ سنتی و مسن عربی را از خود نرنجاند و از سوی دیگر نیز، جوانان دارای سبک زندگی سکولار را به جرگه طرفداران خود اضافه نماید. البته ظواهر اسلامی، و متشرع سفیانی، به تدریج و با تسلط وی بر نواحی جدید خاورمیانه، رنگ باخته و کم کم چهره ضد دینی وی، غالب خواهد شد. به نظر می رسد که « قرقیسیا » یک نقطه عطف برای « سفیانی » خواهد بود و پس از آن، تغییر رفتاری سفیانی، وضوح بیشتری خواهد یافت.
در این بخش و بخش قبل، مختصراً به برخی ویژگی های سفیانی اشاره گردید. در بخش بعدی، ان شا الله در خصوص « قرقیسیا »، زمینه های بروز آن و چرایی درگیر شدن « دولت لاییک ترکیه » با « سفیانی »، بعد از مدتی همسایگی مسالمت آمیز خواهیم پرداخت.

پایان بخش بیست و سوم

تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *