الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

نقش و جایگاه سیاسى حضرت زهرا(س) دیروز، امروز و همیشه تاریخ‏

hazrat zahraحضور سیاسى فاطمه زهرا(س) نشان داد که یک زن با آگاهى و اتخاذ شیوه‌‏هاى سیاسى مدبّرانه مى‌‏تواند در صحنه‌‏هاى گوناگون جامعه به مبارزه بپردازد. این حضور نه تنها تفکر «عدم حضور زن در اجتماع» را نفى مى‌‏کند.

 
 
 
 متن مقاله «نقش و جایگاه سیاسى حضرت زهرا(س) دیروز، امروز و همیشه تاریخ‏» به شرح ذیل است:
 
● کانون تربیت سیاسى فاطمه زهرا(س)
پیامبر گرامى(ص) در زمینه مسؤولیت و رهبرى زنان، راضیه مرضیه(س) را براى پذیرش این رسالت الهى تربیت کردند. فاطمه زهرا(س) اولین درس را در بحرانى‌‏ترین شرایط سیاسى و اقتصادى یعنى در محاصره «شعب ابى طالب» آموخت و به تدریج، با علم لدنّى که داشت، مجالس بحث و وعظ و درس‌هاى تفسیر و احکام در مدینه براى بانوان جامعه دایر کرد.
 
پیامبر اکرم(ص) با سخنان گهربار خود درباره جایگاه فاطمه زهرا(س) نزد خدا، نزد آن حضرت و جامعه، در شیوه‌‏هاى برخورد با فاطمه زهرا(س)، ازدواج با حضرت على(ع)، ماجراى مباهله با مسیحیان نجران و حضور حضرت زهرا(س) در آن جمع، محدودکردن دایره اهل بیت علیهم السلام و اشخاص آن، با احادیث گوناگون، مانند حدیث «کساء»، «سفینه نوح»، «ثقلین» و ماجراى غدیر خم، رسالت خود را به پایان رساندند و جامعه را براى پذیرش امامت حضرت على(ع) و جایگاه ویژه زهراى مرضیه سلام الله علیها آماده ساختند.
 
اما متأسفانه جاهلیت چنان در تار و پود جامعه ریشه دوانده بود که پس از رحلت ایشان، در فضاى آکنده از اندوه و غم و ماتم رحلت رسول اکرم(ص)، بازیگران سیاسى چنان جوّ را تغییر دادند و سریع عمل کردند که انحراف و تخریب افکار عمومى و جنگ قدرت آغاز شد. جامعه اسلامى نیز که حضرت رسول(ص) در طول دوران نبوّت خود، ساختار آن را پى ریزى کرده بودند، با زنده کردن ارزش هاى جاهلى و روحیه ناسیونالیستى و سکوت یاران سُست اراده و فرصت طلبان دچار انحراف شد.
 
حضرت زهرا(س) هم، که در بطن مسائل سیاسى جامعه و بحران‏ها رشد کرده و تربیت یافته بود و رسالت دفاع از حق و حقیقت را بر عهده داشت، با بصیرت و آگاهى عمیق نسبت به توطئه‌‏اى که مسیر امامت را منحرف ساخته بود، هشیارانه وارد عرصه جامعه شد و به‌‏صورت یک سیاست مدار آگاه و مدافع حریم امامت، در صحنه جامعه حضور جدّى و فعال یافت و رهبرى دفاع از امامت را برعهده گرفت. او زنى است تربیت شده الهى و پیامبر زمان خود. پذیرش رهبرى امام على(ع) از سوى‏ یک زن، با تفکر موجود جاهلى نسبت به زن تضاد داشت؛ اما از سوى دیگر، با پیش ذهنیت‏‌هایى که پیامبر گرامى(ص) درباره حضرت زهرا(س) در جامعه ایجاد کرده بودند، کاملاً همخوانى داشت و هنوز وجود گوهر گران قدرى همچون فاطمه زهرا(س) به عنوان قوى‏‌ترین رکن سیاسى جامعه براى تشخیص و شناخت حق از باطل مطرح بود.
 
دخت گرامى حضرت رسول(ص) به‏‌خاطر بیدارى جامعه و آگاهى مردم در انحراف آغازین خود، فعالیت‏هاى سیاسى خود را آغاز نمود. بررسى فعالیت‏ها و روش‏هایى که فاطمه زهرا(س) اتخاذ کرد، نمونه‌‏اى است که نشان مى‌‏دهد اسلام مى‌‏خواهد افراد جامعه، اعم از زن و مرد، همیشه نسبت به مسائل جامعه‌‏اى که در آن زندگى مى‏‌کنند، آگاهى و شناخت لازم داشته باشند تا بتوانند در امور سیاسى جامعه مشارکت و ایفای نقش کنند و حضرت صدیقه طاهره(س)، سدشکنِ تفکر غلط جاهلیّت نسبت به زن بود که با تمام وجود، سرشار از عشق الهى و رسالت نبى، دفاع از امامت و ولایت را رهبرى کرد.
 
● روش‏هاى مبارزه سیاسى حضرت زهرا(س)
الف. تهدید غاصبان خلافت‏
پس از رحلت رسول اکرم(ص) هنگامى که حضرت على(ع) در حال غسل و کفن و دفن پیامبر(ص) بود، خلیفه‏‌اى را بر خلاف حدیث غدیر خم و خط مشى پیامبر و رسالت الهى انتخاب نمودند. عده‌‏اى از بازیگران سیاسى براى مشروعیت بخشیدن به خلیفه وقت و مقبولیت خلافت غصب شده و بر حق نشان دادن آن و سرپوش‌‏گذاردن بر مسیر انحرافى، بیعت گرفتن از خلیفه ذى حق را عَلَم کردند و براى بیعت گرفتن از حضرت على(ع) به در خانه فاطمه(س) آمدند، ولى با امتناع حضرت فاطمه(س) در گشودن در مواجه شدند. آنان حضرت على(ع) را براى بیعت گرفتن با خلیفه وقت به مسجد بردند. زمانى که حضرت فاطمه(س) به هوش آمد، سراغ امام بر حق، على(ع)، را گرفت. وقتى متوجه شد که او را به مسجد برده‌‏اند، بلافاصله دست فرزندان خردسالش حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت و به مسجد رفت. هنوز مردم عوام جامعه و مهاجران و انصار برخوردهاى باکرامت و بزرگوارانه پیامبر اکرم(ص) با فاطمه زهرا(س) و سخنان پیامبر را نسبت به دخت گرامى‌‏اش از یاد نبرده بودند و احترام و تکریم خود را نسبت به فاطمه زهرا(س) در باطن ضمیر خویش در نظر داشتند. وقتى که فاطمه زهرا(س) به مسجد رفت و تهدید کرد که اکنون خدا را به یارى مى طلبم، با تهدید او، از بیعت گرفتن با حضرت على(ع) دست برداشتند و در این مبارزه، فاطمه زهرا(س) با پیروزى به خانه برگشت.
 
  ب. تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومى جامعه (گریه کردن)
در مرحله دیگر، فاطمه زهرا علیها سلام تاکتیک «گریه» را انتخاب کرد و به عنوان یک حربه سیاسى از آن بهره برد. صدیقه طاهره علیها سلام محل گریه خود را مرکز اجتماع مسلمانان قرار داده بود؛ بر سر قبر رسول خدا(ص)، شهداى احد و قبرستان بقیع مى‏‌رفت و در این اقدام، همراه کودکان خردسالش (براى‏‌ تحت تأثیر قرار دادن جامعه) و در ساعات شب و روز با ذکر مرثیه‌‏هایى در فقدان پدر بزرگوار خویش و انحراف امّت پس از رحلت رسول اکرم(ص) سعى مى‏‌کرد جامعه خفته را بیدار سازد.
 
  ج. سخنرانى (با تکیه بر غصب فدک)
حربه سیاسى دیگر، سخنرانى با تکیه بر غصب «فدک» بود که به دنبال غصب آن توسط خلیفه وقت، فاطمه زهرا(س) بار دیگر از این حرکت رژیم حاکم به عنوان یک حربه سیاسى و فرصت مناسب سیاسى براى روشن ساختن اذهان جامعه در غصب خلافت مسلّم حضرت على(ع) استفاده کرد. در حقیقت، فاطمه زهرا(س) به نام غصب حق مالکیت خویش، به اعتراض سیاسى و استیضاح حاکم وقت پرداخت و به مسجد رفت و خطبه خواند.
 
در این خطبه، چند فراز و نمود خاص وجود دارد که نباید نامیده شدن آن به «خطبه فدکیه» موجب غفلت از آن‏ها شود. فاطمه زهرا(س) در ابتدا، با یادآورى رسالت پیامبر و دفاع از رهبرى و امامت بر حق حضرت على(ع) و حق مالکیت خویش بر فدک از لحاظ قانون ارث در اسلام، با سازش کاران سیاسى اتمام حجت کرد. ایشان در فرازى از آن خطبه مى‌‏فرماید: «هان ‏اى مردم! بدانید من فاطمه‏‌ام و پدرم محمّد(ص)، انتها و ابتداى کلامم یکى است؛ هرگز آنچه مى‏‌گویم غلط نبوده و آنچه انجام مى‌‏دهم ظلم نیست.»
 
نکته بارز در خطبه حضرت زهرا(س) این است که آن حضرت با فصاحت و بلاغت خاصى به دفاع از مقام ولایت و امامت حضرت على(ع) مى‏‌پردازد. در فرازى از این خطبه مى‏‌فرماید:
«… و چون خداوند پیامبرش را به خانه انبیا فراخواند، جایى که برگزیدگانش زندگى مى‏‌کنند، خارهاى نفاقتان سر برون آورد و پوشش دینتان رنگ باخت و صداى‏ سرکرده گم راهان درآمد و پست مهره‏اى ذلیل و ناشناخته ظهور کرد و نازپرورده جاهلان مفسد زمزمه سر داد. پس بر دل‏ها و زندگى تان سوار شد… و شما بر حق غضب کردید…»
 
دفاع از حریم ولایت توسط یک زن و بذرى که او در مسجد با سخنان مستدل و منطقى خود کاشت، بعدها در بیعت مردم با حضرت على(ع) (پس از قتل عثمان) به ثمر نشست.
 
در فراز دیگرى از این حرکت سیاسى، حضرت زهرا(س) به دفاع از ارث زن در اسلام مى‌‏پردازد؛ دفاع از مالکیت بر حق زن. این حرکت بر خلاف راه و رسم موجود در افکار جاهلى بود که در بعضى از اذهان رسوخ داشت. اما آنچه را اسلام حق مى‏‌دانست براى فاطمه زهرا(س) معیار و محک بود، نه عرف و سنّت‏هاى جاهلى و در حقیقت هدف آن حضرت نیز تبیین نا آگاهى و انحراف مدعیان حکومت از اسلام بود. آن حضرت توانست با حضور در مرکز اجتماع مسلمانان و مهم‏ترین مکان معتبر سیاسى یعنى مسجد به محاجّه با خلیفه وقت بپردازد و او را به استیضاح بکشاند و با رسوایى سیاسى حاکمان وقت، تا حد زیادى مشروعیت آنان را زیر سؤال برد و رسم‌‏هاى جاهلیت را درهم بشکند و نشان دهد که هیچ حکومتى نمى‌‏تواند حق و مال کسى را غصب کند، حتى اگر این حق متعلّق به یک زن باشد.
 
  د. رایزنى سیاسى و ساماندهى مبارزه‏
حضرت فاطمه(س) همچون سیاست مدارى قهرمان، به تکلیف و رسالت الهى خویش عمل مى‏‌کرد و براى روشن ساختن افکار عمومى از انحراف مسیر امامت، چهل شبانه روز دست حسن و حسین علیهماالسلام را می‌‏گرفت و سوار بر مرکبى مى‌‏شد و همراه با حضرت على(ع) به درِ خانه مهاجر و انصار مى‌‏رفت تا آن‏ها را نسبت به غفلتى که دچار آن شده‌‏اند و انحراف موجود، بیدار سازد و غافلان و راحت طلبان را هوشیار سازد. فاطمه زهرا(س) در حقیقت، با رایزنى سیاسى خود، با یاران رسول(ص) اتمام حجت مى‌‏کرد و همچون دیپلماتى آگاه، با حضور خویش سعى مى‌‏نمود مسیر انحراف امّت را روشن سازد و مسیر واقعى را که امامت على(ع) است و نیز حریم ولایت را روشن و بى‌‏پیرایه ارائه دهد تا یا به موفقیت برسد و یا در فرداى قیامت، براى صاحبان زر و زور و تزویر و عافیت طلبانى که فریب خورده اند، بهانه‌‏اى وجود نداشته باشد.
 
  ه. اعتصاب سخن (سکوت سیاسى)
در مسیر دفاع از حریم ولایت و امامت، فاطمه زهرا(س) شیوه مبارزاتى دیگرى را با سکوت خود آغاز کرد و آن «اعتصاب سخن» با حاکمان وقت بود. صدیقه طاهره(س) شیوه‌‏اى سیاسى را آغاز کرد که تداوم دهنده تاکتیک‏ها و شیوه‌‏هاى مبارزاتى قبلى آن حضرت بود. تمامى این شیوه‏‌ها در راستاى یکدیگر معنا مى‌‏دهند. آن حضرت با اتخاذ حرکت‏‌هاى سیاسى خاص از قبیل گریه در مراکز شلوغ و محل عبور و مرور مسلمانان، حضور در مسجد و مراجعه به خانه‌‏هاى مهاجر و انصار که تمامى آن‏ها با حضور قوى آن حضرت در صحنه مبارزات سیاسى همراه بودند جامعه را از لحاظ افکار، تحت تأثیر قرار داد، ولى ناگهان شیوه مبارزه سیاسى خود را تغییر داد و سکوت اختیار کرد.
 
این تاکتیک و شیوه جدید در اذهان جامعه، که به حضور آن حضرت در صحنه عادت داشتند، سؤال ایجاد مى‏‌کرد و مسأله برانگیز بود که چه شده است که فاطمه زهرا(س) سکوت کرده است؟ این تغییر رویه به‌‏طور طبیعى، توجه اجتماع را جلب مى‏‌کرد و افکار عمومى را به تکاپو وامى داشت تا در پى یافتن علت آن باشند. فاطمه(س) در محاجّه خود عهد کرد که دیگر با خلیفه سخن نگوید.
 
جالب است که این نحوه عمل آن‌ حضرت را در شکل مبارزه منفى بلال که به عنوان موذن ویژه رسول خدا از جایگاه خاصى برخوردار بود ملاحظه مى‏‌کنیم که صرفا یکبار با خواست فاطمه به اذان گفتن رضایت مى‌‏دهد. پس از حضور خلیفه در خانه فاطمه زهرا(س) و گفت وگوى کوتاه آن‏ها با حضرت فاطمه(س) که حضرت على(ع) در این میان پیامبر سخن مابین فاطمه(س) و خلیفه وقت بود و گرفتن اعتراف از خلیفه وقت مبنى بر مقام شامخ حضرت فاطمه(س) از زبان پیامبر در این‏که رضایت فاطمه رضایت خدا و خشم او خشم خداست، فاطمه زهرا(س) مشروعیت خلیفه را زیر سؤال برد و اذهان جامعه و افکار عمومى را در مشروعیت خلیفه وقت دچار تردید کرد که فاطمه(س) حق را مى‏‌گوید و امامت حقى است غصب شده توسط خلیفه وقت! پس از این‏که آن حضرت از خلیفه وقت اعتراف گرفت، قسم خورد که دیگر با او سخن نگوید و با این دیدار و سخن فاطمه زهرا(س)، مشروعیت حاکمان وقت بیش از گذشته زیر سؤال رفت و در بسیارى ‏از اذهان که نادانسته و تحت تأثیر جوّ موجود بیعت کرده بودند، شک و تردید و پشیمانى ایجاد شد و بدین سان، این حربه بسیار مؤثر واقع گردید.
 
 و. ایجاد انقلابى درونى در خانه‏‌ها از طریق روشنگرى بانوان‏
شیوه مبارزاتى دیگر فاطمه زهرا(س) دادن آگاهى و رشد سیاسى به زنان مهاجر و انصار بود که بدین وسیله، آتش مبارزه در خانواده‌‏هاى مدینه وارد مى‌‏شد. این مبارز سیاسى شکست ناپذیر، که تمام تاب و توان خود را در دفاع از حریم ولایت و امامت قرار داده بود، به‌‏علت تلاش بیش از حد، ناتوان شد. به همین دلیل، پس از مدتى‏ فاطمه زهرا(س) به‌‏علت بیمارى و ضعف، در خانه بسترى شد. وقتى خبر بیمارى آن حضرت در مدینه پیچید، زنان مهاجر و انصار، که وامدار تعلیم و تربیت فرهنگى آن حضرت بودند، براى عیادت او به خانه‌‏اش آمدند. وقتى از حال آن حضرت جویا شدند، از حال خود نگفت، بلکه در دفاع از حریم ولایت به سخن پرداخت و از سستى مردانشان سخن راند که حق را فراموش کرده‏‌اند و سکوت اختیار نموده‏‌اند. بازتاب سخنان دخت پیامبر به تدریج، در درون خانه‏‌ها آتشى به پا کرد و انقلابى ‏پرخروش را جهت داد که به حریم خانه‌‏ها راه یافت و نطفه‌‏هاى آگاهى و شعور را بارور کرد.
این شیوه مبارزه نشان مى‌‏دهد اگر در جامعه‌‏اى به جاى مشغول ساختن زنان به خود، براى آن‏ها کار فرهنگى و فکرى صورت گیرد و به آنان آگاهى سیاسى داده شود، آنان بهتر مى‏‌توانند در شناخت حق و حقیقت بدون تعارف‏‌هاى دیپلماتیک و بازى‏‌هاى سیاسى وارد صحنه شوند و به دفاع بپردازند. مصداق این حقیقت در انقلاب اسلامى ما نمود پیدا کرد؛ حضور زنان و پیشتازى آنان در صحنه مبارزات انقلاب و پشتیبانى از جنگ و فعالیت‏هاى پشت جبهه این نظریه را ثابت مى‏‌کند که حرکت زنان ایران وامدار مبارزات سیاسى اسوه و الگوى زنان جهان حضرت زهرا(س) بوده است.
 
  ز. وصیت نامه سیاسى‏
تاکتیک کوبنده دیگرى که صدیقه طاهره(س) اتخاذ کرد و ضربه سهمگینى بر حکومت وقت وارد آورد، وصیت نامه سیاسى آن حضرت است؛ وصیت نامه‌‏اى که براى بیدار ساختن افکار خفته و توجه افکار عمومى و عدم بهره بردارى حاکمان سیاسى وقت از مراسم سوگوارى و دفن آن حضرت نگاشته شد.  حضرت زهرا(س) در وصیت نامه سیاسى خود تأکید مى‏‌کند که حضرت على(ع)، ولیّ بر حق، باید به آن عمل کند؛ چنان که تا بدان روز هیچ سیاست مدارى چنین آگاهانه و مدبّرانه و با آن ظرافت‏هاى سیاسى، عمل نکرده بود، بلکه شیوه‏‌اى بکر و تازه بود که از سوى سیاست مدارى حرفه‌‏اى به‏‌خاطر دفاع از حریم ولایت و تحقیر موقعیت سیاسى خلیفه وقت اتخاذ شده بود.
 
حضرت فاطمه(س) وصیت کرد که احدى از کسانى که به او ستم کرده‌‏اند در تشییع جنازه‌‏اش حاضر نشوند و شبانه او را دفن کنند. در حقیقت، با این وصیت نامه، حربه سیاسى از دست حاکمان وقت گرفته شد. آنان مى‌‏خواستند در مرگ آن حضرت با مرثیه سرایى و اشک و ماتم و ارادت به آن حضرت و تأسف از رحلت او، مخالفت‏ها و مبارزات حضرت زهرا(س) را در دفاع از حریم ولایت تحت الشعاع قرار دهند و خلافت غاصبانه خود را در اذهان جامعه برحق جلوه گر سازند و حتى مدیریت تجلیل از فاطمه(ع) را راهى براى انزواى بیش از پیش على(ع) قرار دهند. اما دفن شبانه آن حضرت و نامشخص بودن مکان دفن ایشان، این سؤال را در میان امّت اسلامى ایجاد کرد که چرا دخت گرامى پیامبر و یگانه گوهر گران قدر او چنین وصیّتى کرده است؟
 
با عمل به وصیّت آن حضرت توسط حضرت على(ع)، اذهان جامعه دچار شک و تردید شد و تا حد زیادى مشروعیت خلیفه وقت زیر سؤال رفت و مظلومیت آن حضرت بیشتر نمایان گردید و این‏که چرا حضرت زهرا(س) در مدت 75 (و به قولى 95) روز با تمام تاب و توان، با شیوه‏‌هاى گوناگون تلاش کرد تا مسیر انحرافى امّت را روشن سازد که چرا امام بر حق على(ع) را تنها گذاشته‌‏اند و کج راهه اى را انتخاب کرده‌‏اند که خلاف حق و حقیقت است، در حالى که على(ع) بر حق است؟
 
● تأثیر الگوى فاطمى در انقلاب اسلامى‏
از مجموع مباحث مطرح شده در صفحات قبل، مى‏‌توان با اطمینان خاطر گفت: اسلام در نگرش خود به زن، با آفرینش ریحانه نبى و انسیه حوراء، نشان داد که دین جامعى‌ ‏است که زن تحقیر شده در جاهلیت دیروز و غرب زده امروز را نه تنها باور ندارد، بلکه تقبیح مى‌‏کند و الگوى ایده آل زن مسلمان را فاطمه زهرا(س) مى‌‏داند تا بهانه براى هیچ زن مسلمانى باقى نماند که ما اسوه و الگویى نداشتیم تا با تمسّک به او بتوانیم انحراف و باطل را تشخیص دهیم و یا به خود اجازه دهیم که وارد عرصه‏‌هاى مختلف اجتماعى، سیاسى و فرهنگى شویم. البته زنان مسلمان ایران با خودباورى به توان والاى خویش و با شناخت فاطمه زهرا(س) و مبارزات او، توانستند با حفظ کرامت، عزّت نفس و عصمت و تقوا، براى دفاع از آرمان‏هاى خمینى کبیر رحمة الله علیه و انقلاب اسلامى و تشکیل حکومت اسلامى شجاعانه وارد صحنه شوند و با مجاهدت‏ها و ایثارهاى خود، انقلاب عظیم اسلامى ایران را به پیروزى برسانند.
 
این حضور قوى نشان داد اگر زن ایرانى و مسلمان با شناخت وسیع و آگاهى از اسلام ناب محمّدى(ص) به دور از انحرافات و خرافات و پیرایه‌‏هایى که اسلام را پوشانده‌‏اند رشد یابد، به راحتى مى‌‏تواند رفتارها و نگرش فرهنگى خود را اصلاح کند و با این نگرش، چنان حضورى قوى در صحنه‌‏هاى گوناگون سیاسى و اجتماعى خواهد داشت که هیچ هماوردى براى او وجود نخواهد داشت.
 
امام خمینى رحمة الله علیه در پیروزى و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامى، مهم‏ترین و مؤثرترین عامل را حضور پرشور و پرتوان زنان در صحنه سیاسى جامعه قلمداد کردند که این شیرزنان با رشد و آگاهى اسلامى و الهى خود توانستند حتى قوى‏تر از مردان در جامعه حضور یابند. از این رو، ایشان مى‏‌فرماید:
«آنچه که در ایران بزرگ‏تر از هر چیز بود تحوّلى است که در بانوان ایران حاصل شد. بانوان ایران در این نهضت انقلاب سهم بیشترى از مردان دارند و امروز هم، که در پشت جبهه‌‏ها مشغول فعالیت هستند، سهم آن‏ها بیشتر از دیگران است.»
 
نکته جالب در میان سخنان حضرت امام رحمه الله علیه، شناخت روان شناسانه و عمیق ایشان نسبت به روحیه زن، بخصوص «زن مسلمان ایرانى» است که بدان اشاره مى‌‏کنند. هدف زنان ما در مبارزات سیاسى و حضور در صحنه‏‌هاى گوناگون جامعه، کسب جاه و مقام نیست و همان‏گونه که اشاره شد فاطمه زهرا(س) نیز هرگز به‏‌خاطر منافع فردى و شخصى خود وارد مبارزه سیاسى نشد، بلکه با توجه به رسالت الهى، که بر دوش داشت و در جهت دفاع از حریم امامت و ولایت، با استفاده از حربه‌‏هاى گوناگون سیاسى وارد صحنه گردید و چنان حماسه شکوهمند و ایثار و از جان گذشتگى را تا مرز شهادت به نمایش گذاشت. امام راحل رحمه الله علیه هم به این بعد روحى ‏و عرفانى زن اشاره مى‌‏نماید که زنان مسلمان جامعه اسلامى به‏‌خاطر دفاع از اسلام و قرآن وارد صحنه سیاسى شدند و به همین خاطر، باید این حضور قوى را حفظ کنند، نه این‏که چون زن هستند باید در کنج عزلت به‏‌سر برند و خانه نشینى اختیار کنند و تابع محض حوادث و رویدادهاى جامعه باشند. ایشان مى‏فرماید:
«خانم‏ها براى این‏که یک چیزى مثلاً دستشان بیاید یا فرض کنید که صاحب منصب بشوند نمى‌‏آیند بیرون، خودشان و بچه‌‏هایشان را به کشتن بدهند. این اسلام و قرآن است که خانم‏ها را آورده است بیرون و همدوش مردها، بلکه جلوتر از مردها وارد صحنه سیاست کرده است.»
 
در جاى دیگر، ایشان حضور و دخالت بانوان در مسائل سیاسى را به عنوان تکلیف براى آنان قلمداد کرده، مى‌‏فرماید:
«سیاست یک ارثى نیست که مال دولت باشد، خانم‏ها حق دارند در سیاست دخالت بکنند و تکلیفشان این است.»
 
و مقام معظّم رهبرى نیز بارها به این مسأله اشاره کرده که زنان باید در عرصه‌‏هاى سیاسى فعّال باشند و لازمه یک نظام اسلامى حضور پرقدرت و آگاهانه اقشار اجتماع، بخصوص، بانوان است. ایشان مى‏‌فرماید:
«در نظام اسلامى، زنان باید از درک سیاسى برخوردار باشند، فنّ خانه دارى و همسردارى را بدانند و در صحنه فعالیت‏هاى اجتماعى، سیاسى، علمى و خدمات، مظهر عصمت و طهارت و مناعت باشند.»
زن مسلمان ایرانى با داشتن الگویى همچون صدیقه طاهره(س) توانست با حضور خود در صحنه‌‏هاى پرشور دوران وحشت‌زاى طاغوت، حماسه انقلاب اسلامى را به منصّه ظهور برساند و سختى‏ها و مرارت‏هاى هشت سال جنگ تحمیلى را به جان بخرد و با ایثارگرى‏هاى خود در پشت جبهه و گاه در درون جبهه و نیز تهاجم فرهنگى دشمن، توطئه‏‌هاى دشمن را نقش بر آب سازد و با تمسّک به حبل المتین زهراى اطهر(س) به عنوان الگو و اسوه در صحنه‌‏هاى گوناگون جامعه حضور یابد و فریب تبلیغات مغرضانه و مزوّرانه فریب کاران زر و زور و تزویر را نخورد و چه زیبا و دل نشین مقام معظّم رهبرى فرمود:
 
«زنان مسلمان در زندگى شخصى، اجتماعى و خانوادگى خود باید زندگى حضرت فاطمه(س) را از جهت خردمندى، فرزانگى و عقل و معرفت الگو و سرمشق قرار دهند؛ از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه تصمیم‌‏گیرى‏هاى عظیم اجتماعى، خانه دارى، همسردارى و تربیت فرزندان صالح از زهراى اطهر(س) پی‏روى کنند.»
 
● نگرش فاطمى در بیدارى زن مسلمان‏
در جهان امروز، جامعه مسلمانان به عنوان دومین جامعه بزرگ مذهبى است که بیش از 5/1 میلیارد عضو دارد که روز به روز در حال گسترش است و زنان نیز بیش از نیمى از این جامعه را تشکیل مى‏‌دهند. در چنین جامعه‌‏اى، شناخت الگوى راستین براى زنان مسلمان مى‌‏تواند تأثیر شگرفى بر جاى بگذارد. یکى از بزرگ‏ترین درس‏هاى عملى از حضرت زهرا(س) حضور فعّال در صحنه‌‏هاى اجتماعى سیاسى با حفظ عفّت و حجاب و ارزش‏هاى وجودى زن است که در انقلاب اسلامى، جلوه یافت و الگویى براى زنان مسلمان در سطح جهان گردید. تأسّى به اسوه و الگوى برتر زنان جهان، حضرت زهرا(س)، گامى نوین و حرفى نو مطرح ساخت که زن مسلمان در اقصا نقاط جهان، از آسیا تا آفریقا، از اروپا تا آمریکا، مى‌‏تواند با تکیه بر الگوى عملى فاطمى، به خودباورى و احیاى هویّت اسلامى دست یازد؛ همچنان که زنان مسلمان در سطح جهان با احیاى عزّت اسلامى و مبارزه با ساختارهاى موجود و جنبش‏هاى فمنیستى و قوانین موجود در جهت تثبیت ارزش‏هاى زن مسلمان گام برداشتند.
 
قدرت یافتن جنبش‏هاى زنان مسلمان و حضور آن‏ها در عرصه‌‏هاى بیدارى و حق طلبى نماد بارزى است که با پى روى از الگوى آموزه‌‏هاى دینى فاطمى به وجود آمده است؛ به گونه‌‏اى که رسانه‌‏هاى غربى همواره از تأثیر انقلاب اسلامى و تغییر رویه زنان مسلمان در سراسر جهان سخن گفته اند؛ صحبت از زنانى که روزى در فرهنگ برهنگى غوطه ور بودند و امروز با شناخت حقیقت وجودى خویش، در جبهه جنگ و جهاد و شهادت تا مرحله ایثار جان نیز گام نهاده‌‏اند. الدستور در یکى از گزارش‏هاى‏‌خود به این موضوع اشاره کرده، مى‌‏نویسد: بیدارى زنان لبنانى، آنان را به مسلسل کلاشینکف و بمب‏هاى مولوتف مجهّز ساخت. اردوگاه زینبیه در بعلبک، که زیر نظر دفتر زنان انقلابى وابسته به دایره جنبش‏هاى آزادى بخش اداره مى‏‌شود، اینک به عنوان مکانى مقدّس براى فعالیت زنان جنوب لبنان به شمار مى‏‌رود.
 
نیویورک تایمز در گزارش دیگرى با تکیه بر بیدارى زنان مسلمان و تلاش آن‏ها براى احقاق حقوق واقعى شان مى‌‏نویسد: جنبش‏هاى زنان در کشورهاى اسلامى بسیار قوى و متشکّل مى‌‏باشد و زنان در این کشورها، فعالیت‏هاى زیادى براى کسب حقوق خود در چارچوب‏هاى غیرمذهبى و مذهبى انجام مى‏‌دهند… در تمام دنیاى اسلام، از شمال آفریقا و خاورمیانه تا جنوب شرقى آسیا، انواع گوناگونى از افراد و گروه‏هاى حقوق زنان، با فرهنگ‏هاى متفاوت، اما مشترک در داشتن ایمان قوى در حال ایجاد جنبش هستند.
 
امید است زنان مسلمان ایران و جهان با حضور بیدارگرانه خود و کسب آگاهى نسبت به مسائل اسلامى و شناخت اسلام واقعى، با داشتن الگوهایى همچون حضرت زهرا(س)، که افتخار زنان جهان است، بیش از پیش این موهبت و رحمت الهى را درک کنند و حضور خود را در صحنه‌‏هاى گوناگون جامعه در چارچوب اسلامى تداوم بخشند.
 
● نتیجه مبارزه‏
اگر مبارزات سیاسى فاطمه زهرا(س) در دفاع از حریم امامت و ولایت نبودند جریان امامت در همان «سقیفه بنى ساعده» خاتمه مى‏‌یافت. اما خداوند اراده کرده بود که ریحانه نبى و همسر ولایت بار سنگین مبارزات سیاسى را در مدت کوتاهى بر دوش بگیرد و جامعه خفته را بیدار سازد و همچون پیامبر گرامى(ص) رسالت را به امامت متصل سازد و وجود آن حضرت، تجلّى بخش امامت بود. دفاع فاطمه زهرا(س) از حریم امامت و ولایت بود که توانست از قتل حضرت على(ع) جلوگیرى کند و تا حدى جوّ متشنّج سیاسى آن روز مدینه را کنترل نماید و حقّانیت حضرت على(ع) را به مرور زمان ثابت کند تا در سال‏هاى‏ بعد، با بیعت مردم با حضرت على(ع) مسیر امامت تداوم یابد و فرزندان آن حضرت ادامه دهنده خط مشى سیاسى و مبارزاتى مادر نمونه شان باشند. همو بود که دخترى همچون زینب(س) را در کانون تربیتى خویش پرورش داد تا در کربلا ادامه دهنده و پیامبر خون امام حسین(ع) باشد.
 
مبارزات سیاسى حضرت زهرا(س) نشان دادند که یک زن، که عنصر پیونددهنده بین رسالت و امامت است، چگونه مى‌‏تواند با جثه ضعیف خود و روح عظیم الهى‌‏خویش، بار سنگین مبارزه را بر دوش کشد و با جان و مال خود تا آخرین نفس، خط الهى را دنبال کند و فریب سیاست پیشگان زر و زور و تزویر را نخورد و نشان دهد که در سخت‏ترین عرصه‌‏هاى سیاسى و اجتماعى جامعه، که حتى مردان رزم دیده و مقاوم هم دچار تزلزل مى‏‌شوند، یک زن ایستا و مقاوم مى‌‏تواند در مقام دفاع از حق و ولایت بایستد و رسالت خویش را جانانه به ثمر برساند.
 
حضور سیاسى فاطمه زهرا(س) نشان داد که یک زن با آگاهى و اتخاذ شیوه‏‌هاى سیاسى مدبّرانه مى‌‏تواند در صحنه‌‏هاى گوناگون جامعه به مبارزه بپردازد. این حضور نه تنها تفکر «عدم حضور زن در اجتماع» را نفى مى‌‏کند، بلکه انحصار حضور مردان در عرصه‌‏هاى سیاسى را به نقّادى مى‏‌کشاند و بر آن مهر ابطال مى‏‌زند.
 
راضیه مرضیه(س) با زندگى و مبارزه خود، در عرصه‌‏هاى گوناگون اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، عبادى، خانه دارى، همسردارى، تربیت فرزند و بخصوص در صحنه‌‏هاى گوناگون سیاسى، نشان داد که یک زن مى‏‌تواند با حفظ حریم عفّت و ارزش‏هاى انسانى، در تمامى عرصه‌‏هاى جامعه حضور داشته باشد و اسلام چنین مى‏‌خواهد که زن نیز همچون مرد، در تمام عرصه‌‏هاى جامعه عنصرى فعّال و پویا باشد و با پیروزى انقلاب اسلامى، این تحوّل و نگرش نسبت به زن در جامعه ایجاد شد و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، حضرت امام خمینى رحمة الله علیه و مقام معظّم رهبرى، حضرت آیت‌‏الله خامنه‌‏اى، نیز در سخنان خود بر این امر تأکید داشته و صحّه گذاشته‌‏اند.
منبع: تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *