حضرت امام مهدی موعود(عج) در تداوم رسالت پیامبران الهی و در پایان یک مرحله از تاریخ، یعنی زمانی که انتظار بشر برای آمدن ایشان در سطح جهان محقق شود، ظهور خواهند کرد و عدالت را در سراسر گیتی محقق خواهند نمود.
بخش دوم و پایانی
5. اهداف نظام سیاسی اسلامی
چیستی اهداف و کارویژههای نظام سیاسی مورد توجه دانشمندان گرایشهای گوناگون علوم سیاسی و نیز دانشمندان علوم هنجاری و فرهنگی بوده است. با وجود این، میتوانیم بگوییم تأثیرگذاری برخی حوزهها در تعیین اهداف و کارویژهها بیشتر بوده است. مؤثرترین حوزه از دیرباز تا کنون، فلسفه سیاسی بوده است؛ زیرا فلسفه سیاسی رسالت تعیین خیر و شر در عرصه نظام سیاسی را برای خود قائل است.
در جهان اسلام، علاوه بر فیلسوفان، متکلمان و فقها نیز در این عرصه تعیینکننده بودهاند و بلکه فقها نقش بیشتری داشتهاند. در جهان معاصر، جامعهشناسان سیاسی نیز به صورت فعالی وارد این عرصه شدهاند. به نظر میرسد دو گرایش عمده درمیان کسانی که دست به تعیین هدف برای نظامهای سیاسی زدهاند وجود دارد: گرایشی که دغدغههای ارزشی و هنجاری دارد و گرایش دیگری که عمدتاً حالت توصیفی و غیرهنجاری دارد.
نوع فیلسوفان سیاسی، فقها و متکلمان در گروه اول و اغلب جامعهشناسان در گروه دوم قرار میگیرند. روشن است که بحث ما از سنخ اول است. در عین حال، اشارهای به نظرات گرایش دوم میتواند از جهاتی به ایضاح مباحث دسته اول کمک کند. از دیدگاه جامعهشناسان کارکردگرا، به ویژه پارسونز، عوامل همبستگی و استمرار نظام اجتماعی چهار چیز است: ارزشها، هنجارها، نهادها و نقشها. ارزشها غایات زندگی را تعیین و رفتار و عمل افراد جامعه را به آن سمت و سو هدایت میکنند. چنان که خواهیم گفت، این بحث در میان فلاسفه و فقها مورد تأکید است. جامعهشناسان کارکردگرا به محتوای این ارزشها کاری ندارند، بلکه برای آنها کارکرد ارزشها، یعنی ایجاد همبستگی، مهم است.
هنجارها در سایه ارزشها به وجود میآیند و قواعد و روشهای عمل اجتماعی را به دست میدهند. هنجارها در قالب نظام حقوقی هر جامعه خود را نشان میدهند. در حالی که حقوقدانان از محتوای هنجارها بحث میکنند، جامعهشناسان کارکردگرا از کارکرد اجتماعی هنجارها گفت و گو میکنند. نهادها تبلور ارزشها و هنجارها هستند و نقشها مجموعة کارویژه در درون هر حوزه از نظام اجتماعی هستند که ارزشها و هنجارها را در درون نهادها اعمال میکنند.
هر نظام اجتماعی جهت حفظ، تداوم و استمرار خود چهار کارویژه اصلی را باید انجام دهد؛ این چهار کارویژه عبارتند از: حفظ نظم و همبستگی اجتماعی؛ ایجاد همبستگی و حل منازعه؛ نیل به اهداف و انطباق با شرایط. نظام سیاسی هر جامعهای همین چهار وظیفه را انجام میدهد. ایدئولوژی و قانون اساسی عهدهدار انسجامبخشی و همبستگی اجتماعی هستند.
دستگاه قضایی و قوه قضائیه حل منازعات را بر عهده دارند. نظام اداری عهدهدار تحقق اهداف است و قوه مقننه به کمک قوای دیگر از منظر به روز کردن قواعد و قوانین، کارویژة انطباق با شرایط متغیر و جدید را انجام میدهد. چنان که دستگاه دیپلماسی کشور، عهدهدار انطباق با محیط بیرونی است.29
از منظر جامعهشناسان، کارویژه هر نهاد چیزی است که از عهدة دیگر نهادها برنمیآید. بر همین اساس است که جامعهشناسان نهادهایی مانند نهاد حکومت، نهاد خانواده، نهاد تعلیم و تربیت، نهاد اقتصاد و نهاد دین را از نهادهای اساسی و ضروری زندگی انسان میدانند.30 فیلسوفان سیاسی دربارة اهداف، نظر مشترکی ندارند. در حالی که فلاسفة لیبرال بر ((آزادی)) به عنوان هدف غایی و نهایی زندگی سیاسی تأکید دارند،31 فلاسفه سیاسی مارکسیست و سوسیالیست بر ((عدالت)) و جامعة بیطبقه اصرار میورزند.32 فلاسفة سیاسی مسلمان ((قرب به خدا)) و ((لقاء الله)) را مقصد نهایی و هدف اساسی میدانند.33
هدف نظام سیاسی از منظر فیلسوفان سیاسی چیزی است که تمام ارکان و نهادهای اجتماعی سیاسی را جهت میدهد و همه در جهت رسیدن به آن تلاش میکنند و نه یکی از نهادهای اجتماعی مثل نهاد حکومت. کار ویژه نظام سیاسی اسلامی، آنگونه خدمت و وظیفهای است که اگر نظام سیاسی ((اسلامی)) نباشد انجام نخواهد شد.
از منظر علمای شیعه، کارویژه اساسی نظام سیاسی اسلام زمینهسازی برای تقرب به خداوند است. در واقع، تمام تصمیمات و برنامهها در نظام سیاسی اسلام در جهت تحقق همین هدف است. اهداف دیگری مثل اجرای احکام اسلام و یا تحقق عدالت از اهداف میانی به شمار میآیند. به سبب همین کارویژه است که دولت اسلامی، در مقایسه با دولتهای سکولار و غیر دینی باید ویژگیهایی باشد. در اینجا به مهمترین ویژگیهای آن ممیزات اشاره میکنیم:
1. گفته شد که در دولت دینی، رئیس دولت به اسم (مثل پیامبر و ائمه) یا به وصف (مثل فقیه جامع شرایط) از جانب خدا تعیین میشود؛ ولی در دولتهای غیر دینی چنین نیست. رئیس دولت در این نظامها از طریق زور، وراثت، کودتا، انقلاب، نظر بعضی از گروههای قدرتمند و یا رأی اکثریت مردم انتخاب میشود. البته دولت دینی نیز رضایت مردم را به همراه دارد.
2. منشأ مشروعیت الهی رهبر و رئیس دولت دینی ایجاب میکند که دولت دینی در چارچوب احکام الهی مستقر شود و عمل کند. دولتهای غیردینی یا بر عقل و خرد بشری استوارند و یا بر خواستهها و تمایلات حاکمان و یا هر دو. 3. اطاعت از حاکمان در دولت دینی واجب شرعی است. (فلا و ربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجاً مما قضیت و یسلموا تسلیماً( (نسا/65)
نه چنین است! قسم به خدای تو که اینان به حقیقت اهل ایمان نیستند، مگر آن که در خصومت و نزاعشان تنها تو را حاکم کنند و آنگاه به هر حکمی که (به سود و زیان آنها) کنی، هیچگونه اعتراضی در دل نداشته و کاملاً از جان و دل تسلیم فرمان تو باشند. در حالی که اطاعت از حاکمان غیر دینی بر مؤمنان واجب نیست و بلکه در فرض اولیه حرام است.
4. معارضه با رئیس دولت دینی عنوان ((بغی))، ((محاربه))، ((نفاق)) و … را به خود میگیرد و موجب عقوبتهای شرعی و عقاب اخروی خواهد شد؛ بر خلاف معارضه با دولتهای سکولار و غیر دینی. از منظر دینی، معارضه با دولتهای ضد دینی مستلزم پاداش است. 5. قوانین دولت دینی، چون برخاسته از قرآن و احادیث است، ضامن سعادت دنیوی و اخروی انسانها است؛ بر خلاف قوانین دولتهای غیر دینی. کتاب خدا و سنت معصومین(ع) اساس قوانین دولت اسلامی است.
6. مهمترین دغدغه دولت دینی اجرای شریعت و اطمینان از رضایت خداوند متعال است.34 تفاوت دیگری نیز میتوان میان بین نظام سیاسی مبتنی بر دین و نظامهای غیر دینی برشمرد، اما مهمترین تمایز و تفاوت در باب رهبران، قانون و اهداف قانون است. در واقع، مشروعیت الهی دولت دینی به تمام اجزا، ارکان، عناصر و محتویات دولت دینی سرایت میکند.
با توجه به آنچه گفتیم، برخی کارها از وظایف ویژه ((نهاد حکومت)) است و دینی بودن یا غیر دینی بودن نظام سیاسی در آنها تأثیر مستقیم نمیگذارد؛ از قبیل تأمین امنیت، حفظ نظم، تأمین رفاه، آموزش و پرورش، حل منازعه و امثال آن. به عبارت دیگر، وظایف حکومتها دو بُعد دارد: یکی مربوط به وظایف مادی، دنیایی و اقتصادی و معیشتی حکومتها است که این مسئله مشترک بین تمام دولتها است و نگارنده در این پژوهش به این بخش از وظایف و اهداف نمیپردازد.
بخش دیگر مربوط به مسائل ارزشی و معنوی است که به اعتقاد نگارنده، همین اهداف معنوی به اهداف مادی نیز رنگ و جهت میبخشد و آنها را هم تحت تأثیر قرار میدهد. این قسمت در اندیشه علمای شیعه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در اینجا برخی از مستندات قرآنی آنها به عنوان مبانی مشترک میان علمای شیعه بیان خواهد شد. مهمترین اهداف به قرار زیر است:
یک ـ هدایت انسان در جهت قرب به خدا
در این باره آیات زیادی وجود دارد که برخی از آنها را ذکر میکنیم: (کتابٌ انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور بأذن ربهم الی صراط العزیز الحمید( (ابراهیم/1) قرآن کتابی است که ما آن را به سوی تو فرو فرستادیم تا مردم را از هر تیرگی و تاریکی برهانی و آنان را به نور برسانی؛ البته این رهانیدن از ظلمتها و رساندن به نور، به دستور و اجازة پروردگار آنان میباشد. (الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور( (بقره/257)
خدا ولی کسانی است که ایمان آوردهاند، آنها را از تاریکیها به سوی نور میبرد. در آیه اول، نورانی ساختن مردم را به رسول اکرم(ص) نسبت داد و در این آیه به خدا؛ زیرا انسان کامل، خلیفة خدا است و به اذن و ارادة خدا عمل میکند و نه به اصالت.35 (هو الذی بعث فی الأمیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین( (حج / 2) اوست خدایی که میان عرب اُمی پیغمبری بزرگوار از همان مردم برانگیخت تا بر آنان آیات الهی را تلاوت کند و آنها را پاک سازد و شریعت و احکام کتاب آسمانی و حکمت الهی بیاموزد با آن که پیش از این، همه در ورطة جهالت و گمراهی بودند. (الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزکاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر( (حج/41)
آنها (مؤمنان و یاوران الهی) کسانی هستند که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدهایم، نماز را به پا میدارند و زکات را ادا میکنند و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند. تعبیر به ((مکناهم فی الارض)) به معنی قدرت بخشیدن به مؤمنان در روی زمین است و بنابراین به تشکیل دولت و هدف و رسالت دولت و نظام سیاسی در نزد مؤمنان اشاره دارد.36
(وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً یعبدوننی لا یشرکون بی شیئاً( (نور/55) و خدا به کسانی که از شما بندگان ایمان آورد و نیکوکار گردد، وعده فرمود که در زمین خلافت دهد (و به جای امتهای گذشته اقتدار بخشد) چنانکه امم صالح پیامبران سلف جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه بر خلافت، دین پسندیدة آنان را (که اسلام واقعی است) بر همة ادیان تمکین و تسلط عطا کند و به همة مؤمنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی، بیهیچ شائبه شرک و ریا پرستش کنند. همانطور که ملاحظه مینمایید، آیه شریفه به صراحت یکی از ثمرات تشکیل حکومت صالح را عبادت خداوند و حذف شرک دانسته است.
(وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الا ًِنسَ اِلا لِیَعبُدُونِ( (ذاریات/56) جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت. اگر عبادت فلسفه آفرینش انسان است، نمیتواند فلسفة تأسیس نظام سیاسی اسلام نباشد. همچنین خداوند متعال در آیاتی که سرگذشت پیامبران را یادآور شده و سخنان آنان را خطاب به مردمشان نقل کرده است، این پیام را از زبان همة آنها به مردمشان آورده است که: (یا قَومِ اعبُدُوا اللهَ ربی وَ ربکم).37 بنابراین نظام اسلامی موظف است در جهت تقرب مردم به سوی خدا و نفی موانع عبودیت تلاش کند.
دوـ خدمت به مردم، اجرای احکام اسلام و به ویژه تلاش برای تحقق عدالت
در این زمینه نیز آیات فراوانی در قرآن کریم آمده است که به ناگزیر به بخشی از آنها اشاره میکنیم: ( لَقَد ارسَلنا رُسُلَنا بِالبَیٍّناتِ وَ أَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَ المِیزانَ لِیَقُومَ الناسُ بِالقِسطِ( (حدید/35) رسولان خود را با دلایل روشن ارسال کردیم و با آنان کتاب و میزان را فرو فرستادیم تا مردم قسط و دادگری به پا دارند. قُل امَرَ رَبّی بِالقِسطِ)) (اعراف/39) [خداوند به پیامبر اسلام(ص) دستور داده است که] بگو امر کرده است مرا پروردگارم به قسط. فَاًِذا جاء رَسُولُهُم قُضِیَ بَینَهُم بِالقِسطِ وَ هُم لا یُظلَمُونَ)) (یونس/47)
هنگامی که پیامبرشان آمد، بین آنان به قسط قضاوت کرده و بدانها ظلمی نشد. الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الا ُمّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکتُوباً عِندَهُم فِی التَّوراةِ وَ الا ًِنجِیلِ یَأمُرُهُم بِالمَعرُوفِ وَ یَنهاهُم عَنِ المُنکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیٍّباتِ وَ یُحَرّمُ عَلَیهِمُ الخَبائثَ وَ یَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم وَ الا َغلالَ الَّتِی کانَت عَلَیهِم فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنزِلَ مَعَهُ اولئِکَ هُمُ المُفلِحُونَ) (اعراف/157)
آنان که پیروی کنند از رسول و پیغمبر اُمی که در تورات و انجیلی که در دست آنهاست (نام و نشانش را) نگاشته مییابند (که آن رسول) آنها را امر به هر نیکویی و نهی از هر زشتی خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال و هر پلید منفور را حرام میگرداند و احکام پررنج و مشقتی را که (از جهل و نادانی) چون زنجیر به گردن خود نهادهاند، همه را برمیدارد؛ پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزت نگاه داشتند و یاری او کردند و نوری را که به او نازل شد پیروی نمودند، آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند.
این آیه، عمدة آن چیزی را که میخواستیم ارائه کنیم دربر دارد. وقتی وظایف پیامبر فرمان دادن به تمامی نیکیها و نهی از تمام بدیها است، وظایف جانشینان او و وظیفه نظام اسلامی منتسب به پیامبر نیز همین موارد خواهد بود)). همچنین بزرگترین خدمت به مردم باز کردن زنجیرهای جهل و گمراهی از اندیشه آنهاست. اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ وَ اًِیتاءِ ذِی القُربی وَ یَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَرِ وَ البَغیِ( (نحل/90) همانا خدا خلق را فرمان به عدل و احسان میدهد و به بذل و عطاء خویشاوندان امر میکند و از افعال زشت و منکر و ظلم نهی میکند. بدیهی است این دستور، دستوری عام است که شامل نظام سیاسی اسلامی و رهبران و کارگزاران حکومتی نیز میشود.
سه ـ مبارزه با موانع راه خدا و تهدیدات موجود بر سر راه جامعه اسلامی
در آیات قرآن، عناصری چون طاغوت، ملأ، مترفین، احبار و رهبان از عوامل سد راه خدا به حساب آمدهاند. نامهایی چون فرعون، هامان و قارون در کنار ابلیس و حمیت جاهلی و هواهای نفسانی برای کسانی که با قرآن همدمندآشنا است.38 جنگ موسی و فرعون، همان جنگ هابیل و قابیل است و جنگ ابوسفیان و پیامبر اسلام(ص) همان جنگ یزید و امام حسین(ع) است. چنانکه جنگ یزید و حسینیان در تاریخ معاصر همان جنگ محمدرضا پهلوی و امام خمینی، صدام و امام، آمریکا و امام است. برخی از آیات را میخوانیم: وَ کَذلِکَ جَعَلنا لِکُلّ نَبِی عَدُوًّا شَیاطِینَ الاِنسِ وَ الجِنّ یُوحِی بَعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُروراً) (انعام/112)
و همانند تو برای همة پیامبران دشمنان و مخاصمانی از شیطانهای انس و جن قرار دادیم که بعضی از آنها با سخنانی فریبنده و خوشظاهر و جهالتانگیز به بعضی دیگر الهام میدهند. محتوای آیه، همانطور که تاریخ گذشته را توضیح میدهد، بر وضعیت امروز جهان ما نیز تطبیق میکند که رسانههای تبلیغاتی جهانی در شکلها و قالبها و با ابزارهای گوناگون و با شعارهای زیبایی چون دفاع از حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و امثال اینها میکوشند مردم دنیا را فریب هند. وَ لَقَد ارسَلنا مُوسی بِآیاتِنا وَ سُلطان مُبِین اِلی فِرعَونَ وَ هامانَ وَ قارُونَ فَقالُوا ساحِرٌ کَذابٌ فَلَما جاءهُم بِالحَقٍّ مِن عِندِنا قالُوا اقتُلوا أَبناء الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ وَ استَحیُوا نِسأَءهُم وَ ما کَیدُ الکافِرِینَ اِلا فِی ضَلالٍ) ( غافر/ 25-23)
همانا موسی را همراه با آیتهامان و با حجتی آشکار فرستادیم به سوی فرعون و هامان و قارون؛ پس گفتند که جادوگری دروغپرداز است. چون حق را از جانب ما به آنان ارائه داد، گفتند: پسران آن کسانی را که بدو ایمان آوردهاند بکُشید و زنانشان را زنده نگهدارید. دشمنی و نقشهچینی کافران، گمراه و بیاثر است.
اگر موساهایی نباشند که در برابر فرعونها بایستند، مردم نمیتوانند ایمان بیاورند و اگر ایمان هم بیاورند، نمیتوانند ایمان خود را حفظ کنند. بنابراین یکی از وظایف حکومت دینی و اسلامی، که ادامه دهندة راه پیامبران است، مبارزه با اهریمنانی است که میخواهند سد راه خدا باشند. مبارزه با شرک از دیگر اقدامات دولت اسلامی و متدینان است:کانَت لَکُم أُسوَةٌ حَسَنَةٌ فِی ابراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ اذ قالُوا لِقَومِهِم انا بُرَآؤُا مِنکُم وَ مِما تَعبُدُونَ مِن دُونِ اللهِ کَفرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاء ابَداً حَتی تُؤمِنُوا بِاللهِ وَحدَهُ) (مؤمن/23 تا 35)
برای شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید که آنها به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما و بتهای شما که به جای خدا میپرستید به کلی بیزاریم. ما مخالف و منکر شماییم و همیشه میان ما و شما کینه و دشمنی خواهد بود تا وقتی که تنها به خدای یگانه ایمان آورید.
تمام آیاتی که پیش از این دربارة امر به معروف و نهی از منکر آوردیم و نیز تمام آیات جهاد و آیات مبارزه با شرک و ظلم و بتپرستی در اینجا قابل استناد است که از ذکر آنها صرفنظر میکنیم. فقط یکی از آیات مهم در حوزة داخلی و یک آیه را که محور روابط خارجی امت اسلامی است میآوریم. در بخش داخلی و مربوط به امت مسلمان، این آیه است که لازم است قیام ما، اگر میخواهیم توأم با موفقیت باشد، لله باشد. قُل اِنَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلهِ مَثنی وَ فُرادی)) (ممتحنه/4)
ای رسول ما، بگو به امت که من یک سخن شما را پند میدهم (که اگر بشنوید و عمل کنید البته هدایت میشوید) و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها در امر دینتان قیام کنید. خطاب این آیه عام است؛ هم شامل رهبران و کارگزاران حکومتی میشود و هم شامل فرد فرد مردم مسلمان؛ ولی آیهای که مبنای برخورد دولت و امت اسلامی با جهان غیر اسلامی است اصل نفی سبیل است. لَن یَجعَلَ اللهُ لِلکافِرِینَ عَلَی المُؤمِنِینَ سَبِیلاً)) (سبا/46)
و خدا هیچگاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلط قرار نداده است. از آنچه آمد، به این نتیجه میرسیم که مهمترین هدف پیش روی نظام سیاسی اسلام که برای رسیدن به آن حرکت میکند، تکامل انسان، سیر الی الله و قرب به خدا است: انا لله و انا الیه راجعون. دیگر اهداف، از قبیل حاکمیت دین و قوانین الهی بر اجتماع، اجرای مقررات شریعت، استقرار و تحقق امنیت فردی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی، عبادت پروردگار و نفی شرکت و جهالت و هواهای نفسانی و خدمت به همنوعان، همه و همه، کمککننده به آن هدف مهم است.
چرا که هدف از ارسال پیامبران و رهبری الهی و تحقق نظام دینی تربیت و تهذیب انسان برای نائل شدن به مقام قرب است. یا أَیُّهَا الاِنسانُ اًِنََّک کادِحٌ اًِلی رَبٍَّک کَدحاً فَمُلاقِیهِ)) (نسا/141) ای انسان تو با کوشش و تلاش پیگیرت در عبادت و خدمت سرانجام نایل به ملاقات با پروردگارت خواهی شد.
سوم: شیوة انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب
هرچند پیامبران، ائمه و اولیای الهی از آغاز تاریخ تا کنون، جز در مقاطع کوتاه، توفیق به برپایی نظام عادلانه نیافتهاند، اما در پایان تاریخ، با پیروزی حق بر باطل و تشکیل حکومت صالحان به رهبری حضرت بقیةاللهالاعظم ـ ارواحنا فداه ـ نظام عادلانه محقق خواهد شد. به نظر میرسد مهمترین ساز و کار تحقق عدالت، در تمام وجوه آن، از دیدگاه و منظر الهی، آگاه کردن مردم به حق و حقیقت و رهبری الهی است تا انتظار برای ظهور امام زمان و تشکیل حکومت جهانی حضرت در سطح جهان محقق شود.
با توجه به چارچوب نظری ارائه شده در مقدمة این پژوهش، که متخذ از سورة حمد بود، میتوانیم بگوییم نظامهای سیاسی اجتماعی که به وسیله انسان ساخته شدهاند و یا ساخته خواهند شد، در سه مدل کلان قابل تصورند: 1. نظامهایی که در شکلگیری و استمرار خود، هیچگونه تقیدی به رضایت خداوند و نیز رضایت مردم ندارند. براساس این تعریف، به این نظامها، نظامهای استبدادی، دیکتاتوری، توتالیتر و … گفته میشود. طبیعی و بدیهی است که نظامهای طاغوتی، فرعونی و استبدادی، متناسب با مقتضیات زمان و مکان، میتوانند در اشکال گوناگونی جلوه کنند.
2. نظامهایی که در شکلگیری و استمرار خود میکوشند رأی اکثریت مردم را با خود داشته باشند، ولی مقید به رضایت الهی نیستند و یا مقیدند که بر اساس آموزههای دینی کاری را انجام ندهند. طبق تعریف، این دسته از نظامها، نظامهای دمکراتیک خوانده میشوند. 3. نظامهایی که در شکلگیری و استمرار خود، برآنند تا رضایت الهی و رضایت مردمی را با خود داشته باشند.
این دسته از نظامها، نظامهای سیاسی مردمسالار دینی نامیده میشوند. بر اساس آموزههای شیعی، تحقق نظام سیاسی دینی سه مرحله دارد: مرحله اول، شایستگی و لیاقت کسانی است که قرار است از سوی خدا به رهبری انتخاب شوند. هیچ فردی تا شایستگی نداشته باشد، حکم الهی نصیب او نمیشود. این همان پاسخی است که خداوند متعال به ابراهیم فرمود: (لا ینال عهدی الظالمین(. مرحله دوم، مشروعیت الهی است. مشروعیت مرتبه صدور حکم امامت جامعه از سوی خداوند متعال است.
مرحله سوم، مقبولیت مردمی است. انتخاب و بیعت مردم سبب میشود تا رهبر مبسوطالید شود و بتواند نظام الهی را مستقر سازد. استقرار نظام سیاسی اجتماعی دینی، به معنی اسقرار عدالت نیز خواهد بود؛ زیرا رهبر الهی ساختارها، قوانین و کارکردهای عادلانه را میشناسد. برای مثال، مراحل سهگانه را بر حکومت نبوی تطبیق میکنیم: پیامبر اسلام(ص) که در چهلسالگی به پیامبری برگزیده شد، پیش از چهل سالگی از لیاقت و شایستگی برخوردار بود، در چهل سالگی مشروعیت نیز یافت، اما پس از سیزده سال فعالیت در مکه و با پیوستن جمعی از مردم یثرب، بسط ید یافت و توانست نظام اجتماعی و سیاسی دینی تشکیل دهد. حکومت مهدوی نیز چنین است.
امام مهدی(عج) به عنوان رهبر الهی از سوی خدا به امامت منصوب شده است. ظهور او زمانی است که انتظار مردم برای آمدن او در سطح جهانی تحقق پیدا کند و این به معنای انتخاب او به وسیله مردم و بیعت مردم با او است. علاوه بر آنچه گفته شد، به طور خاص، تحقق عدالت، به عنوان هدف میانی دولت اسلامی و مهدوی و نیز تقرب به خدا، به عنوان هدف نهایی دولت دینی، در حکومت حضرت مهدی(عج) به شیوههای زیر تسریع خواهد شد:
1. تأسیس حکومت واحد جهانی به عنوان مجری عدالت اجتماعی
حکومت جهانی امام مهدی(عج)، با کانون هدایت رسمی عهدهدار اداره امور بشر، در سطح جهان است. تعارض قدرتهای گوناگون و نیز تشدید کانونهای محلیگرایی و نیز رقابت بر سر منافع ملی، که اکنون وجود دارد، در حکومت جهانی امام مهدی یافت نمیشود. بر تشکیل حکومت جهانی امام مهدی(عج) در روایات اسلامی تأکید و تصریح شده است. از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که فرمود:
سوگند به آن کس که مرا مژده آورِ راستین قرار داد، اگر از عمر جهان، جز یک روز نماند، خداوند همان یک روز را بس درازدامن کند، تا فرزندم مهدی خروج کند […] و حکومت مهدی به شرق و غرب گیتی برسد:39 ((و یبلغ سلطانه المشرق و المغرب)) همانگونه که در بخش پایانی فرمایش پیامبر بزرگ اسلام(ص) آمده است، حکومت جهانی امام مهدی (عج) حکومتی است فراگیر.
2. ارزشهای مشترک جهان شمول (دین واحد) زمینهساز تحقق عدالت
در حکومت جهانی امام مهدی(عج)، دین اسلام، به عنوان دینی فراگیر، ارزشهای مشترک و جهانشمولی را در اختیار تمام انسانها قرار میدهد. حکومت جهانی امام زمان واجد دین جهانی و ارزشهای مشترک جهانشمول است. از امام باقر(ع) نقل شده است: خداوند به دست مهدی، دین خویش را بر همة دینها پیروز سازد، اگرچه این را بیدینان نخواهند.40 همانطور که در قرآن کریم نیز بر همین معنا تأکید شده است: (لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون(.41
3. حاکمیت معنویت و ارزشهای اخلاقی
در حالی که دنیای کنونی از بحران معنویت در عذاب است و برای ارزشهای اخلاقی جایگاه شایستة آن را قائل نیست و چهبسا گاهی تصمیمهایی برخلاف ارزشهای اخلاقی میگیرند و حتی در زمینههایی همچون سیاست و اقتصاد، ارزشهای اخلاقی را مداخله نمیدهند، حکومت جهانی امام مهدی حکومتی است مبتنی بر معنویت، ترویج فضایل اخلاقی و نفی رذایل اخلاقی. این مسأله از آن رو است که امام زمان فقط فرمانروا نیست؛ بلکه راهنما، تربیتکننده و هدایتگر مردم به سوی راستیها و درستیها نیز به شمار میرود. از امام باقر(ع) نقل شده است: ((به هنگام رستاخیز قائم، آنچه هست دوستی و یگانگی است)).42
4. عدالت اقتصادی فراگیر
در حالی که برای ((عدالت)) در جهان امروز جایگاهی دیده نشده است، حکومت جهانی امام مهدی مبتنی بر عدالت فردی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد بود. در روایات آمده است که در حکومت مهدی فقر و فقیر وجود نخواهد داشت و این از آن رو است که اموال و امکانات به درستی در میان مردم توزیع میشود.
ابو سعید خُدری میگوید پیامبر فرمود: ((به مهدی بشارتتان میدهم. او به هنگام اختلاف مردمان، از میان امت من برانگیخته میشود. ساکنان از آسمان و زمین از او خشنود خواهند بود. او مال را درستِ درست تقسیم میکند. مردی پرسید: ((درستِ درست)) چیست؟ فرمود: میان همه، مساوی)).43 در حدیثی دیگر آمده است: ((و یُسوی بینَ الناس حتی لا تَری محتاجاً الی الزکوة؛ مهدی، میان مردم، در تقسیم اموال، به مساوات رفتار میکند، به طوری که دیگر نیازمند و محتاجی یافت نمیشود.44
5. عدالت امنیتی و سیاسی فراگیر
در حالی که دنیای کنونی، درگیر جنگ و نزاع و ناامنی است و در حالی که در جوامع امروزی، امنیت متاعی همگانی نیست، در حکومت جهانی امام مهدی(عج) امنیت در تمامی جنبههای آن، امنیت فردی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و روانی برای همه وجود خواهد داشت. آنچه آمد، در فرمایشی از امام علی(ع) نقل شده است: اگر قائم، رستاخیز کند، آسمان، چنانکه باید، ببارد و زمین گیاه برویاند. کینهها از سینهها بیرون رود. حتی حیوانات نیز با هم سازگاری کنند. در آن روزگار، زن، با همة زیب و زیور خویش، از عراق درآید و تا شام برود، نه جایی زمینی بیسبزه بیند و نه درندهای او را نگران سازد.45
6. عدالت فرهنگی فراگیر
دانش بشر امروز از جنبههای متعدد محدود است. اولاً این دانش یک بُعدی است؛ به این معنی که توجه خود را عمدتاً مصروف مادیات کرده است و از توجه به امور معنوی غافل است. ثانیاً این دانش در اختیار قدرتهای سلطهگر و تولیدکنندگان آن است و از انتشار و عمومی شدن آن به شدت جلوگیری میشود. مگر آنگاه که خود دانش پیشرفتهتری را در اختیار بگیرند و در این صورت، فرمولهای از رده خارج شده را به کشورهای دیگر و با قیمتهای گزاف، میفروشند؛ اما در حکومت جهانی امام مهدی(عج)، عقل و دانش بشر شکوفا میگردد و بدون هیچ محدودیتی در دسترس همه انسانها قرار داده میشود.
از امام باقر(ع) نقل شده است: ((قائم ما، به هنگام رستاخیز خویش، نیروهای عقلانی تودهها را تمرکز دهد و خردها و دریافتهای خلق را به کمال رساند.46 در زمان مهدی، به همة شما حکمت و علم بیاموزند، تا آنجا که زنان، در خانهها با کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت کنند.47 با توجه به آنچه آمد، میتوانیم بر دستاوردهای ذیل تأکید کنیم:
1. عدالت در آموزههای اسلامی و قرآنی امری حقیقی است که در نظام تکوین و تشریع الهی جریان دارد و خداوند انسان را مکلف کرده است که در نظام اجتماعی و سیاسی نیز آن را برپا دارد.
2. تحقق عدالت در جامعة انسانی، مشروط و منوط به این است که انسان مسیر الهی را انتخاب کند. رهبران الهی، یعنی پیامبران، ائمه و اولیا، برای هدایت انسان از مبدأ تا مقصد از سوی خداوند متعال و بر اساس لطف حضرت حق مأموریت دارند.
3. حضرت مهدی، به عنوان بقیة الله و خاتم اوصیا، در تداوم رسالت پیامبران الهی و در پایان یک مرحله از تاریخ، یعنی زمانی که انتظار بشر برای آمدن او در سطح جهان محقق شود، ظهور خواهد کرد و عدالت را در سراسر گیتی محقق خواهد نمود.
رهبری نظام دین و دنیا به وسیله حضرت مهدی(عج) سبب تحقق عدالت در سطح قانونگذاری، ساختارها و نهادها، کارگزاران و عملکردها و به طور کلی، تمام نظام اجتماعی خواهد شد. تعادل و تعالی همهجانبه، ویژگی نظام و جامعه و تمام کسانی است که رهبری معصوم و در واقع فرامین الله را میپذیرند.
پی نوشت ها:
29 نک. به: حسین بشیریه، جامعهشناسی سیاسی، (نقش نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی)، تهران، نشر نی، چاپ دوم، 1374، ص 84 – 88.
30 نک. به: کوئن بروس، درآمدی به جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، چاپ سوم، تهران: فرهنگ معاصر، 1372.
31 نک. به: حسین بشیریه، تاریخ اندیشههای سیاسی در قرن بیستم: لیبرالیسم و محافظهکاری، تهران، نشر نی، 1380.
32 نک. به: حسین بشیریه، تاریخ اندیشههای سیاسی در قرن بیستم، اندیشههای سیاسی مارکسیتی، جلد اول، تهران، نشر نی، 1376
33 سید محمدباقر صدر، سنتهای تاریخی در قرآن، قم، انتشارات اسلامی، بیتا، صص 226 – 246. امام خمینی، آیین انقلاب اسلامی، (گزیدهای از اندیشه و آرأ امام خمینی((ره))، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1373، ص 41).
34 برای تفصیل این بحث نک. به: داود فیرحی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، پیشین، صص 20 – 31.
35 عبدا جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، قم، نشر اسرا، 1378، ص 101.
36 آیتالله ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 10، قم، مدرسة الامام علی بن ابیطالب(ع)، چاپ دوم، 1375، ص 35.
37 در سورة اعراف، آیات 59، 65، 73 و 85 این پیام به ترتیب از زبان هود، صالح و شعیب آمده است. هم چنین در سورة مائده، آیه 72 از زبان مسیح خطاب به قومش آمده است. در سورة هود، آیة 50، 61 و 84 از زبان هود، صالح و شعیب مجدداً تکرار شده است و در سورة نحل، آیة 36 خداوند متعال این پیام را پیام همه پیامبران معرفی کرده است: (وَ لَقَد بَعَثنا فِی کُلٍّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعبُدُوا اللهَ(.
38 نک. به: آیةالله سید علی خامنهای، طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، پیشین، ص 79 – 86. در این صفحات نیروهای معارض حرکت پیامبران از منظر قرآن بررسی شده است.
39. اکمال الدین، جامع الأحادیث، نور 2، (برنامه نرمافزای)، ج 1، ص 331. [کمال الدین]؛ نیز بحارالأنوار، ج 52، ص 191.
40 همان.
41 قرآن کریم.
42 الاختصاص، ص 24.
43 بحارالانوار، ج 51، ص 78.
44 همان، ص 88.
45 بحارالانوار، ج 10، ص 104.
46 همان، ج 52، ص 336.
47 همان، ص 352.
دکتر نجف لکزایی
منبع: ماهنامه انتظار موعود – شماره 13
سلام
می خواستم اگر ممکنه یه سری به سایت shakeroon.ir بزنید و اگر از مطالب داخلش خوشتون اومد و قابل دیدین و هم مسیر با مسیر سایت خودتون بود، لوگوی سایتو در سایتتون قرار بدین.
آدرس لوگوی سایت شاکرون:
http://shakeroon.ir/images/logo/logo1.jpg
جوابمو به ایمیلم ارسال کنید.
یا علی