ظهور حضرت مهدی موعود(ع)،بشارتی است که همه انبیای الهی و ائمه معصومین(ع) به بشریت داده اند و ظهور حضرت را نوید داده اند. از اینرو همه شیعیان و مومنین واقعی دل در گرو چنین روزی سپرده و آرزوی آن را دارند که در زمان ظهور حضرت حضور داشته باشند و اگر رخت از این جهان بسته و به جهان دیگری رهسپار شده اند، در زمان ظهور رجعت کرده و به سیل مشتاقان حضرت بپیوندند. حال این سوال مطرح می شود که چکار باید کنیم که جز اصحاب و یاران حضرت باشیم؟
دوران زندگانی امام زمان(عج)را به دو دوره غیبت صغری وغیبت کبری تقسیم کرده اند. بزرگانی مانند شیخ مفید، غیبت صغری را از تولد، تا آغاز غیبت کبری می دانند. بیشتر علمای شیعه، دوران غیبت صغری را از زمان امامت حضرت، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) دانسته اند. در نتیجه، دوران غیبت صغری، 74 و یا 69 سال است.
ارتباط شیعیان با امام زمان(ع) از تولد تا پایان غیبت صغری:
در زمان حیات امام حسن عسکری(ع)، گروهی از یاران خاص و شیعیان، موفق به زیارت امام زمان(ع) شدند و جانشین امام خویش را، شناسایی کردند، تا در آینده گرفتار انحراف نگردند.شیخ مفید در این خصوص می نویسد:«گروهی از یاران ابومحمد حسن بن علی بن محمد(ع) جانشین ایشان را در زمان حیات آن بزرگوار، دیده اند. اینان، از یاران آن حضرت و خواص ایشان بودند و واسطه امام زمان و شیعیان. در مدت طولانی غیبت، مسائل دینی، از سوی آنان به مردم می رسید و از سوی آنان، پاسخ سؤالها داده می شد و آنان، حقوق و وجوهی که نزد مردم بود، می گرفتند. آن جماعت را حسن بن علی(ع) عادل می دانسته و به عنوان امین، به کارهای خود گمارده بود و نظارت بر املاک و انسجام کارها را به آنان و انهاده بود.
آنان، با اسم و نسب مشخص بودند، مانند: ابوعمرو عثمان بن سعید سمان و فرزندش ابوجعفر محمدبن عثمان و فرزندان رحبا از نصیبین و فرزندان سعید و فرزندان مهزیار در اهواز و فرزندان رکولی در کوفه و فرزندان نوبخت در بغداد و گروهی از مردم قزوین، قم و دیگر شهرهای جبل [آذربایجان و همدان] که نزد امامیه و زیدیه به این افتخار شهرت یافته اند و نزد گروه زیادی از عامه، به این امر معروف شده اند، در حالی که آنان صاحب خرد و امانت، مطمئن و دارای درایت، فهم، دانش و هوشیاری بوده اند. سلطان نیز آنان را بزرگ می داشت و به خاطر امانتداری و شهرت به عدالت، تعظیم می کرد… این دیدار توسط آنان از آن جهت انجام گرفت که حال و اعتقاد آنان نهان بود و از سلامتی نظر و درستی تدبیر برخوردار بودند».همچنین شیخ صدوق از اسامی نام می برد که تا شروع غیبت کبری موفق شده بودند به محضر مبارک امام زمان(ع) برسند.
البته گروهی نیز که از شهرهای مختلف راهی عراق و حجاز می شدند به محضر نمایندگان ویژه حضرت می رسیدند. مورد اخیر در قالب نهاد وکالت که از دوره حیات ائمه معصومین قبل وجود داشت، صورت می پذیرفت. هر چه به پایان سالهای غیبت صغری نزدیک می شویم، ارتباط با حضرت، معمولاً از طریق نایبان خاص،در قالب نهاد وکالت برقرار می شد. آنان، پرسشهای شیعیان را به خدمت حضرت ارسال می داشتند و پاسخهای دریافتی را به پرسش کنندگان باز می گرداندند. افراد موثقی، مانند: ابوالحسین محمدبن جعفر اسدی، مستقیماً توقیع دریافت می کرد. در دوره غیبت صغری چهار نفر نیابت خاص حضرت را به عهده داشتند که هر یک، پس از فوت دیگری این وظیفه مهم و خطیر را به انجام رساندند:
1.ابوعمرو عثمان بن سعید عُمری. 2.ابوجعفر محمدبن عثمان بن سعید عمری .3. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی و ابوالحسن علی بن محمد سمری که آخرین نایب حضرت صاحب الامر(ع) بود.
آغاز غیبت کبری:
دوره غیبت صغری، با مرگ آخرین سفیر امام عصر، ابوالحسن سمری در شعبان 329، به پایان می رسد و در پاسخ به این سؤال که نایب بعد از شما کیست؟ می فرماید:
«خدا را فرمانی است که خود به انجام می رساند».شش روز پیش از مرگ وی توقیعی صادر می شود مبنی بر این که کسی را به عنوان جانشین خود برنگزیند و در پایان آن آمده است: «و به زودی از شیعیان من می آیند کسانی که ادعای مشاهده خواهند کرد. آگاه باشید، هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه، ادعای مشاهده کند، او، دروغگوی افتراء زننده است».این آخرین پیام و سخنی است که از جانب حضرت، صادر شده و توسط نایب ویژه ایشان، به ما رسیده است.
حال می رسیم به قسمت دو سوال این بحث، حالا که امام زمان(ع) در دوران غیبت کبری است و زمان ظهورش جز حق تعالی بر کسی روشن و آشکار نیست-گرچه برخی از مصادیق و علائم ظهور بیان شده-در این دوران چه اقداماتی باید انجام داد که جز یاران حضرت بشویم:
در سیره انبیای الهی و ائمه معصومین و همه سالکین طریق حق و حقیقت، جاذبه بیشتر است و شاید بشود گفت که دافعه کمترین و حداقل ترین حد را داراست. بنایراین هرکسی در طریق حق و توحیدی گام بردارد بدون شک جز یاران حضرت خواهد بود. در اين رابطه توجه به چند اصل لازم است از جمله اينكه سرباز و ياور حضرت علاوه بر ايمان قوي نسبت به خداوند و معارف دين، بايد داراي اعتقاد محكم به امام و اهداف او باشد و با همه آنها وجود باور كند.كسي كه بخواهد از ياران امام زمان(عج) باشد، بايد نسبت به وظايف شرعي اهتمام جدي داشته باشد. واجبات را انجام دهد به خصوص نماز را در اول وقت اقامه كند. محرمات را ترك كند، حدود ديني و حلال و حرامها را به صورت دقيق رعايت كند. همچنين كسي كه بخواهد در گروه ياران قرار گيرد، بايد با دعا و توسل از خداوند بخواهد كه در او قابليت سربازي امام زمان(عج) را با انجام وظايف ديني ايجاد كند. بايد صفات نيك را در خود زنده وصفات ناپسند را از خود دور كند. خوش اخلاق و خدمتگزار مردم باشد، طمع در دنيا نداشته باشد و دنبال جمع مال دنيوي نباشد. بكوشد اهل عبادت و زهد باشد. رضايت الهي را بخواهد و منتظر واقعی باشد که البته منتظر بودن و حس انتظار داشتن خود یک سری شاخص های دارد که در ادامه بدان ها اشاره می گردد؛
ویژگی های منتظران واقعی:
1.اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی می نشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد ولو بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. کسانی که آن حضرت را نمی شناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی کشند اما کسانی که او را می شناسند و ارزش او را می شناسند و مقام او رامی دانند منتظر او می مانند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود:«من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است.
2. ایجاد سنخیت با امام زمان(ع): منتظران واقعی وضعیت روحی و فکری و عملی خود با به گونه ای سامان می دهند که سنخیت کاملی با امام زمان(ع) داشته باشند. آیا می توان منتظر قدوم کسی بود و با او مشابهت و سنخیت نداشت؟ آیا می توان محبت کسی را داشت اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ ایجاد سنخیت با امام زمان از طریق تقویت ایمان و تقوا و فضایل اخلاقی و درجات معنوی حاصل می شود. و تنها در این صورت است که می توان ادعای محبت به امام زمان را داشت. در صورتی که انسان رفتارش مطابق میل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد کشید و عشق آن حضرت او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت.
به طور كلى هر انسانى داراى سه مرتبه وجودى (افكار، صفات و اعمال) است و هيچ انسانى از اين قاعده مستثنا نيست. اگر كسى بخواهد به انسان ديگرى نزديك شود، چارهاى ندارد جز اينكه بكوشد نوع اعتقاد، باورها، صفات و رفتار خود را به ايشان نزديك سازد تا از اين طريق شيعه و پيرو واقعى او باشند.امام باقر(ع) در تفسير آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»؛ آل عمران (200) فرموند: «اصبروا»، يعنى صبر كنيد بر اداى واجبات و «صابروا»، يعنى شكيبا باشيد بر اذيّت دشمنان و «رابطوا»، يعنى رابطه ناگسستنى با امام خود، مهدى منتظر(عج) داشته باشيد.( منتخب الاثر، ص 515، ج 8 ؛ الغيبة النعمانى، ص 199 ؛ تفسير برهان، ج 1، ص 234)
3. اظهار محبّت وولايت،يكى از اوصاف ياران خالص امام زمان(عج)، مهرورزى و محبّت سرشار به آن حضرت و تولاي اوست. پيامبر اكرم(ص) درباره لزوم دوستى حضرت مهدى(عج) مىفرمايد: «مَن اَحَبّ اَن يَلقى اللّه و قَد كَمل ايمانُهُ و حَسُنَ اِسلامُهُ فَليَتَوَلَّ الحُجّة صاحب الزمان المنتظر»( بحارالانوار، ج 36، ص 296، ح 125)هر كس دوست دارد خدا را ملاقات كند در حالى كه ايمانش كامل و اسلامش نيكو باشد، پس بايد دوستدار حضرت حجّت، صاحب الزمان منتظر باشد.خود امام مهدى(عج) نيز مردم را به كارهايى سفارش فرموده كه موجب ازدياد محبّت و مودّت مىشود: «هر يك از شما بايد به امورى بپردازد كه او را به محبّت ما نزديك كند و از كارهايى كه ناخوشايند ما است، دورى جويد ؛ زيرا ظهور ما به صورت ناگهانى فرا مىرسد.(همان، ج 53، ص 176)
4.شور طلب و علاقه ديدار يار و اظهار شيدايى و اشتياق به محبوب، از ويژگىهاى بارز ياران امام زمان است. چنان كه در دعاى ندبه آمده است:«ليتَ شِعرى اَينَ استَقرّت بِكَ النّوى بَل اَىُّ ارض تُقِلُّك اَو ثَرى ابرضوى ام غيرها ام ذى طوى»( اقبال الاعمال، ص 298) «اى كاش مىدانستم در چه جايى منزل گرفتهاى و چه سرزمين و مكان تو را در بر گرفته است! آيا در كوه رضوى هستى و يا در جاى ديگر و يا در ذىطوى هستى.»امام على(ع) وقتى از امام مهدى(عج) و صفات آن حضرت مىفرمایند؛ ناگاه از درون سينه آهى مىكشد و شوق ديدار آن بزرگوار را ابراز مىدارد.
5.كسب آمادگى براى ظهور،امام صادق(ع)» نيز فرموده است: «هر يك از شما بايد براى خروج حضرت قائم (سلاحى) مهيّا كند – هر چند يك تير باشد – خداى تعالى هرگاه بداند كسى چنين نيتى دارد، اميد آن است كه عمرش را طولانى كند تا آن حضرت را درك كند و از ياران و همراهانش قرار گيرد(الغيبة النعمانى، ص 321، ح 10). و اگر تا زمان ظهور حضرت مهدی(ع) از دنیا رفته باشد، به دستور حضرت حث تعالی امکان رجعت او فراهم شده تا در رکاب امام زمان(ع) قرار بگیرد.
جمع بندی مباحث فوق را با مثالی از مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی از بزرگان اهل معرفت در خصوص انتظار فرج به پایان می رسانیم که در این مورد تمثیل زیبایی دارند؛ پدری چهار فرزندش را گذاشت توی یک اتاق و گفت:اینجا را مرتب کنید تا من برگردم. خودش هم رفت پشت پرده.از آنجا نگاه می کرد و می دید که کی چکار یکند و مینوشت روی یک کاغذی تا بعد حساب و کتاب کند.یکی از بچه ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت،سرش گرم شده به بازی و یادش رفت که آقا گفته، خانه را مرتب کنید تا برگردم.یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را بهم ریختن و فریادزد که نمی گذارم کسی اینجا را مرتب کند…یکی که خنگ بود، ترسید نشست وسط شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا و ببین که اینها نمیگذارند مرتب کنیم.اما آنکه زرنگ بود، رد تن آقایش را دید از پشت پرده. تندتند مرتب می کرد همه جا را. میدانست آقایش دارد. توی کاغذ مینویسد، هی نگاه می کرد سمت پرده و می خندید. دلش هم تنگ نمیشد.میدانست که آقایش همین جاست،توی دلش هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید،باز من کارهای بهتر میکنم.آن بچه شرور همه جا را هی میریخت بهم و هی میدیداین خوشحال است و ناراحت نمیشود…آن وقت آقا آمد …آنکه گریه و زاری کرده بود چیزی گیرش نیامد ولی آنکه زرنگ بود، کلی چیز گیرش آمد.زرنگ باشیم، شرور که نیستیم الحمدلله پس گیج و بلاتکلیف هم نباشیم.معصوم علیه السلام میفرمایند: برترین اعمال انتظار فرج است.در حدیث ذکر شده است: عمل گریه و زاری و آقا گفتن ها برای ظهور کفایت نمیکند.کاری باید کرد، قدمی برداشت و باید شرایط را مساعد کنیم برای ظهور.نگاه کنیم پشت پرده را. رد آقا را ببینیم.و یقین داشته باشیم که نگاه میکند کارهای ما را.وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد،تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد.
فرهنگ نیوز