عبداللَّه رزین [از شهداي صفین] از عمار بن یاسر نقل میکند :
دولت اهل بیت پیامبر شما در آخر الزمان خواهد بود، ظهور آن دولت علاماتی هم دارد، پس وقتی که علامات را دیدید، سر جایتان بنشیند و دست نگه دارید تا اینکه علامتهاي ظهور بیاید. پس زمانی که اهل روم [اروپا] و تركها، غبار فتنه را علیه شما بلند کردند، و لشکرهاي دشمن آماده و تجهیز شد و خلیفه شما که اموالی را جمعآوري میکرد از دنیا رفت و رهبري درست کار به جاي او بنشیند، پس بعد ازچند سالی مردم از بیعتش در میآیند و زوال و نابودي حکومت [یعنی بنی عباس] از همان سمتی میرسد که شروع شده بود. اهل روم و تركها با هم مخالفت میکنند و جنگ در روي زمین بسیار زیاد میشود. [در همین زمان] منادي در قلعه دمشق ندا میدهد: واي بر اهل زمین از شرّي که نزدیک شده است و قسمت غربی مسجد [اموي] به زمین فرو میرود، به طوري که دیوارش یکباره خراب و ویران میشود. در شام سه نفر قیام میکنند که همگی خواهان سلطنت و حکومت هستند: یکی از آنها ابلق و دیگري سرخ مو و سرخ رنگ و سومین نفر از اهل بیت ابی سفیان است و در منطقه کلب خروج کرده، و مردم را در دمشق جمع میکند.اهل مغرب به سمت مصر خروج میکنند. همین که آنها وارد مصر میشوند، ورودشان علامت و نشانه خروج و سلطنت سفیانیاست. قبل از سفیانی کسی قیام میکند که مردم را به ولایت آل محمّدعلیهم السلام دعوت میکند. تركها در حیره و سپاه روم هم در فلسطین مستقر میشوند و در همان زمان عبداللَّه سبقت گرفته و دو سپاه در قرقیسیا و در کنار نهر با هم برخورد میکنند و جنگ سختی در میگیرد، و صاحب لشکر مغرب همه جا سیر میکند [شهرها را تصرف میکند] و مردها را کشته و زنها را به اسارت میگیرند و بعد از آن به قیس باز میگردد.سفیانی هم در شهر جزیره مستقر میشود و یمانی میآید وکشته میشود و آنچه که او و سپاهش از اموال جمعآوري کرده بودند را سفیانی به غنیمت میگیرد. بعد از آن به کوفه رفته و دوستان آل محمّدعلیهم السلام را به قتل میرساند و مرد بزرگ و نامداري از آنها را هم میکشد. آنگاه مهدي علیه السلام قیام میکند و فرمانده و سپهسالار او شعیب بن صالح است. وقتی اهل شام [لشکرکشی مهديعلیه السلام را] میبینند، آنها هم با پسر ابی سفیان [سفیانی] بیعت کرده و در مکه به او ملحق میشوند. در همان زمان نفس زکیه کشته میشود، در حالی که برادرش هم در مکه حضور دارد، ولی دسترسیبه او پیدا نمیکنند. پس ندا دهندهاي از آسمان ندا میدهد: اي مردم! امیر و رهبر شما فلانی است. و آن امیر همان مهدي است که زمین را همان طور که پر از ظلم و جور شده باشد، مملوّ از عدل و داد میکند.
غیبت طوسی،فصل هفتم،ح479