انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لیکن انتظار فرج مصداقهای دیگر هم دارد.
– آیت الله العظمی سیدعلی حسینی خامنهای: انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک انتظار، انتظارِ فرجِ نهایی است؛ یعنی اینکه بشریت اگر میبیند که طواغیت عالم ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدی میکنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست – «للباطل جولة» – (۱) و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد.
انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لیکن انتظار فرج مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. فرج، یعنی این؛ فرج، یعنی گشایش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج میآموزد و تعلیم میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ انسان، در مقابلهی با اینهمه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقَّع و مورد انتظار است. این، درس امید به همهی انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعی به همهی انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند؛(۲) معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود.
انتظار یک عمل است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همهی زمینهها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمهی قرآنی است که: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین» (۳) یا «ان الارض للَّه یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین».(۴) یعنی هیچوقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند.
۱۳۸۴/۰۶/۲۹
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهی شعبان
پینوشت:
۱) غرر الحكم و درر الكلم ، عبد الواحد بن محمد تميمى آمُدى ص ۵۴۴ ؛ عیون الحكم والمواعظ ، علی بن محمدلیثی واسطی ص ۴۰۳؛
«للحقّ دولة، للباطل جولة»
ترجمه:
برای حق دولتی و از برای باطل جولانی باشد.
۲) كمال الدین و تمام النعمة ، شیخ صدوق ج ۲ ص ۶۴۴؛ الخصال،صدوق،ج۲ص۶۲۰ ؛ المناقب،ابن شهر آشوب،ج۴ص۴۲۵ ؛ بحارالانوار،مجلسی،ج۵۰ص۳۱۷ح۱۴ ؛
أفضل أعمال أمتی انتظار الفرج من الله عز و جل
ترجمه:
برترین اعمال امت من انتظار فرج از خداوند بزرگ و بلند قدر است.
۳) سوره مبارکه القصص آیه ۵
وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ
ترجمه:
ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!
۴) سوره مبارکه الأعراف آیه ۱۲۸
قالَ موسىٰ لِقَومِهِ استَعينوا بِاللَّهِ وَاصبِروا ۖ إِنَّ الأَرضَ لِلَّهِ يورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ۖ وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ
ترجمه:
موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند؛ و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است!»
انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لیکن انتظار فرج مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. فرج، یعنی این؛ فرج، یعنی گشایش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج میآموزد و تعلیم میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ انسان، در مقابلهی با اینهمه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقَّع و مورد انتظار است. این، درس امید به همهی انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعی به همهی انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند؛(۲) معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود.
انتظار یک عمل است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همهی زمینهها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمهی قرآنی است که: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین» (۳) یا «ان الارض للَّه یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین».(۴) یعنی هیچوقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند.
۱۳۸۴/۰۶/۲۹
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهی شعبان
پینوشت:
۱) غرر الحكم و درر الكلم ، عبد الواحد بن محمد تميمى آمُدى ص ۵۴۴ ؛ عیون الحكم والمواعظ ، علی بن محمدلیثی واسطی ص ۴۰۳؛
«للحقّ دولة، للباطل جولة»
ترجمه:
برای حق دولتی و از برای باطل جولانی باشد.
۲) كمال الدین و تمام النعمة ، شیخ صدوق ج ۲ ص ۶۴۴؛ الخصال،صدوق،ج۲ص۶۲۰ ؛ المناقب،ابن شهر آشوب،ج۴ص۴۲۵ ؛ بحارالانوار،مجلسی،ج۵۰ص۳۱۷ح۱۴ ؛
أفضل أعمال أمتی انتظار الفرج من الله عز و جل
ترجمه:
برترین اعمال امت من انتظار فرج از خداوند بزرگ و بلند قدر است.
۳) سوره مبارکه القصص آیه ۵
وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ
ترجمه:
ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!
۴) سوره مبارکه الأعراف آیه ۱۲۸
قالَ موسىٰ لِقَومِهِ استَعينوا بِاللَّهِ وَاصبِروا ۖ إِنَّ الأَرضَ لِلَّهِ يورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ۖ وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ
ترجمه:
موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند؛ و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است!»
منبع:فردا