بسم الله الرحمن الرحیم
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش دوم
همانگونه که شب گذشته ذکر شد، تحولات فلسطین، به صورت اعجاب آور و معجزه واری، عواطف و احساسات انسانی را در هفته های گذشته، تحت تاثیر قرار داده است.
اما ورای احساسات و عواطف و فراتر از رجزخواندن ها که ذات طبیعی هر نبردی است، چه آینده ای در انتظار فلسطین و مردم منطقه خواهد بود؟
پاسخ دقیق به این سوال، یقیناً به صورت دقیق و جزئی ممکن نیست، گرچه بر اساس سنت های الهی و نیز منطبق بر روایات اسلامی و آیات قرآن کریم، خطوط کلی جهان آتی و بالاخص وضعیت خاورمیانه در آینده را می توان ترسیم کرد. فلذا در این سلسله مقالات، پس از نگاهی واقع بینانه به وضعیت موجود، به روایات صحیحه ذکر شده در مورد شرایط خاورمیانه در آخرالزمان نیز خواهیم پرداخت.
نبرد فعلی « غزه – اسراییل »، حقیقتاً فصل جدیدی در نبردهای مرتبط با آزادی قدس گشوده است. البته این ایام و در طی هفته های اخیر، در بعد نظامی، تحلیل ها و تعریف ها و تمجیدهای مختلفی از سوی کشورها و گروه های مختلف شنیده شده است که بسیاری از آن ها، اغراق آمیز بوده و فاقد نگاه استراتژیک واقع بینانه می باشند.
اما این که در نبرد آزادی قدس با اسراییل، باب جدیدی گشوده شده است، شک و تردیدی وجود ندارد. در واقع نبرد اخیر، چند اتفاق بسیار مهم را در تقابل « مقاومت اسلامی » منطقه با « اسراییل غاصب » رقم زده است که از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی، بی سابقه بوده است.
1 – اول این که نبردهای قبلی مقاومت فلسطین، با ابزار و ادوات نظامی ساده و ناکارآمد مانند سنگ و فلاخن و کوکتل مولوتف صورت می گرفته است، در حالی که در نبردهای سال های اخیر مقاومت اسلامی فلسطین، ادوات و ابزار به سمت تجهیزات مخرب تر و کاراتر و بعضاً خلاقانه تر رفته است و در نبرد اخیر نیز، جهش قابل توجهی نسبت به قبل دیده می شود. سلاح های ضد تانک شدیدالانفجار، استفاده از اسلحه هجومی دقیق تر و پیچیده تر، استفاده خلاقانه از پهپادهای رزمی، شناسایی و انتحاری، استفاده پرحجم از راکت ها، و آغاز استفاده از سلاح های ضد هوایی کوتاه برد، و از همه مهم تر، پوشش رسانه ای بسیار دقیق و حرفه ای عملیات های نظامی، بخشی از این تحولات نظامی تاثیرگذار در نبرد اخیر بوده اند.
2 – نکته مهم و کم سابقه دیگر، زمین گیر شدن شدید اطلاعاتی و نظامی ارتش و ارگان های اطلاعاتی « اسراییل » در نبرد اخیر غزه می باشد.
این نکته از آن جا حائز اهمیت است که ارتش اسراییل، موساد، و سایر نهادهای نظامی-اطلاعاتی اسراییل، صاحب پیشرفته ترین تکنولوژی های نظامی و جاسوسی در منطقه خاورمیانه می باشند و همزمان نیز از پشتیبانی نظامی، سیاسی، اطلاعاتی و اقتصادی ایالات متحده آمریکا، ناتو و حکام مرتجع عرب منطقه نیز برخوردارند.
وجود همزمان چنین پشتوانه عظیم تکنولوژیکی و لجستیکی در کنار عملیات های پی در پی موساد در طی سال های اخیر در خاک ایران که با انفجار، خرابکاری، سابوتاژ، و حتی شهادت نیروهای نخبه نظامی و علمی ایران اعم از شهید محسن فخری زاده و … همراه بوده است و با پاسخ های همطراز همزمان از سوی ایران نیز همراه نبوده است، توهم بزرگ شکست ناپذیری، چیره دستی و قدرت بلامنازع بودن را برای نیروهای نظامی و اطلاعاتی اسراییل ایجاد کرده بود.
3 – در طی سال های اخیر، اغتشاشات متعددی در کشور عزیز ما ایران رقم خورد که رد پای نیروهای اطلاعاتی بیگانه همچون موساد و CIA در سازماندهای و/یا تشدید این وقایع به چشم می خورد
در طی سال های 1396، 1398 و 1401، مواردی از این اغتشاشات که موجب آسیب اقتصادی، اجتماعی و امنیتی به ایران شد، که گرچه بعضاً با مطالبات اقتصادی و اجتماعی از سوی گروه هایی از مردم، آغاز شد، لیکن توسعه آن به آسیب های شدید اقتصادی، اجتماعی و امنیتی ویرانگر، مخرب و تهدید کننده تمامیت ارضی، از سوی نهادهای اطلاعاتی دشمن، رقم خورد و این مساله موجب اعتماد به نفس کاذب این نهادها در چیره دستی بر اوضاع منطقه گردید. در همین راستا، تمرکز رسانه های جهانی نیز بر اوضاع داخلی ایران قرار گرفت و انبوهی از پروپاگاندا در قالب برنامه های خبری و تحلیلی، به بمباران ذهن افکار عمومی مردم ایران، منطقه و مردم سایر نقاط جهان پرداخت.
در این بین، در حالی که قهقهه مستانه امثال « نتانیاهو »، و ژست پیروزمندانه ددمنشانه وی، فضای مشمئز کننده ای را در رسانه های بین المللی ایجاد کرده بود، ناگهان ورق برگشت و افتضاحات امنیتی، اطلاعاتی و نظامی « رژیم غاصب صهیونیستی اسراییل »، به تصویر ثابت رسانه های جمعی جهان مبدل گردید و بیش از همه چیز، قدرت اسراییل در اداره امورات خود، اعم از مسایل نظامی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … به شدت زیر سوال رفت. فلذا خوار و ذلیل شدن اسراییل و زیر سوال رفتن قدرت آن در چشم رسانه های جمعی، یکی از اتفاقات بی سابقه در تاریخ اسراییل، به ویژه در سال های اخیر بوده است که نهایتاً نیز دست به دامن ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای تامین مایحتاج خود و نیز تداوم فعالیت ماشین جنگی اسراییل در نبرد غزه شد. در مجموع، ژست پیروزمندانه دولت اسراییل، برای اولین بار در طول تاریخ حیات خود، به یک دولت سست عنصر « اعانه بگیر » و متزلزل در سطح رسانه های جهان تبدیل گردید.
4 – حمله به بیمارستان ها، مدارس، اردوگاه های پناهندگان سازمان ملل، مساجد، کلیساها و … همگی بخشی از این اقدامات وحشیانه هستند که منجر به شهادت ده ها تن از نوزادان، کودکان، نوجوانان و زنان شده اند و به مدد توسعه شبکه های اجتماعی، دیگر لاپوشانی های رسانه های رسمی نیز نتوانسته است این حجم عظیم جنایات را سانسور نماید. فلذا در نبرد اخیر غزه، مظلوم نمایی اسراییلی، خلع سلاح گردیده و مخاطب غربی و شرقی نیز با خشم و انزجار فراوان، به اعمال وحشیانه این رژیم جعلی نگریسته است.
5 – یکی دیگر از وجوه مهم نبرد اخیر آزادی قدس، فقدان سردار بزرگوار اسلام، « شهید سلیمانی » در راس « سپاه ق.د.س » جمهوری اسلامی ایران، به عنوان راس نبرد با اسراییل در منطقه است. بعد از شهادت سردار سلیمانی، خوشحالی زاید الوصف آمریکا و اسراییل و متحدانشان، و نیز غم و اندوه فراوان محور مقاومت منطقه، بر عملیات های محور مقاومت، سایه افکنده بود. شکست خجالت بار رژیم صهیونیستی در نبرد اخیر غزه در غیاب « شهید سلیمانی » و در زمان فرماندهی جدید « نیروی ق.د.س »، سردار قاآنی، شوک سنگینی به اسراییل، آمریکا و متحدان منطقه ای و فرامنطقه ای آنان وارد نمود و نشان داد، محور مقاومت منطقه، کماکان با قدرت به فعالیت های همیشگی خود، ادامه خواهد داد….
6 – شهرک نشینان اسراییلی، معادل شهروند عادی نیستند. بلکه غاصبانی هستند که بر زمین ها یا خانه های فلسطینی ها تسلط یافته و آن ها را به اشغال خود در آورده اند و بعضی از آن ها نیز از کشورهای دیگر به فلسطین، مهاجرت کرده اند. بسیاری از این شهرک نشینان « مسلح » هستند و حتی در برخی عملیات ها، مستقیماً با تسلیحات خود، به کمک پلیس یا ارتش اسراییل شتافته و به سرکوب فلسطینیان می پردازند.
یکی از نقاط متمایز نبرد اخیر غزه با اسراییل، خروج شهرک نشینان غاصب صهیونیستی، از وضعیت « نسبتاً امن » همیشگی بوده است. متاسفانه در نبردهای رخ داده پس از استقرار دولت اسراییل در منطقه، همواره شهرک نشینان غاصب صهیونیست، در امنیت نسبی به سر می بردند و این مردم فلسطین، لبنان، ایران، عراق، سوریه، و … بودند که ددمنشی و اقدامات شیطانی ارتش اسراییل و موساد را از نزدیک لمس می کردند. گرچه در طی سال های اخیر، با تجهیز مقاومت اسلامی فلسطین به راکت های سبک و نیمه سنگین، بعضاً حملاتی علیه شهرک های نزدیک به نوار غزه اعم از عسقلان (اشکلون)، سدیروت و … رخ می داده است، اما حجم آسیب و تخریب ها پایین بوده است و فشار روانی یا اقتصادی چندانی نیز بر شهرک نشینان اسراییلی وارد نمی کرده است.
اما در نبرد اخیر غزه، حملات پرحجم، روزانه، دامنه دار و وسیع به شهرک ها و شهرهای صهیونیستی همچون شهرک های نزدیک غزه اعم از اشکلون، شهرهای بزرگ تر و دور دست تر همچون تل آویو، حیفا، ایلات، الجلیل و …، و نیز آتشباری همزمان حزب الله از شمال، موجب فرار، آوارگی، کشته و زخمی شدن شهرک نشینان نقاط مختلف اسراییل شده است و آن ها نیز عمیقاً حس درد، ترس، بیچارگی و یأس را احساس کرده اند. این موضوع، منجر به فشار مضاعف درونی به دولت اسراییل شده و خطر فروپاشی از درون را در کنار نبردهای نظامی، بیش از پیش برای اسراییل به ارمغان آورده است.
7 – فرماندهی متحد و هماهنگی کلیه نیروهای مقاومت منطقه در فلسطین، لبنان، یمن، عراق، سوریه و ایران، یکی از نقاط عطف نبرد اخیر غزه با اسراییل است که در هیچ یک از ادوار گذشته، بدین شکل ملاحظه نشده است و این مساله نیز به شوک وارده بر اسراییل و متحدانش افزوده است. به نظر می رسد که این نقطه عطف از جهات متعددی، بر تحولات آتی منطقه نیز تاثیرگذار باشد.
بجز موارد فوق، موارد دیگری نیز هستند که نبرد فعلی غزه با اسراییل را نسبت به رویارویی های قبلی متمایز می کنند که در این بخش، از آن ها صرف نظر می کنیم.
اما با تمام مسایل ذکر شده در بحث های فوق، آیا نبرد فعلی غزه، مستقیماً به آزادی قدس در کوتاه مدت می انجامد؟
پاسخ دقیق تر به پرسش فوق، نیاز به بررسی برخی ملاحظات نظامی، امنیتی و سیاسی در گروه های دوست و دشمن دارد که در بخش های آتی به آن ها پرداخته خواهد شد.
پایان بخش دوم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد …