الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

امام زمان در سرداب زندگی می کنند؟

برخی افراد مخالف در بیان محل زندگی امام زمان(ع) شبهاتی‌ را نثار شیعیان کرده‌اند که یکی از آن شبهات این است: امام زمان(ع) در سرداب زندگی می کند و از آنجا بیرون نمی آید تا زمان ظهور. . .
 

  مطلب زیر یادداشتی است از حجت الاسلام الهی نژاد، عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی که در این نوشتار درپی پاسخگویی به برخی شبهات محل زندگی امام زمان(ع) برآمده است.

 
برخی افراد مخالف در بیان محل زندگی امام زمان(ع) دو شبهه‌ را نثار شیعیان کرده‌اند. نخست این که شیعیان اعتقاد دارند که امام زمانشان در سرداب زندگی می کند و از آنجا بیرون نمی آید تا زمان ظهور[1]. دوم این که شیعیان اعتقاد دارند که سرداب محل ظهور امام زمان است[2].
 
در پاسخ گفته می شود: اولا، هیچ یک از ناقلان شبهه برای بیان شبهاتشان سند و مدرک ارائه نداده‌اند‌، که شیعیان در کدام کتاب های خویش این اعتقاد را مطرح نموده‌اند.
 
ثانیا، روایات صحیح بسیاری که در این باب آمده و مکه را محل ظهور امام مهدی دانسته، خود دلیل محکمی است بر رد شبهه‌های مخالفان.
 
مرحوم «علامه امینی» در کتاب «الغدیر» در پاسخ به این بهتان می فرماید: « تهمت سرداب زشت تر است. در حالی که شیعه عقیده ندارد که امام در سرداب مخفی شده و از آن جا ظهور می کند. ای کاش آنان که این تهمت را زده اند دست کم حرفشان را یکی می کردند. «ابن بطوطه» در سفرنامه اش می گوید[3]: در حله است. «قرمانی» در «اخبارالدول» می گوید در بغداد و دیگران می گویند در سامرا و «قصیمی» نمی داند کجا است،‌ لذا جایی را نام نمی برد تا عیبش آشکار نشود.[4]
هم چنین «آیت الله صافی گلپایگانی» در مورد «محب الدین» ( خطیب مدینه منوره ) می فرماید: «‌ از اشتباهات فاحش ایشان به تبع گذشتگانش این است که عقیده در سرداب بودن امام را به شیعه نسبت داده و گمان کرده است که وکلای امام باب سرداب بوده اند. در حالی که کتاب های شیعه در دست است، حتی آنها که قبل از ولادت امام نوشته شده اند و در آنها از این بهتان اثری نیست[5]»
 
چنانکه امام باقر(ع) در زمینه مکان ظهور امام مهدی(ع) می‌فرماید:
 
إِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِیُّ (ع) بِمَکَّةَ مَا بَیْنَ الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ وَ بَابِ الْکَعْبَةِ فَنَادَى جَبْرَائِیلُ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِ أَصْحَابُهُ مِنَ الْآفَاق[6]
 
زمانى که حضرت مهدى(عج) در مکّه ما بین حجر الاسود و درب کعبه ظهور مى‏کند، جبرئیل ندا سر مى‏دهد یاران و اصحاب حضرت از نقاط دور دست نزد او جمع مى‏شوند.
 
باز حضرت می‌فرماید: تنزل الرایات السود التی تخرج من خراسان الى الکوفة فاذا ظهر المهدی بمکة بعثت الیه بالبیعة[7]
 
بیرق هاى سیاهى از خراسان خروج می کنند و وارد کوفه می شوند، وقتى که مهدى(ع) در مکه ظهور کرد راجع به بیعت نزد او خواهد فرستاد.
 
ونیز فرموده است:
 
‏ یظهر المهدی(ع) بمکة عند العشاء و معه رایة رسول اللّه (ص) و قمیصه و سیفه و علامة و نور و بیان فاذا صلى العشاء نادى بأعلى صوته یقول اذکرکم اللّه أیها الناس و مقامکم بین یدی ربکم و قد اکد الحجة و بعث الانبیاء و أنزل الکتاب یأمرکم أن لا تشرکوا به شیئا و أن تحافظوا على طاعة اللّه و طاعة رسوله (ص)[8]
 
مهدى(ع) در مکه موقع عشاء ظهور میکند و بیرق و پیراهن و شمشیر رسول خدا(ص) با او خواهد بود و علامت هاى و نور و بیانى با آن حضرت میباشد، پس از آنکه نماز عشاء را میخواند با صداى بلند میگوید: ایها الناس من شما را بیاد خدا مى‏آورم و آن موقعى را که در مقابل او قرار میگیرید خاطرنشان شما میکنم زیرا که خداى تعالى اتمام حجت کرده و انبیاء و کتاب فرستاده تا شما را امر کند که براى او چیزى را شریک قرار ندهید و اطاعت و فرمان او و پیغمبرش را محافظت کنید
 
در این باره امیر مومنان علی(ع) می‌فرماید: اذا هزمت الرایات السود خیل السفیانی التی فیها شعیب بن صالح تمنى الناس المهدی فیطلبونه فیخرج من مکة و معه رایة رسول اللّه «ص» فیصلی رکعتین بعد أن ییأس الناس من خروجه لما طال علیهم من البلاء فاذا فرغ من صلاته انصرف فقال أیها الناس البلاء بأمة محمد «ص» و بأهل بیته خاصة قهرنا و بغى علینا[9]
 
موقعى که بیرق هاى سیاه خیل سفیانى که شعیب بن صالح در میان آن است به اهتزاز در آید مردم آرزوى مهدى(ع) را کرده او را طلب میکنند پس آن حضرت با بیرق رسول خدا(ص) از مکه خروج کرده دو رکعت نماز میخواند بعد از آن بعلت بلاهاى طولانى از خروج او مأیوس میشوند وقتى که از نماز فارغ شد بر میگردد و میگوید: ایها الناس من گریه میکنم براى بلائى که بامت محمّد(ص) رسیده مخصوصا بلائى که باهل بیت آن حضرت رسیده؛ ما مقهور و مظلوم واقع شدیم.
 
 
پی نوشت ها:
[1]. ذهبی،‌سیراعلام النبلاء، ج12،ص391؛ ابن حجر، الاصابه، ج2،ص438 ،عبدالله علی القصیمی، الصراع بین الاسلام والوثنیه،ج1،ص374.
[2] . سمعانی،‌انساب،ج3،ص202؛ حموی، معجم البلدان،ج3،ص173؛ زرکلی، الاعلام،ج6،ص80. و ابن اثیر، البدایه و النهایه، ج9،ص49 و تفسیر،‌ج2،ص34 و تاریخ، ج1، ص 189.
[3] . امینی، عبد الحسین، الغدیر، ج2، ص198
[4] . همان، ج3، ص308
[5] . صافی، لطف الله ، مجموعه الرسائل، ج2، ص405
[6] قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج2، ص937
[7] ابن طاووس، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر(ع)، ص 56
[8]. همان،ص65
[9] .المتقی، الهندی،کنز‌العمال، ج14،ص590، ح39673
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *