روچیلدها بخش مهمی از تاریخ مهر سلیمان (که به نام های دیگری مثل هگزاگرام، ستاره ی شش پر و ستاره ی داوود هم معروف است) را تشکیل می دهند. در واقع مهر سلیمان تا پیش از آنکه روچیلدها شروع به استفاده از آن کنند، یک نماد مخصوص به یهودیان به شمار نمی آمد. در قرون وسطی مهر سلیمان به وسیله ی جادوگران عرب، کابالیست ها، کاهنان فال گیر و شیطان پرست ها استفاده می شد.
بسمه تعالی
روزی دو مزرعه دار اسب در گرماگرم یک گفتگوی کاری، با هم معامله ای کردند. اولی یکی از اسب هایش را به قیمت ربع میلیون دلار به دیگری فروخت و سپس همان اسب را به 20 دلار باز پس خرید. حالا او می توانست ادعا کند که اسبش، اسبی است که بیش از ربع میلیون دلار بابتش پول داده است. ( درحالی که عملاً فقط 20 دلار می ارزید. )
ممکن است ما به این بازی تبلیغاتی بخندیم. شاید هم باید به خودمان بخندیم که این طور عقلمان را به دست چند کلمه ی بی ارزش سپرده ایم. اما حقیقت این است که تنها جایی در زندگی که بدون کمترین توجهی به تعلیمات مذهبی و در روز روشن سرمان کلاه می گذارند، در مواجهه با مسائل مالی است. اصلاً مگر بجز خندیدن کار دیگری هم از دستمان ساخته هست؟!
شاعر پرآوازه، لرد بایرون، در 1823 از کسانی مثل این دو مزرعه دار سخن می گوید. کسانی که هم دنیای قدیم و هم دنیای جدید را در اندوه یا شادی فرو می برند. همان ها که سیاستمداران برای بقا باید در مقابلشان تواضع و چرب زبانی کنند: روچیلد یهودی و همدست مسیحیش بیرینگ!
در قسمت های آینده شما را با تعدادی دیگر از این “دلالان اسب” آشنا خواهم کرد.
روچیلد از خاندان خود سخن میگوید
لرد روچیلد در کتاب خود با عنوان ” سایه ی یک مرد بزرگ”، نامه ای که در 24 ژوئن 1814 توسط فردی به نام دیویدسون خطاب به ناتان روچیلد نگاشته شده را عیناً نقل می کند:
” خاندان شما چنان مستحکم است، و شما و برادرانتان چنان دست در دست یکدیگر و متحد عمل می کنید که هیچ خاندانی در دنیا توان رقابت، ضربه زدن یا سوء استفاده از شما را ندارد. چون تا وقتی با هم هستید بیشتر از هر خاندان دیگری در جهان قدرت عمل دارید. “
نزدیکی برادران روچیلد به یکدیگر در نامه ی دیگری که در 25 فوریه 1815 توسط سالومون روچیلد به برادرش ناتان نوشته شده به وضوح قابل مشاهده است: ” ما مثل ساختار یک ساعت هستیم، که هر کدام از بخش هایش در جای خود ضروری است.”
با مشاهده ی این که از 18 ازدواجی که نوه های مایر آمشل روچیلد انجام دادهاند، 16 تایش بین عموزاده های درجه اول بوده است، این نزدیکی باز هم بیشتر آشکار خواهد شد.
ملتی که خاندان روچیلد بنیان گذاری کرد
در سال 1974، در تابستان پس از جنگ یام کیپور [1] راقم این سطور سفری به اسرائیل داشت، و این فرصت برایش ایجاد شد که بسیاری از ساختمان هایی مثل کنست[2] را که با پول روچیلدها ساخته شده اند، از نزدیک مشاهده کند. کنست معادل اسرائیلی ساختمان کنگره ی ملی ماست. حتی یکی از روچیلدها در وصیت نامه اش خواسته که دارائی اش وقف پیشرفت پروژه های عمرانی در اسرائیل شود. بنابراین عجیب نیست اگر به پاس این همه خدمت، خیابان بزرگی در تل آویو به نام آن ها شده باشد.
نمایی از خیابان روچیلد در شهر تل آویو
مردم آلمان و ترکیه از قدیم به یکدیگر بسیار نزدیک بودند. خوب یادم هست که در آلمان به تعداد زیادی از کارگران خارجی ترک برخورد کرده ام. و حتماً خواننده ی این مقاله هم به یاد دارد که ترکیه در جنگ جهانی اول به جانبداری از آلمان وارد جنگ شد. جنگی که در انتهای آن چند یهودی با نفوذ، از جمله روچیلدها، متن معاهده ای که آلمان مجبور به پذیرش آن و خاتمه ی چنگ جهانی اول شد را تنظیم کردند.[3]
این معاهده حق تاسیس راه آهن در فلسطین ( که بخشی از امپراطوری عثمانی ترک به حساب می آمد ) را به خاندان روچیلد واگذار می کرد، در صورتی که این حق قبلاً به دولت آلمان اعطا شده بود. به این وسیله روچیلدها صاحب اهرم فشاری شدند که راه را برای دیکته کردن سیاست های دلخواهشان در مورد فلسطین هموار می ساخت. از سوی دیگر روچیلدها وام های کلانی که رقمش تا مرز یک صد میلیون پوند هم می رسید را به ترک ها دادند و بعد از سقوط دولت عثمانی (که جزو بازندگان جنگ بود)، روچیلدها در ازای آن وام بازپرداخت نشده، سرزمین فلسطین را مطالبه کردند[4]. دولت انگلیس بدون چون و چرا از دستورات دیکته شده توسط روچیلدها تبعیت می کرد. وقتی قیمومیت سرزمین فلسطین به دولت انگلستان واگذار شد، روچیلدها موفق شدند از طریق نمایندگان خود در این دولت، قدم به قدم پیش رفته و ملت اسرائیل را به وجود آورند .
روچیلدهای پیامبر
پس از سال ها شنیدن سخنان این بانکداران جهانی و مطالعه ی کتاب هایشان، یک چیز برایم مسلم شده است: این که از نظر آن ها تنها عامل تعیین کننده در جهان پول است. اگر پول داشته باشی هر کاری برایت ممکن است. پول خداست و اوست که شایسته ی پرستش و خدمت است. با این که این خاندان به قدری ثروت اندوخته که حتی توان خرج کردنش را ندارد، جان نثاران این خدا همچنان روحشان را وقف خدمت به این پروردگار دروغین، اما قدرتمند کرده اند. شاعر و فیلسوف بزرگ، هاینریش هاینه[5] ( که پسر یک بانکدار بود ) گفته است: ” پول خدای زمان ما است و روچیلدها پیامبران او هستند.”[6]… جالب است بدانیم که او یهودی بود و به اشاره ی روچیلدها، نام خود را با کشیدن نماد مهر سلیمان امضا می کرد.
از آمشل روچیلد نقل شده که گفته است: ” اگر کنترل امور مالی یک ملت را به من بسپارید ، دیگر برایم مهم نیست که قوانین حاکم بر آن را چه کسی وضع خواهد کرد.”[7] … امروز نوادگان او دوباره در روز در لندن گرد هم می آیند تا نرخ طلای آن روز جهان را تعیین نموده، و همین طور برنامه هایی که بانک مرکزی ایالات متحده ( فدرال رزرو) باید درمورد امور مالی آمریکا در پیش بگیرد را به او دیکته کنند.
یک خدای دیگر
به نقل از شاهدان عینی، که آنقدر والامقام بوده اند که توانسته اند خانه ی یکی از روچیلدهای انگلستان را با چشم خود ببینند، روچیلدها خدای دیگری را هم پرستش می کنند: شیطان! … آن ها نسل اندر نسل شیطان پرست بوده اند و حتی بر سر میزهایشان جایی را برای او در نظر می گیرند[8] .
روچیلدها بخش مهمی از تاریخ مهر سلیمان (که به نام های دیگری مثل هگزاگرام، ستاره ی شش پر و ستاره ی داوود هم معروف است) را تشکیل می دهند. در واقع مهر سلیمان تا پیش از آن که روچیلدها شروع به استفاده از آن کنند، یک نماد مخصوص به یهودیان به شمار نمی آمد[9]. در قرون وسطی مهر سلیمان به وسیله ی جادوگران عرب، کابالیست ها، کاهنان فال گیر و شیطان پرست ها استفاده می شد.
در قرن دوازدهم یک یهودی اشکنازی به نام مناهم بن دوجی که در توهماتش خود را مسیح می پنداشت این شکل جادویی را به کار برد.[10] و بالاخره از آن جا که روچیلدها شیطان پرست بودند، در سال 1822 این نماد قدرتمند جادویی را به عنوان نشان خانوادگی خود انتخاب کردند. اصولاً نام خانوادگی که برای خود انتخاب کردند هم به این دلیل بود که در قرن هفدهم میلادی مایر آمشل باوئر یک هگزاگرام سرخرنگ را مقابل در خانه ی خود نصب کرده بود تا به این وسیله آن را از سایر خانه ها متمایز کند. مدتی پس از به کار بردن آن مهر سرخ رنگ سلیمان، مایر آمشل تصمیم گرفت تا نام خانوادگی “رد شیلد” (با تلفظ آلمانی روچیلد ) را برای خود انتخاب نماید.
آلیس بیلی[11] در صفحه ی 412 کتاب خود با عنوان “شرحی بر جادوی سفید” بیان می دارد که گروهی ویژه که او از آنها با عنوان “گروه مالی” یاد می کند، در سلسله مراتب خلقت وجود دارند که کارشان نظارت و کنترل هر آن چیزی است که قابلیت تبدیل شدن به انرژی را دارا می باشد. این گروه ناظر و حاکم مطلق العنان تمام معاملات و داد و ستدهایی است که در جهان صورت می گیرد. بنا به گفته ی آلیس بیلی شیطان پرست، ” این گروه مالی” آخرین گروهی است که توسط این سلسله مراتب اداره می شود.
در سال 1836 زوی هیرش کالیشر[12] خود را به روچیلدها نزدیک کرد و به آنان پیشنهاد داد تمام آن سرزمین هایی که بنی اسرائیل از آن به عنوان ارض موعود یاد می کنند را خریداری کنند. سالها طول کشید تا بالاخره روچیلدها موفق شدند کشوری به نام اسرائیل را بوجود بیاورند. آنها اولین نیروی محرکه برای ایجاد این کشور بودند و بنابر این دور از ذهن نیست که نماد جادوئیشان، یعنی همان مهر سلیمان، به عنوان نشان رسمی این کشور در نظر گرفته شود.
یهودیان ارتودوکس اسرائیل، که خود را پیرو شریعت حقیقی یهود می دانند، در ارتش این کشور خدمت نمی کنند، چون به خوبی آگاهند که بوجود آمدن کشور جدید اسرائیل نه به خواست خداوند قادر متعال، بلکه به اراده ی گروهی از یهودیان ثروتمند مرتد و خدانشناس بوده است. آن ها حاضر نیستند زیر پرچم کسانی خدمت کنند که هیچ بویی از خدا و دین او نبرده اند، و آن قدر هوشیار هستند که مانند جری فالول[13] و افرادی مثل او دوره نیفتند و اسرائیل را ” ملتی الهی” معرفی کنند!
کسانی مثل فالول از آن دسته آدم ها هستند که نویسنده نمونه ی آنها را به کرات در متون دینی یهود مشاهده کرده است. کسانی که بر اساس عقاید بنیادگرایانه ی پروتستان ها معتقدند که عامل همه چیز در نهایت خدا است. اوست که اجازه داده کسانی مثل هیتلر، استالین و روچیلدها به قدرت برسند. همان نگرشی که آن ها را وا می دارد تصور کنند خداوند همان طور که به روسیه ی استالینی نظر لطف و مرحمت داشت، اسرایل و آمریکا را هم خودش اداره می کند.
تحریف کردن کتب آسمانی برای نسبت دادن نصب فرمانروایان به خداوند، و سپس استفاده از آن برای موجه جلوه دادن یک حکومت شیطانی، سکولار و کمونیست، تناقض گویی و درست به کار نبردن حقایق است. ممکن است برخی اعتراض کنند که این توطئه ی قدرت کار عده ی معدودی است که به اشتباه به جای شیطان پرست، یهودی معرفی شده اند. ما این اعتراض را می پذیریم، اما آیا اعتراض کنندگان محترم به خود این زحمت را خواهند داد که یک قدم فراتر بگذارند و اعتراف کنند که به هر حال این گروه اندک، یعنی کشور اسرائیل که توسط روچیلدها به وجود آمده است، نه یهودی که شیطان پرست است؟
چه کسی می داند آدم ها کارهایشان را دقیقاً به چه علت انجام می دهند؟ اگر از کسی دلیل کارش را سوال کنید امروز یک جواب به شما می دهد، فردا یک جواب ، و جوابی هم پس فردا. شاید حتی نداند علت کارش یک دلیل واقعی بوده، یا صرفاً انگیزهای درونی؟ به همین دلیل برای این که بتوانیم بگوییم این قدرت فقط شیطانی است، یا فقط یهودی یا فقط ماسونی، لازم است این مطلب مهم که انسان دارای ابعاد مختلف وجودی است را نادیده بگیریم. اما یک چیز مسلم است و آن این است که در این میان از خدا اثری دربین نیست، و آن ها به ناچار این خلا بی خدایی را با وانمود کردن این که این آدم ها خودشان خدا هستند پر می کنند.
دوباره سر از ادیان اسرار آمیز و شیطان در آوردیم! بیشتر یهودیان علاقه ای به دانستن مفاهیم سری ستاره ی داوود از خود نشان نمی دهند. حقیقت این است که اصلاً خود پادشاه داوود هیچ ارتباطی با نماد هگزاگرام ندارد، بلکه فرزندش سلیمان وقتی شروع به پرستش Ashtoreth ( که با نامهای Astarte Chiun، Kaiwan، Remphan و Saturnهم شناخته می شود ) نمود، از آن استفاده کرد. سلیمان چندین قربانگاه برای پیشکش کردن قربانی به محضر این خدا ساخت. [14]
(توضیح مهم: نویسنده ی این کتاب با توجه به این که خود مسیحی است، بنابر نگاشته های تورات و انجیل تحریف شده، چنین نسبت نادرستی را به حضرت سلیمان نبی (علیه السلام) داده است. چرا که تورات و انجیل، بر خلاف قرآن کریم، حضرت سلیمان را جادوگر دانسته اند و نسبت های ناروایی به آن حضرت داده اند. جهت مطالعه ی بیشتر، به مقاله ی « فراماسونری دجال آخرالزمان » رجوع فرمایید.)
الهه Ashtoreth
خدای Saturn به نوعی با این ستاره ارتباط دارد، و هر دو اینها به نامهای دیگری هم شناخته میشوند. Saturn کلید مهمیست که راه فهم پیشینه ی باستانی این نماد را برای ما هموار میکند.
شهر رم در اصل به نام Saturnia یا شهر خدای Saturn شناخته می شد. رد پای بسیاری از آیین های پرستش Saturn هنوز هم در مراسم مذهبی کلیسای کاتولیک رم به جای مانده است. از سوی دیگر Saturn به نوعی با لوسیفر مربوط می شود.[15] در بسیاری از فرهنگ های مخفی Saturn با شرارت و بدی هم معنا است. Saturn حتی به ادیان میترایی و مناسک کاهنان هم راه یافته است.
[1] Yom Kippur
[2] Knesset
[3] Armstrong, George. Rothschild Money Trust. CPA reprint of 1940 ed., pp.66-88. Also in this
vein read Mullins, Eustice. The World Order. pp. 31-33
[4] Darms, Anton. The Delusion of British-Israelism. N.Y.: Loizeaux Brothers, pp.186-187.
[5] Heinrich Heine
[6] As quoted in Sampson, Anthony. The Money Lenders. Middlesex, Eng.: Penguin Books, Ltd., 1985, p.37.
[7] Encyclopedia Judaica, p. 696.
[8] Mohr, Gordon. The Hidden Power Behind Freemasonry. Burnsville, MN: Weisman – Pub., 1990, p. 154.
[9] SEE : The Six-Pointed Star by O.J. Graham. New Puritan Library, 1984.
[10] Koestler, Arthur. The Thirteenth Tribe. NY: Random House, 1976, pp. 136-137
[11] Alice Bailey
12 Zevi Hirsch Kalischer
[13] Jerry Falwell
[14] این بخش از مقاله برگرفته از دروغ هایی است که در کتب دینی تحریف شده ی یهود به حضرت سلیمان (ع) نسبت داده شده است. مترجم ضمن وفاداری به متن وظیفه ی خود می داند یادآوری کند که بر طبق نص صریح قران کریم، حضرت سلیمان (علیه السلام) یکتاپرست بوده و از تمامی این اتهامات مبرا است.
[15] Hall, Manly P., 33°. Masonic, Hermetic, Qabbalistic & Rosicrucian Symbolical Philosophy. l7ed., L.A.,CA: The Philosophical Research Soc., 1971, p. CXLV.