مقالات ویژه
می توان به صورت تلویحی دریافت که همزمان با « خروج سفیانی »، « ایران » احتمالاً درگیر فتنه های متعددی خواهد شد که امکان تحرکات برون مرزی موثر را از « لشکر ایران » سلب می کند. نبرد با گروه های تکفیری در مرزهای شرقی، درگیری با گروه های جدایی طلب و حامیانشان در غرب، شمال غربی و جنوب شرقی کشور، اشتغال به خاموش نمودن فتنه ها و اغتشاشات داخلی که ممکن است منشاء فرهنگی یا اعتراضات معیشتی داشته باشند، همگی از جمله دلایل احتمالی زمین گیر شدن ایران در آن مقطع زمانی و چالش در ورود به معادلات منطقه ای خواهند بود.
به نظر مولف این سلسله مقالات، عبارات ذکر شده در این بخش از روایت « موثقه جابر »، مهم ترین روایت ذکر شده پیرامون تحرکات لشکر « خراسان » یا « ایران » در روایات آخرالزمانی است. این سطور به ظاهر ساده، ممکن است چندان به نظر مخاطبان ارجمند، مهم به نظر نرسند، اما چرایی اهمیت فوق العاده زیاد این بخش از روایت « موثقه جابر » را ذکر می نماییم.
سپس با استفاده از مهره دست نشانده خود یعنی « سفیانی »، تلاش خواهد کرد تا به مرکز « هلال شیعی » حمله کرده و « شکم هلال » مذکور را بدرد! به همین دلیل است که « سفیانی » بلافاصله بعد از تسلط بر « سوریه »، تمام تمرکز خود را بر تصرف « عراق » قرار می دهد و بجز وقفه موقت « قرقیسیا »، سریعاً شمال و مرکز « عراق » را نیز اشغال می نماید. در این مرحله، وضعیت هلال شیعی، به صورت تصویر فوق در می آید!
این تضعیف « سفیانی » و « ترکیه لاییک » و متحدانشان، اثرات مثبت بسیاری در ظهور خواهد داشت. به نحوی که اولاً تیغ تیز سفیانی علیه شیعیان عراقی را کندتر خواهد کرد و از حجم کشتارها و تخریب های وی در عراق، خواهد کاست.
« قرقیسیا » یا « البصیرة » در منطقه « مرزی » بین متصرفات « دولت ترکیه » و « دولت سفیانی » واقع شده و به همین دلیل بر سر بهره برداری از منابع عظیم « نفت » و « گاز » این منطقه که در زمان آینده کشف خواهد شد، اختلافات بسیار عمیقی بین « ترکیه » و « سفیانی » به وجود خواهد آمد
به همین علت به نظر می رسد که « سفیانی » که حمایت جمع کثیری از مردم خاورمیانه را در ابتدای تحرکات خود، خواهد داشت، نه یک چهره « سلفی » و « سنتی »، بلکه احتمالاً حاکمی « سکولار »، اما با حفظ ظواهر عربی و اسلامی خواهد بود. به نحوی که از یک سو،