پرش به محتوا
خانه
مطالب
مقالات
شبهات
اشعار
آیات و احادیث
معرفی کتاب
مقالات ویژه
بیانات مقام معظم رهبری
سخنان سید حسن نصرالله
تماس با ما
English
Arabic
خانه
مطالب
مقالات
شبهات
اشعار
آیات و احادیث
معرفی کتاب
مقالات ویژه
بیانات مقام معظم رهبری
سخنان سید حسن نصرالله
تماس با ما
English
Arabic
خانه
»
شعر و ادب
»
اشعار فاطمیه
اشعار فاطمیه
اشعار فاطمیه
وقتی بگو بخند تو در خانه جا نشد /// لفظ بیا ببند به زخمت روا نشد
اشعار فاطمیه
زنی از خاک، از خورشید، از دریا، قدیمیتر /// زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمیتر
برای هرم لب تشنه آب تسکین است /// میان مجلس ماتم گلاب تسکین است
مادردلم گرفته، بگو راه چاره چیست؟ /// مفهوم سرخ بودن ابر بهاره چیست؟
یارب نرسد آفتی از باد خزانش /// آن یاس که شد دیدۀ نرگس نگرانش
اول شهید راه علی، فاطمه ست، پس/ پایان راه فاطمیون هم شهادت است
… میدید دیگر آخرین ساعات زهراست
تو گریه کردی و در شهر این خبر پیچید/ خوشی نبیند الهی، کسی که شد خشنود
شب بود و چشم خفتگان در خواب خوش بود /// بیدارمردی اشك چشمش آب خوش بود
آه، آتش! نکند شعله بگیری زیرا /// مادرم فاطمه بسیار به در نزدیک است
بیت الحزن اینجاست زهرا کو؟
دختر فکر بکر من، غنچه لب چو واکند/ از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
مطالب بیشتر