نهاد حکومت بیش از دیگران در مورد زمینهسازى ظهور مهدى علیهالسلام مسئولیت دارد و باید حاکمان به وظیفه خود عمل کنند. دولت اسلامى اگر فعالیت جدى از خود نشان دهد، نقش زیادى در این زمینه مىتواند ایفاد کند.
وظایف تربیتى نسبت به مهدویت
وظایف فردى و اجتماعى انسان در زمینه مهدویت متعدد است و هر کس به اندازه توان خویش باید بدان توجه نموده، به انجام آن بپردازد. در این نوشتار، به منظور تسهیل در ارائه مطالب، وظایف تربیتى نسبت به مهدویت را به سه دسته تقسیم نموده و به بررسى هریک از آنها مىپردازیم.
الف. وظایف تربیتى فرد
در شرایط حساس کنونى که مردم جهان در غیبت امام مهدى علیهالسلام به سر مىبرند و انواع شبهات و پرسشهایى پیرامون مهدویت مطرح و هر روز بر حجم آن افزوده مىشود، وظایف سنگینى به عهده افراد مؤمن و معتقد به ظهور مهدى موعود علیهالسلام قرار دارد. منظور از وظایف تربیتى فرد در این نوشتار، امورى است که متوجه خود فرد هستند و او بدون توجه به دیگران باید به تحصیل و فراگیرى آنها اقدام نماید.اگر اقدامى در این زمینه انجام داد یقینا در شخصیت او تأثیر خواهد گذاشت؛ چه در جنبه اندیشه و عقیده، چه در بعد عاطفى و روانى و چه در زمینه رفتار و عملکرد فرد.
1. تقویت باور به مهدویت: همانگونه که پیشتر اشاره شد، مهدویت از یک مکتب، ایده و اندیشه عمیق حکایت دارد که مبتنى بر دلایل محکم و متقن عقلى و نقلى است. این موضوع در علم کلام به تفصیل مورد بحث و بررسى قرار گرفته که علاقهمندان مىتوانند به منابع مربوطه مراجعه نمایند.1 مقصود از تقویت باور به مهدویت آن است که افراد اگر تردید یا شبهاتى در این زمینه در ذهن دارند یا با پرسشهایى مواجه هستند، باید درصدد رفع آن برآیند؛ چراکه اندیشه و باور نقش اساسى در شکلگیرى شخصیت و چگونگى رفتار انسان دارد.
کسى منتظر آمدن مهمان یا شخصیت دیگرى خواهد بود که باور به آمدن او داشته باشد، وگرنه منتظر واقعى نخواهد بود؛ چه اینکه رابطه عمیقى میان باور و عمل برقرار مىباشد و ایمان درونى است که انسان را به رفتار نیکو جهت مىدهد.2 از اینرو، باور به وجود مهدى علیهالسلام انگیزه فرد را در انتظار به ظهور آن حضرت تقویت مىکند. اگر مهدویتباورى قوى شد، تحولى در رفتار منتظران نیز پدید خواهد آمد.
2. خودسازى براى ظهور مهدى: علّامه طباطبائى در زمینه لزوم خودسازى مىفرماید: «اگر کسى بخواهد رستگار شود، باید باطن خود را تزکیه کند و آن را با پرروش صالح بپروراند و رشد دهد، با تقوا بیاراید و از زشتىها پاک کند، وگرنه از سعادت و رستگارى محروم ماند. هر قدر بیشتر آلودهاش کند، کمتر بیاراید، محرومیتش بیشتر شود.»3 روشن است که انسان آلوده و محروم از عنایت بارىتعالى، نمى تواند راهى به سعادت ابدى داشته باشد. مدعى انتظار فرج مهدى علیهالسلام از همه شایستهتر است که به خودسازى بپردازد و افکار و رفتار خویش را پالایش دهد تا راهى به اردوگاه او بیابد.
بنابراین، از وظایف مهم تربیتى فرد در زمان غیبت امام زمان علیهالسلام ، توجه به تزکیه نفس و پرورش بعد اخلاقى و رفتارى خویش است؛ زیرا به فرموده خداى سبحان، تنها صالحان و پارسایان راهى به اردوگاه یاران مهدى علیهالسلام خواهند داشت؛ چه اینکه او اصحاب آن حضرت را «عبادى الصالحون»4 مىخواند؛ آنان بندگان صالح من هستند. عبودیت و شایستگى حاصل نمىشود، مگر با تزکیه نفس و خودسازى.5
3. آمادگى براى ظهور مهدى: از وظایف مهم فرد آمادگى براى ظهور مهدى علیهالسلام و قرار گرفتن در کنار آن حضرت است. هر فرد وظیفه دارد خود را آماده پیوستن به یاران مهدى سازد و این امر حاصل نمىشود، مگر با قطع تعلّقات به مادیات و زیر پا نهادن هواهاى نفسانى و تعهد به ارزشهاى دینى، چراکه وابستگى به دنیا آدمى را زمینگیر مىکند و توان عبور از لذتهاى مادى را از انسان سلب مىنماید.
قرآن کریم درباره دلبستگى به دنیا مىفرماید: «وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَـکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ.» (اعراف: 176) منظور این است که هر فرد روحیه عبور از مادیات و پشت سر نهادن آنها را داشته باشد، به نحوى که الآن اگر منادى ندا دهد: «هذا امامکم فاتبعوه»؛ بلافاصله حرکت کند، نه اینکه امروز و فردا کند و بگوید: کارها را ردیف کنم، بعدا خدمت امام مىرسم!
4. دعا براى ظهور مهدى: واژه «دعا» به معانى گوناگونى همچون صدا زدن، ندا دادن، درخواست کردن، دعوت کردن و امثال آن آمده است.6 دعا در زبان قرآن و حدیث به معناى خواندن و طلب کردن حاجت از خداى تبارک و تعالىاست. خداوند در قرآن کریم درباره دعا دستورات متعدد دارد و انسانها را به ارائه خواستههاى درونىشان به آفریدگار خویش فرامىخواند و به آنان وعده استجابت مىدهد.در این مورد مىفرماید: «وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» (غافر: 60)؛ پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا (دعاى) شما را بپذیرم.
از مواردى که دعا در آن سفارش شده، دعا براى سلامت و تعجیل ظهور امام مهدى علیهالسلام است. روایات واردشده در این زمینه، به شیعیان دستور مىدهند که براى آن حضرت دعا کنند و از خداوند اصلاح امر فرج او را بخواهند. در توقیعى که از ناحیه آن حضرت به یکى از نوابش به نام محمّدبن عثمان عمرى صادر شده، ضمن بیان برخى از احکام و ارائه دستورات، در مورد ظهورش به وى مىفرماید: «و أکثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فإن ذلک فرجکم»؛7 براى تعجیل ظهور مهدى علیهالسلام زیاد دعا کنید؛ چراکه فرج او فرج شماست.
دعاهاى فراوانى در کتب ادعیه نقل شدهاند که مسلمانان در زمان غیبت باید آنها را بخوانند و ظهور مهدى علیهالسلام را از خدا بخواهند. امام مهدى نیز خود دعاهایى را به دوستانش تعلیم داد تا در گرفتارىها بخوانند. از جمله دعاى «عظم البلاء» را به یک زندانى آموزش داد و او با خواندن آن، از زندان آزاد گشت.8
دعاهاى زیادى از امامان معصوم علیهمالسلام و از شخص امام مهدى علیهالسلام نقل شده که در زمان غیبت باید خواند و براى تعجیل ظهور آن امام دعا کرد.وظیفه پدر و مادر است که دعاى ندبه، دعا براى سلامتى امام زمان علیهالسلام و زیارتهایى مانند زیارت «آل یس» را که نسبت به آن بزرگوار وارد شدهاند9 به فرزندان تعلیم دهند.
5. برنامهریزى براى ظهور مهدى علیهالسلام : برنامهریزى، تدابیرى است آگاهانه، حساب شده، جهتدار و منطقى به منظور استفاده بهینه از منابع موجود براى نیل به اهداف موردنظر.10 برنامهریزى فرایندى است آگاهانه، هدفمند و داراى مراحلى که بر اساس امکانات و نیروهاى مؤثر در آن، به قصد نیل به اهدافى از پیش تعیینشده طرحریزى مىشود.
روشن است که برنامهریزى براى فعالیتهاى آینده صورت مىگیرد و برنامهریزان، آینده بسیار دور را در نظر گرفته براى آن برنامهریزى مىکنند؛ مانند برنامههاى درازمدت حکومتها در زمینه مسائل سیاسى و اقتصادى و امثال آن.برنامهریزى اختصاص به امور اجتماعى و کشورى ندارد، بلکه امور فردى و خانوادگى را نیز فرامىگیرد.
در مورد ظهور مهدى علیهالسلام نیز مىتوان برنامهریزى کرد و هرکس براى خودش تعیین زمان کند و بخشى از وقتش را به امام مهدى علیهالسلام اختصاص دهد؛ مثلاً، یک ساعت در شبانهروز یا سه ساعت و یا یک روز در هفته، به ویژه روزهاى جمعه، در زمینه قیام مهدى علیهالسلام بیندیشد که اگر صبح روز بعد ظهور کند، چه امورى را باید در اولویت کارى خویش قرار دهد؟ اگر این کار گسترش یابد و هرکس نسبت به امام مهدى علیهالسلام و ظهور آن حضرت برنامهاى را تنظیم کند، در مجموع همه مردم آمادگى ظهور را پیدا خواهند کرد.
6. عهد و پیمان با امام زمان علیهالسلام : وظیفه همه شیعیان این است که عهد و پیمان قلبى با امام زمان علیهالسلام ببندند و خود را در خدمت او بیبنند و وظایفى را که در عصر غیبت به عهده دارد به خوبى انجام دهند. هرچند آن قافلهسالار عالم انسانیت و جهان هستى از نظرها پنهان است و دست ما از دامان او کوتاه است، ولى مىتوان با او ارتباط معنوى برقرار کرد.
چنانکه در دعاى ندبه و دعاى عهد از خدا مىخواهیم که ما را در زمره یاران و پیروان مهدى علیهالسلام قرار دهد و توفیق شهادت در رکاب او را عنایت کند؛ پیوند ما با آن حضرت را محکم سازد و از چنگ زنندگان به دامان او قرار دهد؛ یعنى با دل و جان متعهد شویم که ارتباط با مهدى علیهالسلام را لحظهاى قطع نکنیم و روزى که آمد به خدمت او بشتابیم.11چنین عهد و پیمانى انسان را وامىدارد تا در صراط مستقیم گام برداشته، از امامش دور نگردد. اگر به این روند ادامه داد و براى جلب نظر آن حضرت کارهاى شایسته انجام داد، آنگاه در زمره یاران مهدى علیهالسلام قرار خواهد گرفت.
على علیهالسلام درباره توصیف یاران مهدى علیهالسلام فرمود: «لایبقى مؤمن إلا صار قلبه أشد من زبر الحدید و أعطاه اللّه تعالى قوة اربعین رجلاً»؛12 در عصر ظهور مهدى علیه السلام قلب مؤمن همانند پاره آهن محکم و استوار مىگردد، به گونه اى که توان چهل مرد را خداوند به او عنایت مىکند.
ب. وظایف تربیتى خانواده
خانواده نسبت به زمینهسازى ظهور مهدى علیهالسلام وظایف سنگینى به عهده دارد که باید بدان توجه کرد؛ چراکه خانواده کانون اصلى تعلیم و تربیت است و مىتواند ارزشهاى اسلامى را به نسل جوان ارائه دهد. مهمترین ارزش، پرورش فرزندان با فرهنگ مهدویت و آشناسازى آنان با امام زمان علیهالسلام است. در این فراز از گفتار به مسئولیتهاى تربیتى خانواده و بخصوص پدر و مادر در زمینهسازى ظهور مهدى علیهالسلام اشارهاى گذرا خواهیم داشت.
1. آشناسازى فرزندان با مهدویت: خانواده نخستین مرکز تعلیم و تربیت است؛ جایى که آموزشهاى دینى و اجتماعى به صورت مستقیم و غیرمستقیم به کودکان ارائه مىگردد. کارشناسان تعلیم و تربیت همگان بر اهمیت نهاد خانواده و اثرگذارى پدر و مادر بر تربیت فرزند اذعان داشته و بر تقویت آن تأکید کردهاند؛13چه اینکه فضاى حاکم بر خانواده، شیوههاى برخورد اعضاى خانواده با یکدیگر، آداب و فرهنگ و همه شئون زندگى خانوادگى بر رفتار فرزند تأثیر مىگذارند.14خانواده وظایف متعددى نسبت به فرزند دارد و بخصوص از نظر دینى و مذهبى باید به پرورش وى اهتمام ورزد.
از وظایف مهم خانواده در عصر غیبت کبراى امام زمان علیهالسلام آشناسازى فرزندان با مهدى علیهالسلام است؛ آشناسازى با نام و مشخصات ظاهرى آن حضرت، آشناسازى با ویژگىهاى شخصیتى و تبیین فضایل و مناقب و برکات وجودى آن بزرگوار براى مردم و امثال آن. براى مثال تبیین اینکه رزق و روزى مردم به برکت وجود امام زمان علیهالسلام است، او عدالتخواه است و حکومت عادلانه برقرار مىکند، نمازگزاران را دوست دارد، به کودکان علاقهمند است، کسانى را که به پدر مادر نیکى کنند و احترام بگذارند دوست دارد و در یک جمله، او مظهر همه خوبىهاست.
اگر خانواده چنین کارى انجام دهد، ایمان به آن حضرت در قلب فرزندان نهادینه مىشود؛ زیرا پدر و مادر باتوحه به نفوذ کلامى که دارند و از اعتبار بالایى نزد فرزندان برخوردار هستند، مىتوانند معارف اهلبیت علیهمالسلام و بخصوص اطلاعات لازم براى شناخت امام زمان علیهالسلام را در اختیار آنان قرار دهند. در این صورت، فرزندانى صالح و محب امام زمان علیهالسلام پرورش داده تحویل جامعه خواهند داد.
2. شرکت دادن فرزندان در مراسم مهدى علیهالسلام : یکى از وظایف تربیتى خانواده در ارتباط با آشناسازى فرزندان با فرهنگ مهدى علیهالسلام ، سهیم کردن آنان در مراسمى است که به نام آن حضرت برگزار مىگردد. بخصوص کودکان و نوجوانان در این امر، از اولویت برخوردارند و پدر و مادر باید آنها را در جشنهاى نیمه شعبان که هر سال به یاد مهدى علیهالسلام برگزار مىشوند، شرکت دهند. کودکان معمولاً از مادر بیشتر تأثیر مىپذیرند؛ چون او از نظر عاطفى مهر و محبت افزونتر به فرزند دارد؛ بر این اساس، مسئولیت وى در تربیت فرزند و آشناسازى اولاد با اهلبیت علیهمالسلام و بخصوص حضرت مهدى علیهالسلام بیش از دیگران است.15
3. تربیت فرزند با اخلاق مهدى علیهالسلام : اخلاق مهدى علیهالسلام در حقیقت، همان اخلاق قرآنى و رفتار نبوى و علوى و فاطمى است که اینک همه اینها در وجود آن حضرت تجسّم یافتهاند؛ زیرا مهدى علیهالسلام وارث انبیا و وارث اولیاى الهى است و همه خوبىهاى آنان به او منتقل شده است. رسول خدا صلىاللهعلیهوآله درباره مهدى علیهالسلام مىفرماید: «أَشْبَهُ النَّاسِ بِى خَلْقا وَ خُلْقا»؛16 او از نظر صورت و سیرت شبیهترین مردم به من است.
ابىبصیر از امام صادق علیهالسلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود: «إِنَّ فِى صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ سُنَنا مِنَ الْأَنْبِیَاءِ»؛17 همانا در صاحب این امر (امام مهدى)، سنتهایى از انبیاست. بر این اساس، اخلاق مهدى علیهالسلام جامع اخلاق پیامبران و اوصیاى آنهاست و این اخلاق را باید به فرزندان منتقل کرد و بهترین فضا براى انجام آن، محیط خانواده مىباشد. پدر و مادر باید با روش الگویى عملاً صداقت، وفادارى، امانتدارى، عدالتخواهى، حقطلبى، ظلمستیزى و دیگر ارزشهاى اخلاقى را به فرزندان بیاموزند.
ج. وظایف تربیتى حکومت
شکى نیست که نهاد حکومت بیش از دیگران در مورد زمینهسازى ظهور مهدى علیهالسلام مسئولیت دارد و باید حاکمان به وظیفه خود عمل کنند. دولت اسلامى اگر فعالیت جدى از خود نشان دهد، نقش زیادى در این زمینه مىتواند ایفاد کند؛ چراکه فرمان رئیس دولت در سراسر قلمرو حکومتش نافذ است و ضمانت اجرایى دارد. بعکس، اگر فرد و خانواده اقدامى داشته باشند، بسیار محدود است و در فضاى خانواده کاربرد دارد، نه بیشتر. در این بخش از نوشتار به وظایف حکومت اشارهاى گذرا خواهیم داشت.
1. آمادهسازى براى ظهور مهدى علیهالسلام : آمادهسازى براى ظهور مهدى موعود لازم است و اقدامات عملى در جهت تحقق مهدویت ضرورت اجتنابناپذیر دارد. چنانکه از فلسفههاى غیبت طولانى مهدى علیهالسلام آماده شدن جهان براى ظهور آن حضرت است. شرایط حاکم بر جهان باید به گونهاى باشد که هرکس آرزوى ظهور منجى را دارد مورد حمایت قرار بگیرد.
این آمادگى به دنبال ناکامىهاى متوالى مکتبها و نظامهاى اجتماعى و سیاسى جهان پدید مىآید؛ زیرا در هر جاى دنیا برنامههایى به منظور برقرارى عدالت طراحى و به اجرا گذارده مىشود که در عمل به گسترش ظلم و بىعدالتى منجر مىگردد. در چنین اوضاع و احوالى، مردم از تمدنهاى حاکم بر جهان به ستوه آمده، ظهور یک منجى الهى را در دل مىپروانند و شب و روز انتظار قدوم او را دارند. اینجاست که روحیه پشتیبانى از مهدى علیهالسلام تقویت و مردم هر روز بیش از گذشته خود را براى ظهور آن حضرت آماده مىسازند.18
بدینسان، وظیفه حکومت اسلامى است که مردم را براى چنین روزى آماده سازد. به فرموده برخى از بزرگان، «اصلىترین وظیفه ما در زمان غیبت این است که چنان لیاقت و ظرفیتى در خود و جامعه خویش پدید آوریم که هر لحظه براى ظهور حضرتش آماده باشیم.»19 این کار وظیفه حکومت است که باید فعالیتهاى سیاسى و اجتماعى را بدان سو جهت دهد.
2. فرهنگسازى براى مهدویت: هرچند فرهنگ به معناى عام آن، داراى عناصر عینى و ذهنى و مادى و معنوى فراوانىاست که در یک جامعه وجود دارد و از نسلى به نسل دیگر منتقل مىشود،20 ولى پسوند «سازى» مفهوم آن را محدودتر و افزودن «مهدویت» قلمرو فرهنگسازى را مشخص مىکند؛ بدین معنا که باورها، ارزشها، امیدها و انتظار به مهدى علیهالسلام را وارد زندگى آن مردم مىکند.
فرهنگسازى به معناى آشناسازى مردم با فرهنگ مهدویت، دامنه وسیع و گستردهاى دارد، به نحوى که همه فعالیتهاى مرتبط با مهدى علیهالسلام را فرامىگیرد؛ از جمله فعالیتهاى فردى. و هرکس هر کارى در زمینه معرفى امام زمان علیهالسلام و برنامههاى او انجام دهد، مشمول فرهنگسازى مهدویت خواهد بود.
فعالیتهاى نوشتارى، مطبوعاتى، هنرى، سمعى و بصرى، تبلیغاتى و امثال آن، همه بر محور ترویج فرهنگ مهدویت در حوزه فرهنگسازى قرار مىگیرند.از این میان، نهاد حکومت به دلیل وسعت قلمرو و دایره فرمانروایى، بیش از گروههاى کوچک فرهنگى و هنرى مىتواند در مورد امام زمان علیهالسلام فرهنگسازى کند. شیوههاى گوناگونى براى فرهنگسازى وجود دارند که مهمترین آنها فعالیتهاى رسانهاى است.
دولت با استفاده از رسانه ملى و یا هر ابزار مناسبى که در اختیار دارد، در ارتباط با مهدى علیهالسلام ، مىتواند به خوبى مردم را با آن حضرت آشنا سازد. مثلاً، ترسیم آینده درخشان عصر ظهور و برقرارى حکومت مهدى علیهالسلام مىتواند عامل جذب تودههاى مردم به مهدى علیهالسلام گردد. در این زمینه، آیات و روایات فراوانى وجود دارند که با تبیین و تحلیل درست آنها یا تدوین فیلمنامههاى مناسب بر محور متون اسلامى، مىتوان به این کار پرداخت.
در روایت مفضل از امام صادق علیهالسلام آمده است که آن حضرت فرمود: «إذا قام قائمنا تظهر الارض کنوزها حتى یراها الناس على وجهها و یطلب الرجل منکم من یصله بماله و یأخذ منه زکاته، فلایجد أحدا یقبل منه ذلک لاستغناء الناس بمارزقهم اللّه من فضله»؛21 زمانى که قائم ما قیام کند، زمین ذخایرش را بیرون مىاندازد تا در معرض استفاده مردم قرار گیرند. مردم از همدیگر مىپرسند: با چه کسى صله رحم کنیم و زکات را به که بدهیم؛ کسى را نمىیابند که از او قبول کند؛ چون همه مردم از فضل خداوند در غناى کامل زندگى مىکنند. تصویر چنین فضایى یقینا تأثیر بسزایى بر مخاطبان مىگذارد.
3. پرورش نیروهاى مؤمن براى یارى مهدى علیهالسلام : طبق روایات ظهور مهدى علیهالسلام ، حضرت اغلب یاران خود را از نیروهاى موجود در این جهان تشکیل خواهند داد. همانگونه که رسول خدا صلىاللهعلیهوآله با همکارى یارانى که از نقاط مختلف جهان نزد آن حضرت گرد آمده بودند، قیام کرد و به تربیت مردم پرداخت.
طبیعى است که آمادهسازى چنین نیروهایى مستلزم برنامهریزىهاى درست در ارتباط با تربیت افراد مؤمن و فداکار براى یارى آن حضرت مىباشد.این امر، از عهده هیچ فرد یا نهادى برنمىآید، جز حکومت اسلامى که دولت مهدى علیهالسلام باور مىتواند با فراهمسازى مقدمات، گامهایى در این زمینه بردارد.
بنابراین، مهمترین وظیفه حکومت دینى پس از فرهنگسازى، پرورش نیروهاى مؤمن براى یارى مهدى علیهالسلام و قرار گرفتن در کنار اوست. اگر همه کشورهاى اسلامى به چنین کارى اقدام کنند، آرزوى دیرینه ظهور منجى جهانى محقق خواهد شد. البته، یاران واقعى مهدى علیهالسلام که در اثر خودسازى و عمل به دستورات الهى بدان مقام رسیدهاند، هر زمان در سطح جهان وجود دارند ولى کسى آنها را نمىشناسند.براساس روایات اسلامى، اصحاب مهدى علیهالسلام جاى خاصى ندارند و به صورت ناشناخته در نقاط مختلف جهان زندگى مىکنند و هرگاه ظهور محقق شد، نزد آن حضرت حاضر مىشوند.
امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «إذا اُذن الامام دعا اللّهَ باسمه (اى باسم اللّه الاعظم) فاُتیحت له صحابته و هم اصحاب الأَلویة»: «فمنهم من یفتقد عن فراشه لیلاً، فیصبح فى مکة و منهم من یرى یسیر فى السحاب نهارا»؛22 هرگاه به امام مهدى علیهالسلام اذن ظهور داده شود، خدا را به اسم اعظمش مىخواند، آنگاه یارانش نزد او حاضر مىشوند و آنها صاحبان پرچم هستند. برخى آنها شب در بستر مىخوابند و صبح در مکه حضور دارند و بعضى روز سوار بر ابرها خدمت امام علیهالسلام مىرسند.
4. تلاش در تأمین عدالت اجتماعى: یکى دیگر از وظایف مهم حکومت اسلامى در عصر غیبت، ایجاد عدالت در جامعه است که این امر مىتواند زمینهساز ظهور مهدى علیهالسلام باشد؛ زیرا براساس روایات معصومان علیهمالسلام، قیام مهدى علیهالسلام عدالتمحور است و در حکومت آن حضرت عدالت واقعى و جهانى محقق مىگردد. اگر دولتى بخواهد در زمینه فراهمسازى مقدمات ظهور مهدى علیهالسلام فعالیت کند، باید عدالتمحور و عدالتگستر باشد.
احادیث در این زمینه متعدد است و همه معصومان علیهمالسلام هدف عمده نهضت مهدى علیهالسلام را رهایى انسانها از ظلم و فساد معرفى مىکنند. جابربن عبداللّه انصارى از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله روایت کرده است که آن حضرت فرمود:«المهدى من ولدى اسمه اسمى و کنیته کنیتى، أشبه الناس بى خلقا و خلقا تکون له غیبة و حیرة تضل فیه الامم، ثم یقبل کالشهاب الثاقب و یملأها عدلاً و قسطا کما ملئت ظلما و جورا»؛23 فرزندم مهدى علیهالسلام همنام و همکنیه و از نظر آفرینش و اخلاق شبیهترین مردم به من است. او غیبت طولانى خواهد داشت که بسیارى در آن زمان گمراه خواهند شد.آنگاه مانند شهاب ثاقب ظهور کرده، جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، پس از آنکه از ظلم و جور آکنده شده است.
از اینگونه روایات برمىآید که برقرارى عدالت، محور اصلى قیام مهدى علیهالسلام است و آن حضرت براى مبارزه با ظلم و ستم مبارزه مىکند. بر این اساس، تلاش براى استقرار عدالت اجتماعى یارى رساندن به نهضت مهدى علیهالسلام و در واقع، زمینهسازى ظهور آن حضرت است؛ چراکه مهدى علیهالسلام از فساد و بىعدالتى رنج مىبرد و هماکنون نیز حامى کسانى است که در مسیر عدالت و رفع ظلم از جهان حرکت مىکنند.کمکهاى امام زمان علیهالسلام در گرفتارىهاى مسلمانان و شیعیان بسیار روشن است و نمونههاى متعددىازامدادهاىآن حضرت در حل مشکلات مختلف مردم به اثبات رسیده. به هر صورت، اجراى عدالت در جامعه زمینهسازى براى ظهور مهدى علیهالسلام است.
5. جلوگیرى از خرافات در باب مهدویت: منظور از خرافات، افکار و اندیشههاى نادرست نسبت به مهدویت است که رفتارهاى انحرافى را در پى دارد. باورهاى انحرافى در باب مهدویت از دیر زمان وجود داشته و افرادى ادعاى مهدویت مىکردند و بدین وسیله مریدانى را جذب نموده، به مال و منالى دست مىیافتند. نمونههاى بسیارى از اینگونه افراد در طول تاریخ بودهاند و امروزه نیز هر از چندگاه کسانى چنین داعیههایى را مطرح و خود را مهدى آخرالزمان قلمداد مىکنند.24
اگرچه مقابله با این افراد وظیفه عموم مردم و به ویژه روحانیت است، ولى حکومت اسلامى بیش از همه در این مورد مسئولیت دارد؛ چراکه حکومت به آسانى مىتواند مدعیان مهدویت را سرکوب نماید و مردم را از دام آنها برهاند. خرافات در باب مهدویت به همین اندازه محدود نمىشود، بلکه انواعى گوناگون دارد؛ گاه برخى ادعاى ملاقات با مهدى علیهالسلام را سر مىدهند و گاه کارهایى نظیر شفا دادن بیماران و امثال آن را تبلیغ مىکنند.جلوگیرى از اینگونه فعالیتهاى خرافى که ادعایى بیش نیست، وظیفه حکومت دینى است. دستگاه اطلاعاتى دولت با جمعآورى اطلاعات دقیق و کافى از مخفیگاهها، مراکز و تشکیلات مدعیان و خرافهگران مهدویت، قادر خواهد بود آنها را از ریشه متلاشى سازد.
6. جلوگیرى از افراط گرایى در باب مهدویت: در بسیارى از شهرها، محلهها، مناطق روستایى و جاهاى مختلف، برخى رفتارهاى افراطگرایانه نسبت به مهدویت وجود داشته و دارد که مناسب نیست چنین رفتارهایى از پیروان مهدى علیهالسلام صادر شود. البته افراطگرایى در باب مهدویت جدا از خرافات نیست، بلکه نوعى رفتار خرافىاست که از افراد خاصى با توجیه دینى صورت مىگیرد؛ براى مثال، ادعاى تعیین زمان یا مکان براى ظهور حضرت و ادعاى اینکه آن حضرت در تاریخ مشخص و مکانى، غیر از آن مکانهایى که در بعضى روایات آمده،25 ظهور مىکند. یا اینکه بجز شخصیتهایى که در روایات به عنوان اصحاب امام مهدى علیهالسلام نام برده شده (مانند حضرت عیسى علیهالسلام )،26 افرادى را در زمره یاران آن حضرت قلمداد کنند.
اینگونه اظهارنظرها در باب مهدویت، افراطگرایىاست و برخلاف صریح روایات معصومان علیهمالسلام مىباشد؛ زیرا احادیث مهدویت با صراحت بیان مىدارند که زمان ظهور حضرت را کسى نمىداند، جز خداى تبارک و تعالى. هر زمان مشیّت خداى متعال اقتضا کند، قیام مهدى علیهالسلام محقق خواهد شد.احادیث در زمینه نامشخص بودن زمان ظهور مهدى علیهالسلام فراوانند و از مجموع آنها چنین برمىآید که هیچ کس و حتى خود آن بزرگوار از زمان دقیق ظهور اطلاع ندارند.از اینرو، در سخنان معصومان علیهمالسلام آمده است که براى اصلاح فرج مهدى علیهالسلام دعا کنید تا خداوند امر ظهور او را اصلاح نماید.27 فضیل بن یسار گفت: به امام محمّدباقر علیهالسلام گفتم: آیا براى این امر وقتى تعیین شده است؟
فرمود: «کذَب الوقّاتون، کذَب الوقّاتون، کذَب الوقّاتون»؛28 کسانى که براى ظهور تعیین وقت کنند، دروغ مىگویند. و این جمله را سه بار تکرار کرد. در یکى از توقیعات منسوب به امام زمان علیهالسلام آمده است که آن حضرت فرمود: «واما ظهور الفرج فإنه الى اللّه عزوجل»؛29 ظهور فرج منوط به اذن خداى ـ عزوجل ـ است.
همچنین در توقیعى به آخرین نماینده خاصش علىبن محمّد سمرى فرمود: «فقد وقعت الغیبة التامة، فلاظهور إلا بعد إذن اللّه تعالى ذکره و ذلک بعد طول الأمد و قسوة القلوب و امتلاء الارض جورا»؛30 غیبت کامل واقع شد؛ دیگر ظهورى نخواهد بود، مگر پس از اذن خداى متعال. این امر بعد از مدت طولانى هنگامى خواهد بود که مردم دچار قساوت قلب و زمین پر از ظلم و ستم گردند.
اگر خدا بخواهد امر فرج مهدى علیهالسلام را یک شبه اصلاح خواهد کرد. رسول خدا صلىاللهعلیهوآلهمىفرماید: «المهدى منّا اهلالبیت یصلحُهُ اللّه عزوجل فى لیلة»؛31 مهدى علیهالسلام از ما خاندان است و خداوند ـ عزوجل ـ کار قیام او را در یک شب اصلاح مىکند.بر این اساس، ابراز نظر بىجهت در مورد امام زمان علیهالسلام و تعیین وقت براى ظهور آن حضرت، به هیچ وجه درست نیست و اگر کسانى به اینگونه شایعات بپردازند برخلاف روایات معصومان علیهمالسلام عمل کردهاند. وظیفه دولت است که با آنان مبارزه کند و از بروز چنین پیشگویىهایى جلوگیرى نماید.
نتیجهگیرى
از آنچه بیان گردید، نتایج ذیل به دست مىآید:
1. مهدویت، امر روشن و قابل تبیین بر اساس قرآن و سنت نبوى است و هیچ ابهامى در آن وجود ندارد؛ چه اینکه علىرغم القاى شبهات گوناگون، مهدویتباورى در طول تاریخ تا به امروز از مسائل زنده دنیا بوده و تمام ادیان جهان در انتظار منجى عالم به سر مىبرند.
2. دیدگاههاى بسیارى در باب مهدویت وجود دارند که به برخى آنها اشاره شد و عقیده درست به ظهور مهدى علیهالسلام همان است که قرآن و سخنان معصومان علیهمالسلام بدان صراحت دارند.
3. مهدویتباورى با تربیت رابطه عمیق دارد و آثار تربیتى متعددى بر این اعتقاد مترتب است؛ نظیر امیدبخشى نسبت به امنیت، عدالت، رفع تبعیض و رفاه و آسایش در حکومت مهدى علیهالسلام .
4. مبانى تربیت رفتار مهدى علیهالسلام در اداره امور کشور جهانى عبارتند از: قرآن کریم، سیره رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و عدالتمحورى.
5. انسان به تنهایى، نهاد خانواده و نظام حکومت اسلامى، هرکدام به لحاظ تربیتى وظایفى نسبت به زمینهسازى ظهور مهدى علیهالسلام دارند که باید به مسئولیت خود عمل کنند تا کمکم زمینه قیام آن حضرت فراهم گردد و محرومان جهان از انتظار رهایى یابند.
6. نظر به آثار تربیتى باور به مهدویت و تبیین وظایف فرد، خانواده و حکومت نسبت به آن، پاسخ دو سؤال اصلى و با نقد دیدگاههاى نادرست و بیان نظریه صحیح به دو پرسش فرعى نیز پاسخ داده شد.
پی نوشت:
• 1ـ ر.ک: محمدحسن مظفر، دلائل الصدق، ترجمه محمد سمهرى.
• 2ـ محمّدتقى مصباح، آیین پرواز، تلخیص محمّدجواد محدثى، ص 141.
• 3ـ سید محمّدحسین طباطبائى، المیزان، ترجمه سید محمّدباقر موسوى، ج 2، ص 469.
• 4ـ انبیا: 105.
• 5ـ ر. ک: سید اسداللّه هاشمى شهیدى، ظهور حضرت مهدى علیهالسلام ، ص 209.
• 6ـ راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، واژه «دعا»، ص 315.
• 7ـ فضلبن حسن طبرسى، اعلام الورى، ص 424.
• 8ـ سیدرضا حسینى مطلق، راه وصال، ص 80.
• 9ـ ر. ک: شیخ عبّاس قمى، کلیات مفاتیحالجنان.
• 10ـ على نقىپور ظهیر، برنامهریزى آموزشى و درسى، ص 25ـ26.
• 11ـ محمّدتقى مصباح، آفتاب ولایت، ص 154.
• 12ـ محمّدامیر الناصرى، الامام المهدى، ص 281.
• 13ـ ر. ک: خالد عبدالرحمان العک، بناء الاسرة المسلمة، ص 241.
• 14ـ ر. ک: جمعى از صاحبنظران، تأثیر خانواده و مدرسه بر تعلیم و تربیت، ص 319.
• 15ـ ر. ک: د. وسیم فتحاللّه، تربیة الطفل للاسلام، ص 54ـ62.
• 16ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 72.
• 17ـ همان، ص 224.
• 18ـ لطفاللّه صافى گلپایگانى، نوید امن و امان، ص 143.
• 19ـ محمّدتقى مصباح، آفتاب ولایت، ص 190.
• 20ـ غلامرضا علىبابایى، فرهنگ سیاسى، ص 407، واژه «فرهنگ».
• 21ـ فضلبن حسن طبرسى، اعلام الورى، ص 434.
• 22ـ کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص 256.
• 23ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 72.
• 24ـ ر.ک: سید اسداللّه هاشمى شهیدى، ظهور حضرت مهدى علیهالسلام ، ص 182ـ185.
• 25ـ حذیفهبن یمان از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «یبایع له الناس ببن الرکن و المقام، یرداللّه به الدین و یفتح له فتوح، فلایبقى على وجه الارض الا من یقول: لا اله الا اللّه»؛ مردم در خانه خدا بین رکن و مقام با مهدى علیهالسلام بیعت خواهند کرد. خدا به وسیله او دین را به صورت واقعىاش برمىگرداند و فتحهایى را در اسلام پدید مىاورد، به نحوى که در زمین کسى باقى نمىماند جز آنکه کلمه توحید را به زبان جارى مىکند. (یوسفبن یحیى المقدسى الشافعى السلمى، عقد الدرر فى احوال المنتظر، ص 281).
• 26ـ ابوسعید خدرى از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله روایت کرده است که آن حضرت فرمود: «منا الذى یصلى عیسى بن مریم خلفه»؛ آن کسى که عیسى بن مریم علیهالسلام در پشت سر او نماز مىخواند، از ماست. سید اسداللّه هاشمى شهیدى، ظهور حضرت مهدى علیهالسلام ، ص 347.
• 27ـ امام صادق علیهالسلام فرمود: اگر شما شیعیان نیز براى تعجیل فرج ما اینچنین به درگاه خدا دعا و تضرع کنید، هر آیینه حق تعالى فرج ما را نازل خواهد کرد، ولى اگر چنین نکنید، این امر غیبت مهدى ما به نهایت خواهد رسید. (مرتضى آقاتهرانى، سوداى روى دوست، ص 84).
• 28ـ محمّدبن حسن طوسى، الغیبة، 426 / محمّدبن یعقوب کلین، کافى، ج 1، ص 368.
• 29ـ محمّدبن حسن طوسى، الغیبة، ص 291.
• 30ـ محمّدبن حسن طوسى، الغیبة، 395.
• 31ـ فریده گلمحمدى آرمان، رسالت جهانى حضرت مهدى علیهالسلام ، ص 106، به نقل از: محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 36، ص 369.
محمد احسانى/ دانشجوى دکترى قرآن و علوم تربیتى، جامعهالمصطفى العالمیه.
منبع: ماهنامه معرفت شماره160