حدود ۵٠ سال است كه در تبريز و چند شهرستان ديگر گروهى به رهبرى «الف. و» با تأليف كتاب و سرقتهاى علمى از منابع اهل تصوف و عرفان و . . . اقدام به برقرارى جلسات به اصطلاح عرفانى و ايجاد انحراف در جامعه پرداختهاند.
حدود ۵٠ سال است كه در تبريز و چند شهرستان ديگر گروهى به رهبرى «الف. و» با تأليف كتاب و سرقتهاى علمى از منابع اهل تصوف و عرفان و . . . اقدام به برقرارى جلسات به اصطلاح عرفانى و ايجاد انحراف در جامعه پرداختهاند. از سال ١٣٧۵ كتابهاى مبدأ و معاد، نبوت و امامت و سفر به كعبۀ جانان چاپ شد و در آن، ادعاهاى خاصّ مربوط به مهدويت و… منتشر گرديد. اكثر مطالب عرفانى آنان بدون ذكر منبع از تفسير كشف الاسرار و عدة الابرار رونوشت شده است.
در سالهاى اخير خانم الف، پرنفوذترين شاگرد وى به فعاليت پرداخته
او نيز ٢٩ سال است به برنامۀ تفسير مىپردازد. برخى شاگردان مهمّ اين گروه بعدا برگشتند و افشاگرى كردند. تعداد قابل توجهى از خانمها، حتّى بدون اطلاع همسر و خانوادۀ خود، به ديدار الف. و مىرفتند. از جمله در ٩ / ٧ / ١٣٨۴ يا در ١٨ / ٢ / ١٣٨۴ كه در آنجا القاب و عناوين كاذب به آنها داده مىشده است و خانم الف برنامۀ عمومى چهارشنبههاى خود را از مطالب علامه طباطبايى، آيت اللّه جوادى آملى و تعابير ديگران استفاده مىكرد، تا ردپايى از ارتباطش با الف. و نماند. وى نماز جماعت مستقل به امامت خود براى بانوان در تبريز [حتّى با وجود روحانى مسجد]برگزار، و ميليونها تومان وجوه شرعى را بدون اجازه و قبض رسيد، دريافت مىكرد.
مسايل شرعى را از طرف الف. و جواب می داد و شركت در برخى جلسات خود را واجب اعلام مىكرد. خانم م. نيز از ديگر شاگردان برجستۀ وى به امور مشابه پرداخته است. البته آنان در مواقع خطر، مسايل را انكار كرده، تمام ادعاهاى كشف و شهود را از تلبيسات شيطانى مىخواندهاند.
ادعاهاى الف. و
است که مظهر–يكى از ادعاهاى اصلى وى-كه در واقع مجموعهاى از ادعاها است-آن
صفات الهى است و با امام زمان ارتباط كامل دارد. همچنين از نفثات شيطانى مصون، و به اصطلاح از صادقين است.
مجموعۀ اين مطالب، نشانۀ ادعاى عصمت توسط اوست.
–ادعاى ديگر، اصل وجود نايب خاصّ در زمان غيبت كبرى است. او گفته است: البته آن توقيع نه وجود نايب خاصّ را نافى است و نه. . .
تشرف به حضورشان را. . . اين است كه در تاريخچۀ زندگى برخى اشخاص بعد از مرگشان ملاحظه شده كه آنها نايب خاصّ بودهاند، ولى بهطور صريح خود را معرفى نكردهاند.
[[شبيه ادعاهاى شيخيۀ كرمانيه
زمينههاى گرايش مردم به گروه الف. و
الف: جذب با استفاده از القاب و عناوين و ايجاد روحانيت كاذب و احساس معنويت
همانگونه كه با دقت در تاريخچۀ مدعيان قبلى و نيز تحقيق ميدانى روشن مىشود، احساس معنويت كاذب و مقامهاى معنوى صورى و تخيلى و نيز دريافت القاب و عناوين، عامل جذب پيروان، يا ادامۀ فعاليت آنها در خدمت فرقهها و مدعيان بوده است. همين عامل در جريان الف. و. ديده مىشود. در اينجا به برخى از خطابها و القابى كه وى دربارۀ ياران خاصّ خود و نيز خطاب به شاگردان و اهل محفل خويش به كار مىبرد، اشاره مىشود:
–خطاب به خانم الف. و متعلمين او: حتما خواهر گرامى و افتخار اسلام! عارفۀ جليل القدر! خانم الف عظمت اين را فرمودهاند. اى سالكۀ پاكدل؛ اى مربى گرامى مكتب مولا! كه مدتى است در مقام تسليم و رضا طالبين حقيقى را تحت تعاليم خود گرفتهايد. شما خود يكى از ستارگان درخشان آسمان حقيقتيد. . . قربان شما [!]، شما زهراى زمانيد!
. . . اين خواهر گرامى، نور ديدۀ ما است، يگانه عزيز ماست
خطاب به خانم م [از شاگردان برجستۀ او]: و متعلمين او هزاران درود بر هماى مناعت و استاد معظّمۀ قافله سالار متعلمين مكتب مولا!
. . . استاد معظّمه؛ اى نور ديدهها؛ اى شهداى زنده! جانم فداى شما! به خدا اگر اجازه بدهيد شما مقدسيد…
–[خطاب به متعلمين خانم الف]اى زائرين حقيقى كعبۀ جانان
طبيب اينجاست؛ كجا مىرويد؟ . . . امروز شما به سرچشمۀ آب حيات رسيدهايد. از اين آب حيات بخوريد.
ب: غفلت پيروان از تناقضها
همانگونه كه گفته شد، خانم امينپور [از شاگردان برجسته اللهوردى
خان]فرشتۀ عصمت و حتّى [نعوذ باللّه]زهراى زمان خوانده شده است و شاگردان اين گروه خود را مبلّغ اسلام و تشيع و مهدويت مىدانند، حتّى در جزوههاى درسى و تفسيرى آنها گناه به شدت تقبيح شده است؛ از جمله مىگويند: گناه، سم است. . . و از پيامبر نقل مىكنند: كه «معصيت، قلب را به هم مىزند» با وجود تمام اين اعترافها مرتكب چنين مسايلى شدهاند و آقاى اللهوردى با عبارت دختران زيبا. . . ناز كنيد. . . با آنها سخن مىگويد. ولى پيروان، يا آنكه توجهى به اين تناقضها نكردهاند، يا باز هم با توجيهات سبك، خود را از سؤال و اشكال منع شده مىدانستهاند و انكار و ترديد را نشانۀ عدم معرفت و عدم رسيدن به حقيقت معرفى مىكردند.
(جريانى كه در ديگر گروههاى مدعى اخير مثل جريان سيد ح. الف. و ديگران. . . و نيز گروههاى قبلى مثل بابيت و بهاييت، نسبت به سؤالكنندگان، يا مخالفان انجام مىشده است.)
ديگر آنكه در گفتههاى خود آورده كه عدهاى از دراويش و صوفيه گفتهاند كه: «احكام براى طهارت دل است و لذا دل كه پاك شد ديگر لازم نيست نماز خواند، روزه گرفت، يا حجاب داشت. . .» و بدين صورت، كار صوفيه را رد مىكنند، اما خودشان با تحريف احاديث و تفسير به رأى قرآن به ارتكاب حرامهاى الهى [با پوشش عرفانى]پرداختهاند.
بگيريد كه يكى از مصاديق مهمّ آن… –همچنين در سخنان مربوط به شب قدر گفتهاند: «دين خود را جدى
مراقبت [و نگهدارى]حجاب مىباشد» . . . «گفتنى است كه حريم محرم و نامحرم، در مورد نامحرمهاى فاميلى، حساستر از نامحرمان بيگانه است .» ولى برخلاف گفتهها در محافل خود، خانمها با وضعيت خاصّى حاضر مىشدند.(19)
پی نوشت
17-سایت موسسه تاریخ معاصر ایران ، سایت حوزه ، سایت ویکی شیعه ، سایت ویکی فقه
18–توجهات ولی عصر (عج) به علما و مراجع عبدالرحمن باقرزاده بابلی ص50-47 به نقل از شرح احوال آیة الله العظمی اراکی رضا استادی ص529 و ملاقات علمای بزرگ اسلام با امام زمان (عج) ص17
19- پیچک انحراف ، زمینههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گرایش برخی از مردم به مدعیان مهدویت و نیابت در دو قرن اخیر جواد اسحاقیان صص145-140
رجانیوز